۲۰ پاسخ

من دوتا مرحله سخت پیش رو دارم پستونک و پوشک خدا ب دادم برسه فقط

چیکار داری طفلکی رو خودش ترکش میکنه

پسر منم همینه منم نمیتونم ترکش بدم

پستونک رو نمیدونم ولی وقتی ازش گرفتی نباید کم بیاری
من دخترم و از شیر گرفتم روز اول همینجوری بود خیلی بد گریه میکرد ولی خب از روز دوم خیلی سخت شد

عزیزم چقد سخت ولش کن بذار بخوره بهتر از اینقد زجر بکشه.
شب سوم ترک شیرم، هق هق و گریه ش همینجور تو گوشمه😢

چقد خوب...
امشب شب سوم ترک شیر بود، ینی فقط با هق هق و گریه خوابید
اصلا نمیخواد فقط موقع خواب
نمیدونم چکار کنم، کی از یادش میره😢

من ۱۸ ماهگی پستونک ازش گرفتم من فقط فلفل زدم بچم وابسته بود شدید یه نفر گفت یکم فلفل سیاه بزن منم گفتم انجام بدم همون روز انداخت دور گریه کرد ولی دیگه نرفت سراغش ترسید دیگ شبا روپام گرفتم خوابید بعد عادی شد ولی فقط موقع خاب رو پام میخابه و خودش خیلی خسته باشه میخابه جاش همین راحت شدم واقعا سخته

چه‌عجله ای داری که بگیری؟ بذار بخوره بابا چرا هم خودتو اذیت میکنی هم بچه رو

نگیر ازش گناه داره بچه آماده نیست حالا چند ماهه دیگه هم بخوره چی میشه مگه؟ زجرش نده

وای گفتی
منم چهار روز دارم ترک میدم
روز اول که همش بردم بیرون ندادم
ولی نگم از شبش
انقد بی قراری و گریه کرد که
بیش از اندازه فقط بالا میآورد دیگه برا خوابش بهش دادم
ولی کلا روزارو انقد بازی میکنم باهاش تقریبا ۶۰درصد یادش رفته ولی برا شب میدم چون دوشب به شدت از ترس و وحشت بالا اورد

ولش کن خودش ب وقتش ول میکنه الان اذیت نکن بچه‌رو ،

منم امروز ۶ روز هست دخترم ترک پستونک هست بها نه زیاد می گیره هر روز کی برمش بیرون تو پارک خونه عمه و مادر شوهرم دوست داره اونجا می برم
روز اول برای پستونک گریه می کرد می گفتم همینه آخه منم سوراخ کرده بودم بعد خوراکی هایی ک دوست داشت بهش می دادم مخصوصا آب بازی روز دوم و سوم زمان خواب دنبالش بود یه چندتا مک می زد تا خواب می رفت اما الان ک ۶ روزه اصلاا وابستگی نداره فقط باید زیاد بیرون ببریش

بعضی از بچه ها تا ۶ سالگی تو دهنشونه بعد خودشون دیگ میندازن دور نگران چی 😁

عزیییز دلم تروخدا بهش بده.خیلی زجر کشیده.نود درصد بچه های پستونک خودشون ترک میکنن عجله نکن.نگران هم نباش.مشکلی نیست.بهش بده

کاش از اول پستونک نمیدادین تا اینجوری بچه بخواد عذاب بکشه واسه از دست دادنش

برادرزادم تا ۴ ۵ سالگی میخورد اصلا نمیشد جداش کرد دیگه بزرگ شده بود عیب رو میدونست گذاشت کنار چند وقت پیش رفتم خونه عموم دیدم نوه عمو م نزدیک ۴ سالشه شبا تایم خواب پستونک میخوره سخت نگیر نهایتا دندوناش مورد پیدا کرد ارتودنسی میکنی براش😃😃

چقدررر سخت چقد اذیت شده طفلک
من تازه گرفتم خیلی راحت بود واقعا

ببین باید چیزی به پستونک بزنی که تعمش جالب نباشه ولی برای بچه ضرر هم نداشته باشه اینجوری خودش زده میشه از پستونک یهویی بگیری ازش خوب نیست

من عجله ایی ندارم برا گرفتن از پستونک

چقد سخته من تا قبل یکسالگی از پستونک گرفتمش

سوال های مرتبط

مامان آرتین مامان آرتین ۲ سالگی
تجربه ترک پستونک : پسر من خیلی وابسته بود و این اواخر دائم دهنش بود. چند روز پیش خورد زمین و پستونک خورد به دندوناش و دندونش یکم لق شد. دندونپزشک گفت حتما باید پستونک رو بگیرید که سفت شه لثه.
شب خوابید و صبح که بیدار شد سر پستونک رو کامل چیدم و جدا کردم. هر کار کرد مک بزنه نشد. بهش گفتم خرابرشده و بندازیم دور. چون میدونم از کثیفی بدش میاد یکم رب گوجه زدم بهش و دوباره انداختمش وسط خونه. وقتی دیدش واقعا بدش اومد و برش نداشت. هر بار بهانه گرفت همومو نشون دادم. یکم نق نق میزد اما واقعا بدش میومد دست بزنه و اخر سر هم انداختش اشغالی خودش. الان روز چهارم رو گذروندیم. با خیلی بهتر از روزا هست. روزا بدخلاقی و کم حوصلگی میکنه. باید همش سرگرم باشه . اما اونقدرایی فکر میکمیم وحشتناک نیس. اشتاش بهتر شده حتی. خودش میگه بهش چیزی بدم بوره در حالی قبلا نمیخورد و فقط پستونک مک میزد. اگر بچه تون پستونکی هست حتما تا نهایت ۲ سالکی بگیرید چون دندون و فک رو خراب میکنه. یکم سخته اما اونقدرا که فک میکنیم نشدنی نیس
مامان آروین👼🏻😍 مامان آروین👼🏻😍 ۲ سالگی
۲دیگه بعد از این شیری که وقتی از خواب بیدار میشد رو حذف کردم و تا از خواب بیدار میشد بلند میشدیم و حواس پرتی و صبحانه و بازی، دیگه خودش انگار متوجه شده بود که شیر نیست و اروین همیشه عادت داشت تا صبحانه اشو میخورد میومد شیر میخورد و این عادت از سرش افتاد و کلا یادش رفت، و بعد رسیدیم به غول یکی مونده به اخر یعنی شیر قبل از خوابیدن که یبار امتحان کردم و اروین رو ۳ ساااعت چرخوندم و اون فقط گریه میکرد و نتونستم اخر و هلاک شد بچم و بهش شیر دادم و خوابید، هنوز نه خودش واسه این قسمت اماده بود و نه من، فهمیدم که من باید خواب عصر رو اول یاد بگیرم بخوابونمش بعد برسم به اون قسمت شب، پس عصرا اهنگ لالایی گذاشتم و تکون و لالایی نمیخوابید و بعدش دیگه فهمیدم اروین اینجوری با تکون دوست نداره بخوابه و میذاشتمش تو بغلم و بدون هیچ تکونی اینقدررر حرف میزنم و از ثانیه ای که از خواب بیدار میشد رو براش تعریف میکردم تا همون لحظه و فهمیدم اروین حرف زدنم رو دوست داره و روز اول ۲ ساعت حرف زدم یه چیزی رو هزاربار تعریف میکردم-
مامان آدریان مامان آدریان ۱ سالگی
تجربه ترک پستونک
من تقریبا اززیکسالگی به طور جدی به پسرم یادآوری کردم که پستونک فقط برای خوابه و اونم کم کم این براش جا افتاده بود ولی ۱/۵ سالگی بود که دیدم پستونک شبا از دهنش نمیفته و نصف شب همش تو دهنشه
تصمیم گرفتم ترک بدم ولی هیچجوره نمیخوابید و منم تایم خوابش برام خیلی مهم بود
تا اینکه برنامه سفر و رفتن به خونه خانواده پیش اومد و من گفتم بهترین فرصته
چون اونجا سرش گرمه بازی زیاد میکنه و خونه حیاط داره و راحتتر میخوابه
ولی با سفرمون سرما خورد یکم صبر کردم چند روز از اوج مریضیش گذشت و شروع کردم به ترک تدریجی اول خواب ظهر سه روز برای خواب ظهر پستونک ندادم و از چندین روش برا خوابوندن استفاده کردم ، قصه حیوانات ، لالایی تو بغل و ایستاده و … بعد سه روز برای خواب شب همین کارو کردم ولی نصف شب ها که بیدار میشد گریه میکرد میدادم
بگم که کلا زیاد براش میگفتم که تو نیاز نداری برای بچه هاس و غیره
سعی کردم وقتی بیدار میشه پستونکی نبینه
و تقریبا بعد یه هفته نصف شب هم ندادم ولی شبی دو بار جیغ میزد در حدی که حس میکردم دور از جون سکته میکنه
به جاش شیشه شیر دادم با بد بختی باز میخوابید این ماجرا دو هفته طول کشید تا شد شبی یکبار و الان دیگه نصف شب بیدار شه جیغ نمیزنه فقط صدام میزنه یا میگه شیر و من آب شیر میدم بهش
هنوزم هفته ای یه بار از اون جیغا تو خواب میزنه ولی صبوری میکنم چون هنوز کامل فراموش نکرده با اینکه دوماه گذشته
مامان هانا مامان هانا ۲ سالگی
سلام به همه خواستم بگم من ۵ شب که دخترم رو از شیر گرفتم
دو شب اول بی تابی کرد حدود دوساعت گریه ک د تا خوابش برد
به هق هق افتاد هر چی میگفتم میگفت نه اما مقاومت کردم شبهای دیگه ۶ صب بیدار شد و یه یه ساعتی بهونه آورد خوابید
خیلی چیزا امتحان کردم تا از شیر بگیرم زیتون سیز گال تلخ زدم از عطاری تلخک گرفتم ازیترومایسین که شربت خیلی تلخی بود مالیدم رژ لب چسب. هیچی فرقی نکرد فقط فلفل سیاه البته بگم فقط یه بار دهن زد و دید تند زودی پشتش آب خورد و تمام. چند روز فقط میمالم به ممه بو میکنه میگه آخه دیگه نمیخوره و مهمتر از همه اینکه باهاش زیاد حرف بزنید. به عروسکش بگیرد ممه آخ شده به دورو بری ها بگید ممه آخ شده هی تو وهنش بشینه اونوقت راحت میشه گرفتش توی روز که یکی دوبار میگه ممه تا میگم آخ شد میره دنبال بازی فقط مقاومت کنید گریه کرد دلتون نسوزه
و اینکه ما مجبور شدیم پنج شب رو با ماشین دور بزنیم تا بخوابه چون هانا فقط با خوردن سینه می‌خوابید نه بهل نه پستونک نه تاب پس ماشین بهترین گزینه بود