پارت ٣ سزارين
وقتي خواستم از تخت بيام پايين انصافا دردناك بود اولين راه رفتن.
اول خوب لبه تخت نشستم كه فشارم نيفته غش نكنم و گيجيم بره و بعد كم كم اومدم پايين و شروع كردم راه رفتن
اولش همراهم دستمو گرفت و گفتم نميخوام ميخوام خودم راه برم كه موفق شدم و راه رفتم و بعدش رفتم سرويس بهداشتي
اها راستي اينم بگم وقتي بهم شورت پوشوندن قبلش سوندمو دراوردن
رفتم سرويس بهداشتي و بازم يكم درد داشتم ولي موفق شدم واسه سرويس و ديگه تقريبا دردام رفته بود خودم اومدم نشستم لبه تخت و به بچم شير دادم و دراز كشيدم
همسرم اومد نزاشتن بياد داخل دوباره پاشدم با ني ني رفتم پيشش دم بخش و كمي راه رفتم و دوباره اومدم دراز كشيدم و الان خيلي خوبم و ني ني هم خدا رو شكر خوبه
٣٩ هفته زايمان كردم و وزن ني ني ٣/٥٠٠ بود
فقط اينو بگم راه رفتن و امادگي ذهني خيلييييي مهمه و من چون زايمان دومم بود خيلي بهتر بود واسم و تماااام هر سوالي دارين بپرسين

۶ پاسخ

عزیز من از سزارین وحشت دارم بنظرت طبیعی خوبه یا سز؟؟

عزیزم موقعی ک میشینی لبه تخت تا ب خودت بیایی خونریزی نداری؟؟
کی شروع میشه از مسیر تخت تا سرویس خونریزی نریخت زمین؟؟

عزیزم پمپ درد داشتی؟یا شیاف میزاشتی! خیلی درد داره بعد ک بی حسی میره🥺من بچه اولمه خیلی نگرانم

بسلامتی عزیزم خوشبحالت دعا کن ماهم زایمان خوبی داشته باشیم. من ک طبیعیه زایمانم استرس دارم

دکترا دیگه ازم ناامید شدن گفتن ولش کن امروز ظهر ک عمل شدم فرداش ساعت ۹ دیگه با زور بلندم کردن نمیدونم چرا اینقدر درد داشتم

خداروشکر مبارکت باشه .منم عمل دومم میترسم از همین راه رفتن
برای بچه اولم هرچی زور زدم نتونستم پاشم

سوال های مرتبط

مامان آدریانام♥️🫠 مامان آدریانام♥️🫠 روزهای ابتدایی تولد
مامان 👶🏻Raian مامان 👶🏻Raian ۳ ماهگی
سلام مامانای گل اومدم از تجربه سزارینی بگم
منی که بچه اولم طبیعی ب دنیا آوردم سر این بخاطر بند نافش مجبوری سز شدم
از اولشم استرس داشتم رفتم اتاق عمل تمام بدنم ویبره میرفت بعد عمل هم کم کم اثرات بی حسی میرفت و دردام شروع می‌شد پمپ دردم داشتم ولی اصلا اثر نداشت برام انگار الکی وصل بود شبش پرستارا سوندمو در آوردن و گفت دیگه باید آروم آروم راه بری واین خیلی سخت بود مامانم پیشم بود خیلی کمکم کرد یک ساعت تمام طول کشید تا سرویس به ب سختی رفتم خیلی درد داشتم ولی واقعا راه رفتن خوبه انگار آدم بهتر می‌شد ب سختی راه میرفتم مامانمم دستمو میگرفت منو راه میبرد روز دوم ترخیص شدم خلاصه بچم هم رفته بود دستگاه روز سوم منو خواستن بیمارستان ب بچم شیر بدم منو با اون همه درد رفتم شبشم اونجا بودم فرداش بچم ترخیص کردن
الانم دیروز بخیه هامو رفتم در آوردم بازم تو نشستن بلند شدم خیلی اذیتم آروم آروم راه میرم خلاصه ک بگم اصلا سزارینو دوست نداشتم چون تجربه هر دو تا رو دارم زایمان طبیعی رو بیشتر دوس داشتم بعد ب دنیا اومدن بچه بدن آدم سبک میشه آدم قبراق سرحال میشه بدن با بدن هم فرق میکنه خیلی راضی آن از سز ولی من اصلا راضی نبودم