من دیگه خسته شدم ، کم آوردم ، خسته ام ، داغونم چرا بچه داری اینقدر سخته ، چرا اینقدر یه مادر باید سختی بکشه تا بچه اش بزرگ بشه مگه ما آدم نیستیم که باید اینقدر استرس و ترس و عذاب وجدان رو تحمل کنیم 😭
از به طرف حساسیت به پروتئین گاوی که خودم چند هفته است به هیچ پروتئینی لب نزدم بدنم داغون شده از بس هیچی نخوردمتز یه طرف رفلاکس و بالا آوردنش که همه اش باید لباس عوض کنم الآنم که سرماخورده ( خودم سرماخورده ام اما ۲۴ ساعت حتی برای خواب ماسک زدم اما اطرافیان اصلا درک نمیکنن داداشم مریض بود اومدن خونه مون دخترم گرفت با اینکه اصلا نزاشتم نزدیکش بشه و زود رفتن 😭)
الان بچه ام یکم سرفه داره ، دماغش میگیره و آبریزش و عطسه داره ولی خب خیلی زیاد نیست اما من تحمل همینم ندارم از صبح تا الان حالم گرفته است دارم از غصه میمیرم
کاش میشد چند روز بدونه هیچ دغدغه ای برم یه جایی دور از همه خسته شدم دیگه اصلا فکرش رو نمی‌کردم اینقدر سخت باشه😭😭💔❤️‍🩹

۷ پاسخ

عزیزم همه همینن صبوری کن یکم که جون بگیره هربار ببینتت تو صورتت بخنده همه ی این روزارو فراموش میکنی

عزیزم منم الان بچم حساسیت داره و هی دونه میریزه به صورتش،یبوست داره،شیر نمیخوره وزنش خیلی کمه،دیگ شیر خودمو نگرفت شیر خشکی شده ک من بخاطر این مورد دارم میسوزم الانم سرما خورده حالش خیلی بده در حدی نمیتونه نفس بکشه ک سیاه میشه،خودمم یکم مریضم و واقعا نمیتونم دیگ اما باز با این حال هی به خودم میگم باید بتونی تو مادر بچه ای اگ تو نتونی کی انجامش بده جا نمیزنم خیلی بهم کمک میکنه این حرفا
بالاخره این روزام میگذره،خدا میدونه اصلا نفهمیدم پسرم کی هفت سالش شد مثل چی گذشت اینم میگذره فقط جا نزن وگرنه هر روز خسته تر از روز قبل میشی

عزیزم چرااا آخه
مادر شدی باید خیلی بیشتر از اینا صبور باشی
هنوز اول راهی
هنوز کلی راه مونده که باید بری
نمیشه که روحیه خودتو از دست بدی
انقدر بچه مشکلات واسش پیش میاد که حد نداره
بابت هر چیزی بخوای اینجوری کنی دیگه چیزی ازت نمیمونه مادری کن واسه بچه عزیزم
این حرفارو هم بریز دور
بچه اس دیگه مریض میشه
زودم خوب میشه
نگران نباش
به خاطر بچه باید به آرامش خودت فکر کنی

عزیزم صبورباش همه این روزای سخت میگذره

عزیزم🥲
درکت میکنم منم مثل تو صبر و حوصلم تموم شده هی تلقین میکنم به خودم که میتونم و حالم خوبه و همه چیز عالیه اما واقعیتش اینه که بدنم نمیکشه انگار
اصلا نمیرسم به خونه داری یا اصلا وقت نمیکنم به خودم رسیدگی کنم
اما چاره چیه
گناه بچه هامون چیه
این کوچولوها فقط ما رو دارن🥹
باید قوی باشیم

همه همینجورن
منم اگه مامانم نبود قطعا کم میوردم
تو سختیا همیشه پیشم بود ک بچه داری میکرد برام
خدا خیرش بده

حق داری عزیزم
من و بچه م هم دو هفته پیش سرماخوردیم و می‌دونم چه شرایطی داری
ولی واقعاً الان باید صبوری کنی مطمین باش بزودی وقت راحتی و استراحتت میشه
مادر بودن سخته
از همسرت یا خانواده ت هم کمک بگیر تو این روزای سخت

سوال های مرتبط

مامان گل پسرام🤍💛 مامان گل پسرام🤍💛 ۴ ماهگی
ناشکری نمیکنم ولی خسته شدم.... روحی جسمی کم آوردم.فقط شما مامانا میتونید درک کنید...
کلا نظم زندگیم از بین رفته،تا لنگ ظهر می‌خوابم،
از بیدار شدن بدم میاد اینقدر که بچه ها نق میزنن همش در حال بدو بدوام... روزای تکراری و مسخره.
پسر بزرگم اینقدر وابسته و نق نقو شده کلافه میشم کوچیکه هم که سختی نوزادی خودشو داره.
دلم یه مسافرت کوچیک میخواد از این حال و هوا دور شم اما شوهرم بدون خانواده اش جایی نمیره.
حس میکنم دارم تحلیل میرم.اینقدر صدای نق و جیغ و گریه تو سرمه دلم میخواد گریه کنم.خونه بهم ریخته..هیچ جا نمیتونم برم حتی یه آرایشگاه اینقدر که پسرم گریه می‌کنه میچسبه بهم،قبلا اینجوری نبود.تنها جایی که میرم خونه مامانم و مادر شوهرم....در و‌ دیوار خونه دارن منو میخورن.
فکر نمی‌کردم دوتا بچه اینقدر سخت باشه.
بعد از زایمان اولم اصلا اینجوری نبودم همش در حال تفریح بودیم،صبحا قشنگ بیدار میشدم به کارام می‌رسیدم الان اصلا دوست ندارم بیدار شم