نتیجه گیری قطع ارتباط با خاندان شوهر خصوصا در فصل پاییز و زمستان😁
خیلی سخته
خدا خودش شفا بده
خدا نکنه که باز بیمارستانی شن یعنی به معنای واقعی سوراخ سوراخ میشن
دارو هاشو نمی خوره بچه درد داره تب داره بی حاله نفس کشیدن براش سخته
کاش واقعا همه اینو بفهمیم
خیلی سخته
خدا خودش شفا بده
خدا نکنه که باز بیمارستانی شن یعنی به معنای واقعی سوراخ سوراخ میشن
دارو هاشو نمی خوره بچه درد داره تب داره بی حاله نفس کشیدن براش سخته
کاش واقعا همه اینو بفهمیم
یعنی متنفرم از این جور ادما نمیدونن که ما چقدر اذیت میکشیم اصلا ما به کنار بچه ها چه گناهی دارن
خب وقتی میدونی مریض هستن نرو پیششون
واقعن چرا خاندان شوهر اینجورین یعنی از حسادت اینکارو میکنن که هم مادرا عذاب بکشن و لاغر تر بشن و پول خرج کنن هم بچع هاشون والله چرا خانواده خودمونو یبارم نگفتیم فهمیدن
وای خدا لعنتشون کنه. واقعا چرا اینقدر بیشعورن ؟
ما هرجا بخوایم بریم زنگ میزنیم اگه کسی مریض نباشه میریم. البته این وسط بعضیا هم هستند مریضن سرما خوردنا ولی میگن ما آلرژی داریم. اینجور آدما دیگه بیشعورن نمیشه کاریش کرد
منم دقیقا قبل واکسن دوماهگی ،بچه خواهر شوهرم ،بعدش شوهر خواهرشوهم ،بعدش خود خواهرشوهرم.بعدش باباش .الانم بابای شوهرم .واقعا اینا چرا اینجورین .میدونن مریضن با کوله دارو از دکتر میان میگن اگر دور وایستن یا توی اتاق،بقیه نمیگیرن
تو نرو دیدی مریضن پاشو برو بیرون از خونشون
بهشون نشون بده حساسی تو این موارد
اگرم نمیتونی پس بشین هی مریضداری کن
من الان ۲هفته س خونه مامانم نرفتم. تعارف که نداریم باهیچکس اونم سر بچمون
والا من چهار روز بود زایمان کرده بودم داداشم سرماخورد مامانم گفت جمع کن بریم خونه خودت تا داداشم بهتر شه
یعنی با این بخیه ها تا من سه طبقه اومدم بالا مردم و زنده شدم که یه وقت بچه نگیره
روز دهم زایمانم بود رفتم بخیه هامو کشیدم مادرشوهرم گفت بیایین اینجا من رفتم دیدم بچه برادر شوهرم تب شدید سرفه اصلا عین خیالشون نبود
بعد تازه میگفتن بچه شیر مادر میخوره مریض نمیشه
تو 4ماهگیم که داداشش تب و لرز داشته به ما نگفته...گفت بیایید اینجا رفتیم اوناهم اونجا بودن همین که شب برگشتم من افتادم تب کردم و یه سرماخوردگی وحشتناک که از کروناهم بدتر بود مرگمو باچشمم دیدم..مامانم اینا که شمال بودن مادرشوهرمم بااینکه کرج بود یه بار نگفت مردی یازنده ای .. یعنی شب تاصبح از درد گریه میکردم خودشون هم فهمیدن از داداشش گرفتم اما اصلا به روی مبارکشون نیاوردن
کلا شعور ندارن مادرشوهر من که رفته بود مسافرت همه فامیلاشون مریض بودم خود خانم هم مریض شد.ازمسافرت برگشت رفت خونه داداشش بچه های داداشش هم سرماخوردن و یکیشون هم سرخک گرفته اونوقت بعداینکه از خونه داداشش اومده اسرار به ما که بیایید خونمون 😐میگیم بابا شرایط من اینجوریه مریض بشم اسیرمیشم اصلا نمیفهمه
خوب نروموقع زمستون
گاون گااااو
روزانه پیام مشاور، متناسب با سن کودکتون دریافت کنین.
سوالاتتون رو از مامانای با تجربه بپرسین.
با بازیهایی که به رشد هوش و خلاقیت فرزندتون کمک میکنه آشنا بشین.