۹ پاسخ

من که تو این یه ماه سختترین روزای زندگیمو گذروندم دست تنها خودممو شوهرم، منی که قبل بارداری یا حتی ایام بارداری سرکار میرفتم و یکسره بیرون بودم الان یه ماهه همش خونم، افسرده شدم اصلا🥲🥺

بچه همینه دیگه گلم
از صبح ۲ تا تخم مرغ نیمرو کردم خوردم
بچم از ساعت ۱۰ بیدار بود تاااا ی ساعت پیش
بی‌قراری هم میکرد حوصله نداشت خوابشم میومد نمیخوابید
خلاصه همون تخم مرغم تا بخورم انقدر جیغ زد نق زد هول هولی خوردم از وقتی هم خوابید انقدر کلافه بودم افتادم ب جون خونه همه جا رو تمیز کردم بلکه آروم بشم 😂
ولی فدای سرش ، همین ک ی لبخند میزنه همه دنیا مال منه

واقعاسخته

خیلی سخته من ک شیرخشکیه خیبی شباک خستم پیش خواهرام میزارم ولی بازم سخته🥲هم خسته کنندس هم شیرین

ما هم همینطور

ما هم همین طوریم

اولشه ، بعدا روال میشه عزیزم

حق داری عزیزم منم همینم واقعا سخته درکت میکنم مادر شدت واقعا سخته

عزیزم همه همینیم

سوال های مرتبط