خانوما من خیلی حرص میخورم عصبیم همش میترسم یهو درد زایمان بگیرم

بچه تو عصبی میکنی گناه داره آروم باش

منم همینم
انقدر دارم حرص میخورم
هیچی آماده نیست
شوهرم همش سر کاره
خودم توان انجام کارامو ندارم
انقدر باهاش دعوا کردم . گند زدم به اعصاب خودم و شوهرم
مگه میشه یه مدیر انقدر شعور نداشته باشه ک میدونه من پا به ماهم، هر روز نگهش میداره تا هفت و نیم.‌تا میاد خونه نیه و نیم شبه.
پنج شنبه ها هم میگه باید بیای
پدرم درومد
عروسیمونم همین جوری بود، هرچی میگفتم مرخصی بگیر، گفت اجازه نمیدن.‌
انقدر کارامون موند دقیقه نود ک روز عروسی جفتمون شبیه جنازه بودیم.‌
خسته شدم دیگه.‌
مگه چند بار میخایم بچه بیاریم؟ مگه چند بار عروسی میگیریم؟!
به خدا اگر بقیه کارمندا مثل شوهر من کار کنن.‌
اونا دنبال بهونن ک بپیچونن.
شوهر من سفت و سخت چسبیده به کار

نبابا اگه به این بود من خیلی وقت پیش زایده بودم🥲ی دختر سه ساله دارم خیلی عصبیم می‌کنه فقط حرص میخورم