مامانا چرا هرکارمیکنم واسه بچم به هیچ جانمیرسم یه چندروز خوب بود سرماخورد واسهال شدکه هرکارمیکنم فایده نداره رفلاکسش یه طرف ازاول نوزادی تاالان این وزن نگرفتنش هم یه طرف نه رشدقدیش خوبه نه وزنش نه غذاوشیرخوردنش تامیخوادخوب بشه وزن یامیفته رواسهال یاهرزهرماردیگه ای باعث میشه ای بچه همینجوربمونه وزن نگیره قدش رشدنکنه بعداز۴سال بچه دارشدم باچقددکتررفتن حالاکه خدابهم بچه دادهرروزیه مشکلی هس ناشکری نمیکنم بازم میگم خدایاشکرت ولی چرا بایداینجوربشه چراهرکی میبینه بچمومیگه بچت چراهمیشه همینجوره حتی یه دونه دندون هم نداره راه هم نمیره حالاراه رفتن هیچ ولی دندون نداره حتی خودبهداشت هم تعجب میکنه میگه اولین بچه ای هس که اینجوره نه وزنش میره بالانه قدش بلندمیشه نه غذاواشتهاش خوبه نه خواب درستی داره دندونش هم یه طرف چقدببرم دکتردیگه خسته شدم دلم شکسته بازم خداراشکرمیکنم که سالمه باهوشه ولی بازم غصه میخورم بچه یساله که الان دیکه حداقل بایدنزدیک ۹تا۱۰کیلوباشه همش ۷کیلو۸۰۰قدش که الان باید حداقل ۷۵باشه ۷۰دکترهم براش مولتی لیکونوشته ولی تواین دوروز فعلاکه اشتهاش خوب نشده خودم شدم یه پوست واستخون اینقدکه فکرمیکنم بهم میگن شانس توهس بچه های مااینجوری نبودن بچه توخیلی اذیتت میکنه

۵ پاسخ

عزیزم امکان داره تا ۱۳ ماه دندون در نیاره اصلا جای نگرانی نیست
اینکه میگی همه میگن چرا وزنش کمه بقیه توی این سن اینجور نیستن
بگو مگه پنج تا انگشت شبیه هم هست
آدمای بزرگ هم یکی وزنش کمه یکی زیاد
اگه دور از جون بچت مشکلی نداره نگران نباش بزرگتر که بشه جبران میشه ، حتی کلیپ دکتر متخصص داخل گهواره رو نگاه کن همینو گفته
من آبجیم بچه هاش خیلی ریز بودن همه میگفتن عدس زاییدی اما خداروشکر بزرگتر شدن خوب شدن
داخل فرنی بهش نشاسته و هفت مغز بریز و زرده تخم مرغم بهش بده

نگران دندونش نباش دختر من تازه زده بیرون دندونش وزن هم درست حسابی نمیگیره

دختر من یکسالشه ۷کیلو دویست گرمه

منم مثل توهم درکت میکنم دخترمنم از ۸کیلو نمیره بالا قدشم از ۷۱نمیرهذبالا دندوناش تازه الان نیش زدن اسهاله چند روزه دیونه شدم ازبس غصه خوردم وقتی هرکس میگه بچت چقدر لاغره چرا همش اینقدر ریزه اصلا رشد نمیکنه خوب بازم هزارررررمرتبه شکر خدا عزیزم صبرکن شاید بزرگترشن بهترشن وزن بگیرن دخترمن لب به غذا نمیزنه فقط شیر ولی چاره چیه باید تحمل کرد

نگران نباش تنها نیسی پسز منم اینطور بود بردم دکتر گفت کم خونی شدید داره دوز قطره آهن رو برد بالا قطره د۳ با دوز ۸۰۰ داد . مکمل ویتامین کیدز داد . تو غذاها گفت حتما گوشت بپزم میکس کنم تو برنج بریزم بخوره . آجیل پودر کنم چهارمین بریزم تولوپ و فرنی بریزم زرده تخم مرغ آب‌پز کنم رنده کنم تو غداها بریزم خداروشکر خیلی بهتر شد . کم خونی بدچیزیه بچه هم بی اشتها میشع هم قد نمیشه هم وزن نمیگیره . یه چکاپ یکسالگی بگیر خدای نکرده این مشکل نداشته باشه . دختر دایی منم مثل پسر شماست قد نمیکشه نمیخوره دندون هم یکسال و ۴ ماهش شد در آورد که کلی دکتر برد دکتر گفت کمبود ویتامین د بدن هست آمپولش رو زدم الان ۴ تا دندون داره ۲ سال و نیمه هست .

سوال های مرتبط

مامان علی رضا مامان علی رضا ۱۵ ماهگی
بچه های شماهم خواب ندارن بچم خیلیییی داره اذیتم میکنه بخدادیگه توان ندارم نه شب خواب داره نه روز دیشب ساعت ۴بیدارشده تاساعت ۶ونیم که خوابید ساعت ۱۰بیدارشده هنوزنخوابیده منم خیلی خوابم میادولی بچم مقاومت میکنه خیلی خستم از بچه داری خستم بخدا بچه به شانسه خیلیا اطراف مامیگن ایقو بچه داری برامون راحت بودنفهمیدیم کی بچمون بزرگ شد ولی واقعا بچه توخیلیییی داره اذیتت میکنه واقعاخوب جون داری یعنی توهرخونه ای میرم یاکسی میادخونمون کلافامیل میگن توخیلی ماشاالله جون داری تحمل داری بچت نه خواب داره نه خوراک این به چی زندس مدام مریضه ازروزی که دنیااومده یه روزخوش ندارم همش درگیرمریضی ودکتری ام فک نکین دارم ناشکری میکنم نه فقط خستم خیلیییی خسته بچه داری ازچشمم رفته واقعا واقعا به بچه دوم فکرنمیکنم خیلی عصبی شدم چندباربه خودکشی فکرکردم ازهمه طرف فشارروحی رومه میدونم بچه داری یعنی همین سختی های خودشو داره ولی واسه من دیگه خیلی سخت داره میگذره خدایا خودت کمکم کن
مامان هامین مامان هامین ۱۴ ماهگی
سلام مامانای گل خسته نباشید یه درد دل باهاتون داشتم پسر من هامین یکسالشه تو این یک سال به غیر از یکی دو بار که شوهرم تو حمام بردنش به من کمک کرد دیگه همیشه خودم هامین رو حمام کردم و همه ی کاراش از پوشک کردن و نگهداری از هامین رو خودم انجام دادم حتی یه روز یه نفر نه خواهر نه مادرم تو نگهداریش به من کمک نکردن شوهرم از صبح میره سر کار تا ساعت ۲ و ساعت ۲ بر میگرده خونه و دوباره ۳ میره سر کار تا ساعت نه شب در کل اگه دو یا سه ساعت هامین باباش رو ببینه ولی همین که باباش رو میبینه انگار نه انگار که من هستم همش گریه میکنه که بره بغل باباش ااون رو خیلی دوست داره نه اینکه من حسودیم بشه نه ولی برام جای سواله یه بچه که این همه من براش وقت میزارم و واقعا از هر لحاظ بهش میرسم و تو این یک سال حتی یک بار هم بهش نامهربانی نکردم پس چطور اصلا علاقه ای به من نشون نمیده دیشب شوهرم خسته بود از سر کار اومد هامین گریه میکرد که باباش بغلش کنه شوهرم هم خسته بود بر می گرده به من میگه معلوم نیست با این بچه چطور رفتار میکنی که علاقه ای به تو نداره واقعا از حرفش دلم شکست والا تقصیر ش
نیست این بچه هیچ علاق ای به من نداره دیشب خیلی دلم گرفت و گریه کردم به حال خودم که منی که این همه به این بچه می رسم و براش وقت می زارم چطوره که علاقه ای به من نداره😩😩😩😩