⭕⭕خب میخوام از این ویروس جدید کوفتی که اکثر بچه هارو درگیر کرده بگم

اولش از یه خرخر نفس کشیدن موقع خواب ماهلین شروع شد
بعد شد بد نفس کشیدن و تک سرفه
بردم دکتر ....دکتر اسپری اسم و اسپری بینی داد
با زدن اسپری بینی بچه خون دماغ شد
کلا کنسل کردم داروهای دکتره رو
بچه به مدت یه هفته تب داشت که پیش هردکتر و متخصص میبردم
میگفتن چیز خاصی نیست و پاراکید چیزی بده
هفته دوم رسید دیگ پاراکید جواب نمیداد و جوری شدشه بود برای پایین اوردن تب بچه هر ۳ ساعت مجبور شدم شیاف استامینوفن ۱۲۵ بزنم 😞
تعطیلات هم افتاده بودم و دکترای خوب نبودن
بیمارستان دولتی هم چون اخر هفته بود مطمعن بودم دکترای اصلی نیستن و همه انتر و پرستار و پزشکای کشیک هستن
بردم دتر دوباره بچه رو و شرایط رو گفتم
براش ایبوکیم-ا یو رامی - شیاف-کوریزان ـ سفکسیم نوشت
خدایی بهتر شد ولی بعد از ۴ روز که شربتارو دیگ ندادم باز شروع شد
تب کرد ماهلین یهو دیدم دستاشم کبود شد
با اینکه روز تعطیلی بود مجبوبر شدیم فراری بدیم بیمارستان
اول بردم بیمارستان شفا که شخصیه ...گفت باید نامه بستری داشته باشی
و چون باز افتادیم اخر هفته و تعطیلی کسی نبود و مجبور شدم ببرمش بیمارستان بوعلی که دولتیه

۴ پاسخ

ما از شب یلدا درگیر بودیم ولی از سه شنبه حالمون شدت گرفت فعلا دخترم سرفه هاش خیلی اذیت می‌کنه

پسر من امروز تک سرفه داشت الانم تب ۳۵ درجه اس نمیدونم چکار کنم فقط شیاف دارم بزارم؟؟

الان بهتره ؟؟چه داروهایی دادن

لعنت به این ویروس کوفتی من یک ماهه خودم درگیرشم

سوال های مرتبط

مامان mahlin_tayebi@ مامان mahlin_tayebi@ ۱۰ ماهگی
ادامه تاپیک قبلی ⭕
از ساعت. ۶ صبح کارای بستریشو کردیم میگفتن اتاق و تخت خالی نداریم
رفتیمی بالا دیدیم ۳ تا اتاق خالی که هر اتاق ۴ تا تخت خالی داره
چون جمعه بود کلا از سرشون باز میکردن
از بچه خون گرفتن دوبار ب رایا ازمایش ...بچم انقدر ترسیده بود از ترس دوبار بالا اورد 😞😞رفتی بالا ماهلین همچنان تب داشت...هرچی میمگفتم تب بر بدین عین خیالشون نبوبد و پرستارا فقط بلد بودن هرهر بخندن و از سرشون باز کنن
ساعت شد ۸ شب ...منو مامانم از ۶ صبح اونجا بودیم و کسی رسیدگی نمی کرد...خلاصه گفتن میخوان انژوکت بزنن برای ماهلین
رفتیم یهو دیدم ۴ تا ظرف نمونه خون میگیگره و یه پرستار دیگه از بیرون با خنده اومده میگه برای اینی ماهلین نمونه نیاز نبود ...اشتباهی ازش گرفتی
حالا بچه هم غش کرده و نفس نمیمتونه بکشه از ترس
اونجا دیگه مامانم و من زدیم سیم اخر... گفتیم از صبح اینجاییم یه تب بر نمیدین الانم این همه خون میگی اشتباهی گرفتی...داد و بیداد کردیم و به شوهرم گفتم باید بیاد رضایت شخصی بده...پرستاره پرو پرو میگفت میدونی چیچه تا بچت تشنج نکنه تب بر نمینزم ...اونجا شوهرمم دیوانه شد باهاشون دهن به دهن شد و دعوا شد...هرچی التماس کردن رضایت شخصی ندیم و بمونیم قبول نکردیم ...ماهلین بچم بی حال تو بغلم بود
انقدر گریه کرده بودیم هممون حالمون خراب بود
بچه رو از اون خراب شده اوردم بیرون بچه انگار جون گرفت

نگراینمون فقط ج ازمایشش بود که میگفت تو خونش عفونت دیده شده
دیر وقت بود ...شنبهب اول وقت ب ردم بچه رو پیش بهترین پروفسور و تخصصای اطفال...گفتن ظاهر بچه سالمه و ما فکر میکنیمی جواب ازمایش تو بیمارستان بوعلی جا به جا شده
ولی با اینحال باید یکی دو روز صبر کنیم تا ببینیم باز تب شراغش میاد ی ا نه
مامان آراد مامان آراد ۹ ماهگی
سلام پسرم دوشب پیش وقتی خواب بود دستش بهم خورد دیدم بدنش داغه روز قبلش منم گلوم میسوخت فهمیدم که دارم سرما میخورم ماسک زدم توخونه که پسرمو نگیره بعد دیدم بدنش داغه دستمال خیس کردم گذاشتم روی پیشونیش فرداش ظهردیدم هنوزم تب داره بردیمش غروب دکتر بیمارستان امام علی دکتره چون خیلی شلوغ بود تند تند جواب می داد و اصلا توجه هم نمیکرد بعد برای منم دارو نوشت دکتر عمومی برای پسرم چندتا دارو نوشت که پیدا نشد فقط شیاف پیدا میشد دیگه اومدیم خونه اولش خوب بود آخر سب وقت خوابش که شد دیدم شروع کرد به گریه تا ۱شب گربه کرد بعد باباشو فرستادم رفت همون شیافی که دکتر نوشته بود شیاف ۱۲۵رو گرفت و تا شیاف گذاشتم براش خوابید راحت تا فردا ۱ظهر باز امروز الان گریه میکرد منم هنوز خوب نشدم بینیم بسته اس به زور نفس میکشم اون طفلی انگاره جایش درد میکنه الان براش شیاف گذاشتم دوباره خوابید نمیدونم چیکار کنم غروب باز ببرمش دکتر واقعا موندم ....میشه راهنماییم کنین بچه اولمه وقتی گریه میکنه نمیتونم تحمل کنم