ناشکری نمیکنم ولی خسته شدم.... روحی جسمی کم آوردم.فقط شما مامانا میتونید درک کنید...
کلا نظم زندگیم از بین رفته،تا لنگ ظهر می‌خوابم،
از بیدار شدن بدم میاد اینقدر که بچه ها نق میزنن همش در حال بدو بدوام... روزای تکراری و مسخره.
پسر بزرگم اینقدر وابسته و نق نقو شده کلافه میشم کوچیکه هم که سختی نوزادی خودشو داره.
دلم یه مسافرت کوچیک میخواد از این حال و هوا دور شم اما شوهرم بدون خانواده اش جایی نمیره.
حس میکنم دارم تحلیل میرم.اینقدر صدای نق و جیغ و گریه تو سرمه دلم میخواد گریه کنم.خونه بهم ریخته..هیچ جا نمیتونم برم حتی یه آرایشگاه اینقدر که پسرم گریه می‌کنه میچسبه بهم،قبلا اینجوری نبود.تنها جایی که میرم خونه مامانم و مادر شوهرم....در و‌ دیوار خونه دارن منو میخورن.
فکر نمی‌کردم دوتا بچه اینقدر سخت باشه.
بعد از زایمان اولم اصلا اینجوری نبودم همش در حال تفریح بودیم،صبحا قشنگ بیدار میشدم به کارام می‌رسیدم الان اصلا دوست ندارم بیدار شم

۱۳ پاسخ

شرایط منم دقیقا همینه
میفهمم چی میگی ولی باید صبور باشیم منم بعضی وقتا وقتی بچه هامو میخوابونم گریه میکنم خیلی وقتا با این که اصلا وقت خالی ندارم احساس تنهایی میکنم
خیلی سخته بچه داری
ولی باید امیوار باشیم که چند سال دیگه که بچه هامون بزرگ شدن همه چی عوض میشه و تغییر میکنه اون موقع س که بیشتر به خودمون میرسیم و یکم زندگی میکنیم
بیا خداروشکر کنیم که خدا بچه های سالم بهمون داده خدا خیلی مهربونه روزای خوبی در انتظارمونه

دقیقا بچه ی دوم خیلی سخته منم وضعیت شمارو دارم اما سعی میکنم هرطور شده به خودم روحیه بدم و شاد باشم این روزهام هم میگذره

واقعا یکم حالم بهتر شد فهمیدم تنها نیستم چون همش فک میکردم نکنه آدم تنبلیم که اینجوریه وضعم
به نظرم هیچکس حتی عزیزترین آدم زندگیمونم نمیتونه حالمونو خوب کنه فقط باید بریم پیش یه مشاور

عزیزم کاملا درکت میکنم شرایط منم همینه بچه پشت سر هم به نظرم خیلی اشتباهه مادر نابود میشه کسی هم درک نمیکنه

وضعیت همه همینه عزیزم شربت زعفرون زیادبخور

آخ خواهر بیا پیش من بشین
تازه توکه میگی بعداولی گردش میرفتی من کلا بعد زایمان اول چپیدم توی خونه دوبار سفر رفتم تا دوسال و نیمگی بچه اونم چه سفری!!!!!!
ولی این سری این خونه موندن داره دیوونه م میکنه
خونه مادرومادرشوهرم هم دوست ندارم برم خیلیییییی بهم گیرمیدن دیوانه شدم دیگه
رادمهر بعد به دنیا اومدت داداشش دقیقا سه ماه به من چسبید دسشویی هم نمیشد برم چقدرداغوندبودما

عزیزم تنها نیستی منم همین مشکلو دارم ولی چیکار میشه کرد من اصلا تو خونه بند نیستم اگع بدونم دیوونه میشم بچه هارو میزارم تو کالسکه ومیرم بیرون حتی شدع تا سر کوچه

شبیه منی
با این تفاوت که من ۳تا دارم
روانم بهم ریخته
پسرم به شدت اذیتم میکنه
صبح تا شب سرپام ولی بازم خونه بهم ریخته ست
صبحا بیذارم بیدارشم
گاهی اوقات گریه میکنم به شوهرم میگم نمیخوام ببینممشون
پسرم درس نمیخونه دخترم غذا نمیخوره کوچیکه هم همیشه مریض
پاهام درد میکنه ریزش مو دارم
توی شهر دیگه هستم مادرمم پیشم نیست

منم مشکل تو را دارم شوهرم با خانوادش دوست داره بره بیرون بدون مخصوصا مامانش آب هم نمی خوره و بیرون نمیره واقعا نیاز دارم دو نفری بریم بیرون تازه ما ماشین مون هم دست برادر شوهرمه ب خودمون نمیده

حق داری عزیزم. هممون کم و زیاد این سختیا رو داریم. به خودت سخت نگیر و از خودت انتظار زیادی نداشته باش. همش به خودت یاداوری کن این روزا موقته و سختیاش میگذره
تو مامان قوی هستی

بچه اولتون چقدشه؟؟

من با اینکه بچه اولمه ولی دخترم حسابی بغلی شده
ب کارا خونم نمی‌رسم غذا نمی تونم مثل قبل خوب درست کنم خورد و خوراکم بد شده حس میکنم افسرده شدم خونه مامانم ی شهر دیگس نمی تونم برم خونشون ته تهش هفته ای یه بار اونم دو ساعت پریشب اومد خونمون و رفت دیروز همین ک رفت کلی گریه کردم دلم براشون تنگ میشه واقعا ب یه مسافرت نیاز دارم آخه من نزدیک ی ساله از خونه درست و درمون بیرون نرفتم از ۳۲هفتگی استراحت مطلق شدم بعدم ک زایمان و بچه داری و خونه نشینی

مراقب باش افسرده میشیا
با بچه ها برو بیرون ولش بده تو پارک یا خانه بازی چند ساعت وقت بگذره
خونه نمون

سوال های مرتبط

مامان هستی خانم مامان هستی خانم ۲ ماهگی
من دیگه خسته شدم ، کم آوردم ، خسته ام ، داغونم چرا بچه داری اینقدر سخته ، چرا اینقدر یه مادر باید سختی بکشه تا بچه اش بزرگ بشه مگه ما آدم نیستیم که باید اینقدر استرس و ترس و عذاب وجدان رو تحمل کنیم 😭
از به طرف حساسیت به پروتئین گاوی که خودم چند هفته است به هیچ پروتئینی لب نزدم بدنم داغون شده از بس هیچی نخوردمتز یه طرف رفلاکس و بالا آوردنش که همه اش باید لباس عوض کنم الآنم که سرماخورده ( خودم سرماخورده ام اما ۲۴ ساعت حتی برای خواب ماسک زدم اما اطرافیان اصلا درک نمیکنن داداشم مریض بود اومدن خونه مون دخترم گرفت با اینکه اصلا نزاشتم نزدیکش بشه و زود رفتن 😭)
الان بچه ام یکم سرفه داره ، دماغش میگیره و آبریزش و عطسه داره ولی خب خیلی زیاد نیست اما من تحمل همینم ندارم از صبح تا الان حالم گرفته است دارم از غصه میمیرم
کاش میشد چند روز بدونه هیچ دغدغه ای برم یه جایی دور از همه خسته شدم دیگه اصلا فکرش رو نمی‌کردم اینقدر سخت باشه😭😭💔❤️‍🩹
مامان آیهان مامان آیهان ۱۱ ماهگی