از اول بارداریم به مو ویار داشتم تو اتاق خواب رو لباسا هرجا مو میدیدم حالم بد میشد نمیتونم درست حسابی لباسا و کمدارو مرتب کنم.
الان سه ماهه باردارم.شوهرم کلی غر زده که انگار بیست سی ساله تو این خونه ایم انقد بهم ریختس.کلی حرف زد که اروم اروم وضعیتتو تغییر بده خیلی ناجوره خونه😭اشکمو بخاطر خونه درآورد.حالا انگار خودش خیلی منظمه و از همه چیش راضیم

ول کن بابا این مردهاحرف زیادمیزنن....شوهرمن ده ساله همین حرفارومیزنه من یه گوشم در یه گوشم دروازه....حالاخونم کثیف هم نیست ولی خیلی هم مرتب نیستم....

وای از این شوهرا متنفرم خیلی بیشعورن البته نمیدونم شوهر خودمو میگم🤣پاشده مادرشوهرمو خونه ما دعوت کرده درسته ناهار و اون میپزه ولی خونه من بهم ریختست باور کن اصلا نمیتونم تمیز کنم سر صبحی کلی گریه کردم

درک کردن خانوم باردار چیز سختی نیست.که متاسفانه بعضی آقایون بویی نبردن از درک .اصلا خودتو اذیت نکن

شوهر منم اینجوری بود همش مثال میزد کی تو فامیل حاملس ببین چقد زرنگه..منم شروع کردم کارکردن بخدا به زور کار میکردم...تا لکه دیدم ...دکترم سونو نوشت رو برگم نوشت تهدید به سقط.حالا شوهرم دیدش.کرک و پرش ریخت الان نمیزاره کارکنم ...بترسونش تا دیگه خودش خونه رو تمیز کنه

نباید اجازه بدی باهات اینجوری صحبت کنه ینی چی آخه

الان بهش میگم میاد خونه تکونی کنه همه جارو حتی یخچال و فریزر رو تمیز کنه بعد از عید قبل زایمان هم میگم بیاد دیگه مگه این وسط چقد قراره خونه رو کثیف کنیم

عزیزم منم مثه شما نمیتونم به خونه برسم گشتم یه خانومی پیدا کردم میاد تو خونه کارارو انجام میده ساعتی ۷۰ هزار تومن میگیره مگه یه خونه تمیز شدنش چقد طول میکشه کلا کابینت و کمد با هم شاید ۴ ساعت

یا میگه فریزر خونه داداشمو دیدی چجوری منظم بود دیدی زنداداشم خودش کالباس درست میکنه .😭😭

بدجور دلم شکست..تمام کارهایی که این مدت با این حالم کردمو برد زیر سوال...

من مثه خانوم دوستش نمیتونم هی تو بازار باشم برا اشپزخونه و خونه هی گل خشک و شمع و عود و مود بخرم.پولم ندارم برا این چیزا.هی میگه مثه خونه فلانی انگار تازه رفتن خونشون با دوتا بچه خونش اینجوریه..منم نمیتونم 😭😭😭😭😭😭😭😭