میدونید چی قشنگه؟؟؟ من همزمان با هلیا دارم بزرگ میشم رشد میکنم و تکامل پیدا میکنم🙃 من توی سفر خیلی وسواسیم (میدونم بده) یعنی خودمون که میومدیم سفر هتل ۵ ستاره هم برم باز همه جاهایی که بشه رو الکل میزنم، الان هلیا رو واسه اولین بار بردم جایی به جز خونه ، دارم دیوونه میشم به بچه که نمیتونم بگن مثلا به مبل دست نزن، حتی دیوار کنار جایی که میخوابونمش رو الکل زدم چون عادت داره تو خواب دستشو میزنه به دیوار کنارش، ولی الان که فکر میکنم بچه راه بره کف دستش مالیده میشه به همه جا، از فکرش عصبی میشم ولی میدونم که اینجوری یه بچه ی وسواسی بار میارم، از فردا میخوام سعی کنم شل کنم یکم، شما تا چه حد ضد عفونی میکنید؟؟ چقدر تمیز میکنید؟ من حتی تو فکرم بود که روی فرشامو بخارشو بکشم(دستبافته فرشام نمیتونم بدم قالیشویی) ولی خب مثلا نمیتونم هر خونه ای که بچه رو میبرم بخارشو بگیرم دستم ببرم که! خدایا کمکم کن مثقشنگ وسواس فکری گرفتتم عصبی شدم😭

۱۴ پاسخ

عزیزم بهتره درمان کنی خودت رو چون خودت معلومه اذیتی .
انقدر استریل بار آرودن بچه باعث میشه سیستم ایمنی ضعیفی داشته باشه.کار درستی کردی که تصمیم گرفتی شل کنی عزیزم آفرین بهت و موفق باشی❤️

منم اینجوریم هیچ جا نمیتونم برم حتی طبقه پایین خونه مادرشوعرم بنده خدا هر دقیقه در حال شستنه هر جا میرم گل لباس های دخترم و خودمو میام می‌شورم
نابود دارم میکنم خودمو ولی بگم قبل از دخترم وحشتناک بودم بعد از دخترم یکم بهتر شدم

عزیزم بدن اون بچه به یه سری میکروب ها هم نیاز داره تا قوی بشه. اینطوری که نمیذاری هیچ میکروبی بهش برسه بدنش رو ضعیف میکنه. حالا نه اینکه بیخیال باشی ولی من خیلی سخت نمیگیرم. مخصوصا تو خونه. ولی بیرون یکمی رعایت میکنم. واسه بیرون همش یه دستمال مرطوب انتی باکتریال تو کیفت باشه. بذار به هر چی که میخواد دست بزنه بذار ببینه لمس کنه دنیاشو بشناسه و کشف کنه هر وقت خواست از دستاش استفاده کنه یا بزنه تو دهنش با دستمال پاک کن

عزیزم یادت باشه بچه قابل شستنه این وسواس فکری فقط خودتو آزار میده بعد هم این حجم از حساسیت خیلی بد تره به نظرم

نگین قشنگم حتما این مشکلتو درمان کن
دختر خواهرم کوچولو که بود باباش انقدررررر وسواسی بود که نمیذاشت بچه دست به جایی بزنه از رو زمین چیزی برداره و غیره و خیلی ذوق میکرد که بچم تمیزه اشغال از رو فرش نمیخوزه دستش کثیف بشه میگه من بشورم و… روشا که ذوسالش شد وسواسش شروع شد اب رو شلوارش میریخت زار زار گریه میکرد تا ابجیم شلوارشو عوض کنه دستاش که کثیف میشد انقدر گریه میکرد تا شسته بشن بچم به جایی رسید که دور ناخونش پوست پوست میشد فکر میکرد کثیفه میکند خون مینداخت در این حد وسواسی شده بود تا ابجیم بردش دکتر بالاخره یکم بهتر شده الان دستش کثیف میشه ابجیم میگه بمال به لباست 🥲خواهش میکنم هلیارو وسواسی نکن خیلی اذیت میشه در اینده

اگخ یه جی بهت بگم برگات میریزه چند سال پیش یه پسر بچه رو شوهرم دیده نشسته زیر سینه سگ ددره شیر میخوره🤢🤮 الان واسه خودش یلی شده چهار شونه قد بلند هر کی بود باید میمیرد🤣🤣🤣🤣🤣

فقط شل بگیر کم کم خوب میشی حتی اینو بدون کمی آلودگی واسه بدن بچه ها مفیده باعث میشه سیستم ایمنیشون قوی بشه مثل واکسن که اون میکروب ضعیف شده رو وارد بدن میکنن که سلول های بدن میکروبو شناسایی کنن که وقتی خود بیمارس وارد بدن شد سریع از بین ببرنش من خودم بعد کرونا هر جی از بیرون میخریدیم و میشستم وسواسی بودم یکسر دستامو میشستم که پوست دستم خشک شد یکسر سر شیشه و پستونک بچمو میشستم‌روش ابجوش میریختم الان یکم شل گرفتم نمیگم کثیف شدم ولی دیگه لوازمای بیرون تا گرد و خاکی و کثیف باشن و نمیشورم مگه قبل کروکا میشستیم نه
همینکه یکم شل گرفتم خود به خود خوب شدم

راحت‌ باش دختر بیخیال باش من اینجوری نیستم

بچه ضعیف میشه اینجوری

وای چقدر مامان منی
ولی تا میتونی شل کن
اخه دراینده بچه ات ازت عصبانی میشه
الان مامان من دخترمو میبریم بیرون
تو بعلمون میاریم
دستشو میشوره صورتش و…
دراین حد وسواسیه که ما میریم خونش برمیگردیم کللل خونه رو پاک میکنه
چون میگه بالباس بیرون امدید نشستید تواسنپ واینا

به نظر من اینجوری واقعا خوب نیس فردا روزی یه آدم وسواسی میشه بچه ها هرچیزی میبینن تقلید میکنن من در حد معمولی نه بیخیالم نه وسواسی ام

نه در این حد، درمان تو اینه دو هفته تو کوه چادر بزنی با آب کم مجبور باشی سر کنی، من تو فکرم وسواس دارم اما تو رفتارم نه

فقط یه سوال،دیوارو الکل زدی چی بشه؟

منم اینجور بودم ولی شل گرفتم دیگه،نمیشه کنترل کرد بچه رو

سوال های مرتبط

مامان آناناس من مامان آناناس من ۸ ماهگی
سلام عزیزان من چند وقته خیلی خسته ام بدن درد شدید دارم پاهام کمرم درد میکنه گاها انقد خسته میشم میشینم گریه میکنم میزنم به سرم تا به امروز سعی کردم هیچکدوم از اینا رو به بچه ام نفهمونم درسته هنوز بچه هست ولی تو ذهنش میمونه دیگه ولی حس میکنم اصلا مادر خوبی نیستم کافی نیستم از یه طرف شیر خودم از ماه اول به دلیل یه سری مشکلات قطع شد نیومد مجبور شدم شیرخشک بدم از یه طرف از روز اول بیمارستان تا به امروز بچمو خودم نگه داشتم درسته مامانم اینا هستن ولی خودش مریضه نمیتونم بگم اینو نگه دار مثلا من بخوابم،تلویزیون ممنوعه ولی گاهی به قدری خسته میشم جوری که توان بلند شدن هم ندارم اونموقع ها مجبورم کارتن باز کنم جغجغه بزارم جلوش تا با اون دوتا مشغول بشه هر روز هم میخونم تلویزیون با بچه یه کارایی میکنه که بعدا پشیمون میشید اینا انقد عذاب میده منو نمیدونم چکار کنم دیگه😞دخترم صبح ساعت هشت پا میشه شب ساعت دوازده اینا میخوابه ما بین این ساعت ها چهار بار میخوابه ولی تا صبح هم چند بار بیدار میشه گاهی گریه میکنه نه خواب کافی دارم نه استراحت هیچی.
نمیدونم دیگه چیکار کنم به کی بگم حس میکنم افسرده ام میخوام برم دکتر اونم وقت نمیکنم😞😞😞