۱۱ پاسخ

میدونی چون هیچ چیز و سخت نمیگیرن،براشون مهم نیست بچه چی میخوره،چی میپوشه،چه کلاسی می‌ره،فقط میزائن و میندازن کنار هم دیگه بزرگ میشن ولی ماها از بس از دوران حاملگی حواسمون به خودمون هست و هزار جور سونوگرافی میرم،ویتامین و هزار تا قرص دیگه میخوریم،بهترین بیمارستان بریم بزائیم،بعدش هم هزار جور فکر و خیال بچه داریم پیر میشیم سر یه دونه و دیگه به دومی فکر نمیکنیم

از بس بی رگن فقط طرز استفاده زاییدنو فهمیدن . ایرانم پر شده فقط افغانی سگ جون

چون اونا فقط درست کردن و پس انداختن بلدن

والا من همین یکی اوردم دندونام همش دارم یا عصب کشی میکنم یا ترمیم. تمام دست و پام درد میکنه و....

بی زحمت اگ رمز موفقیت شون رو فهمیدی ب منم بگو من دارم جر میخورم با دوتا بچه.
برانکارد بیارین منو روش بزاری😵‍💫😂🤕😂

اینا فقط بلدن بچه پس بندازن آیندشون مهم نیست
مهم نیست چی میپوشن چی میخورن چکار میکنن خودشون بزرگ میشن
ولی ما ک یدونه داریم از الان نگران آینده شون هستیم وقتی باردار بودیم می‌گفتیم کدوم بیمارستان ب دنیا بیاد چ تنش کنیم اگ‌تو سرما باشه لباس گرم برداریم اگ‌تو گرما باشه لباس خنک
ولی اینا نه بی بند بارن

اونوقت من هنوز افسردگی ولم نکرده روزی یه بار گریه میکنم😏🥴

عزیزم اونا فقط زاییدن بلدن
بچه اینده میخواد تربیت درست میخواد هزار تا چیز دیگه
الان افغانیا هجوم میارن سمتم 😅

من بعد ی سال و نیم وضع روحیم داغونه هنوز افسردگی دارم به معنای واقغی ر ی د م

آخ نگو

😅😅😅

سوال های مرتبط

مامان علی💙🌈 مامان علی💙🌈 ۱۷ ماهگی
ممکنه بگین وای چقد حساسی اما واقعا شما جای من نیستین بدونین از وقتی بچم بدنیا اومد همش مریضه بخاطر نارس بودنش سیستم ایمنی بدنش خیلی ضعیفه یعنی یه باد بخوره بش درجا مریضه بعد اومدم چند روز خونه مادرشوهرمینا بمونم تو نگو شوهرم بشون گفت بچه رو حموم کنین اینا هم چون میدونن من راضی نیستم رفتن یواشکی بچمو بردن حموم بعد وسطاش فهمیدم. درسته ظهر حمومش دادن ولی دیگه از عصر به بعد اینجا یخ میشه بچمم میبینه اینا همش تو حیاطن گریه میکنه بره پیششون. بعد بدتر از این پدرشوهرم رفته پنکه روشن کرده براش که تا دیدم خاموش کردم گفتم مریض میشه تو نگو تا من دوباره رفتم رفت روشن کرد در صورتی که من بخوام بچمو ببرم حموم ظهر میبرم بعد اون روز کامل ن پنکه روشن میکنم ن کولر حتی اگه از گرما بسوزم تحمل میکنم بعد الان میبینم بچم داره سرفه میکنه بقران الان شابد دوروزه از مریضی قبلیش خوب شده بود که هنوز آبریزش بینی هم داره. بعد من میگم تو مریضی نباید بچه رو حموم برد بدتر میشه میگه ن کی گفت سبک میشه واقعا نمیدونم چی بگم. همش میگن نمیای پیشمون وقتی هم میام خون میکنن تو دلم
مامان رایان مامان رایان ۱ سالگی
تو این بخش کتاب (کتابی که آرزو میکنید والدینتان خوانده بودند) یه مبحث خیلی خوبی هست اونم اینکه میگه با بچه های خود روزانه تعامل داشته باشید ،
هر اتفاقی که میوفته به بچه بگین تا در جریان باشه یا برای انجام کارهای کودک بهش اطلاع بدین از قبل بگین که مثلا مامان الان میخواد پوشکتو عوض کنه یا بعد عوض کردن پوشک بگین الان دستاتو میگیرم تا بلند بشی و کمکش کنین که بلند بشه ....
وقتی میخوای از کالسکه برش دارین بهش بگین که الان مامان کمربندتو باز میکنه و از تو کالسکه برت میداره ،
این رفتار ها درسته شاید نفهمه چی میگین ولی با تکرار و شنیدن یاد میگیره و این برا خود ماهم عادت میشه تا یاد بگیریم بعد ها هم برای کارهای مربوط به بچمون بهش خبر بدین و ازش اجازه بگیریم اینجوری بچه ها اعتماد ب نفس میگیرین و اونا هم متقابل یاد میگیرن باید کارهاشو به ما بگن و خبر بدن ....
کارهایی مثل پارک رفتن . هدیه تولد و جشن تولد درسته خوبه ولی تعاملات روزانه اهمیت زیادی داره ..