مامانا دخترم رو از شیر گرفتم شبا بهتر شده ظهرا تا مرض سکته میره انقدر جیغ و گریه افتضاح فقط میگه میچسبه به خودم میگه فقط تو هوا سر شونه یچرخون الان انقدر گریه کرد و جیغ زد بغل باباشم نمیره دیگه بردیمش حموم تا لباساشو تنش کردم تو بغلم خوابش برد
از هرکی میپرسم میگه اگه تو هوا بچدخونیش دیگه میش۶ عادتش خودمم کمر ندارم گردنم گرفته چیکار کنم این ظهرا خوب بشه روپا هم مطلقا نمبخوابه الان دیگه داره میشه ۷ روز که از شیر گرفتمش

دخترمنم ازشیر گرفتم بیشتر چسبیده به خودم قبلا شیر می‌خورد حداقل یه تایمی پیش باباش بود الان من نباشم اصلا اصلا پیش باباش نمیشینه ولی الان خداسکر دوستانه روز راحت شدم برا شیر اذیت نمیکنه البته پستونک بی تاثیر نیس پستونک میخورد

اشکال نداره تحمل کن راهش ببر لای لای بخون تو اتاق ببر برقا خاموش کن لای لای بخون راه ببرش شاید دیر بخابه ولی بلاخره میخابه یک هفته ای اینکار بکن دیگه مطمئن میشه شیر بعدازظهر هم نمیدی ولت میکنه اون داره با اینکارها تموم تلاشش میکنه توشیرش یدی البته حتما در طول روز غذاهایی که دوست داره خوراکی ها که دوست داره بهونه شیر گرف چندمدل خوراکی که دوست داره بخر براش باز کت بزار یجا هروقت دوست داشت ازهرکدوم دوست داشت بخوره من اینجوری راحت ازشیر گرفتم البته گریه میکرد بی تابی میکرد ...ولی خوراکی ها که دوست داشت میخریدم وقتی بهونه شیر میگرف سرش با همونا گرم میشد سه روز رفتم خوراکی گرفتم روز چهارم دیگه کم کم خوب شد حتما خوراکی غذاهایی که دوست داره براش بخر بهونه شیر گرفت چند مدل پیشش بزار

شیر پاستوزیزه بده