سلام عزیزان
مامانا کمکم میکنید
پسرم ۵ سالشه
خیلی لجباز و یک دنده هست
تقریبا کل روزش رو با لجبازی و غر زدن و ناله کردن میگذرونه،با برادرش که یک سال و نیمش هست اصلا بازی نمیکنه،بیشتر ازش دور میشه و یا میزنتش
یعنی سر هر موضوعی بهانه میگیره،گاهی فکر میکنم این همه بهانه از کجا میاره🥺🥺
حتی میریم بیرون باز هم انگار هیچی به میلش نیست،مدام ناله،گریه،بهانه
کلا خودم همیشه خییییلی تحت فشار قرار میگیرم و سر درد میشم
و اینکه تا به خواستش نرسه کلا ول کن ماجرا نیست
از طرفی پسر کوچیکم نمی‌ذاره زیاد برم سمتش،خیلی بهم حساس و وابسته هست،مثلا تا می‌خوایم با هم حتی یه کاردستی درست کنیم قشقرق راه میندازه و گریه می‌کنه😭
انگار من باید کل روز رو کل حواس و فکرم رو بذارم رو این دوتا
یعنی بعضی وقتا مغزم میخواد منفجر بشه،
خیلی تلویزیون میبینه،و همین که فاصله میگیره دوباره بهانه خاش شروع میشه
حتی با هم پارک هم بریم بازم یه چیزی هست که بخواد به خاطرش بهانه بگیره
نمی‌دونم من کم طاقتم
پسرم خیلی بهانه گیره
کلا تحت فشارم🥲🥲

۶ پاسخ

هر دو بچه اتون توی این سن نیاز به توجه دارند وشما هم سر درگم شدید

چون تموم وقت تو گذاشتی برا دومی اولی حسادت می‌کنه خوشش نمیاد باش بازی کنه لج می‌کنه غر می کنه ی جوری تنظیم کن ک اونا بخوابونم با بزرگ وقت بگذرونیم یا کوچک رو ساعت‌هایی بذاری پیش خانوادت یا خانواده شوهرت با بزرگه بری پارک خانه بازی جای یا تو‌کارات ازش کمک بخوای فک کرده با اومدن اون تو رو نداره

پسرم هم سن پسر شماست...دخترم هم سن دختر شماست...مو به مو رفتارای پسر من و تشریح کردید.ولی من پسرم‌میره بیرون دیگه اوکی هست...پیشنهادم اینه به شما پسرت و‌بنویس کلاس ژیمناستیک که مناسب سنش هست و پیش دبستانی یک...انرژیش میره بهتر میشه و‌اینکه اگه بتونی واسش وقت بزاری با هم کاردستی درست کنید یا براش کتاب بخونی عالی میشه.اشپزی میکنی یه سری کار سبک بگو انجام بده تخم کرغ ها رو بشکنه هم بزنه ادویه بندازه تو‌غذا تحت نظارت خودتون.باهاش ماشین بازی کنید.باهاش برید بازار

دختر منم عین پسر شماست دیگه رد دادم

و اینکه اینم بگم،مجبورم به خاطر یه سری از رفتارش باهاش سرسنگین باشم یا ناراحتی مو نشون بدم،ولی فکر میکنم خیلی زیاد شده،یعنی بخوام این کارو کنم با کل روز سرسنگین باشم😔و خودم از این موضوع خیلی ناراحتم و احساس عذاب وجدان دارم😔
تا می‌خوام بیام قضیه رو درست کنم باز خراب تر میشه 😭😭😭

یکی از علتاش همین زیاد تلویزیون نگاه کردنه و به خاطر بچه دوم فک میکنه همه چیز مخصوصا مامانش دیگه مال بچه دومتونه ،حتما از مشاور کمک بگیر

سوال های مرتبط

مامان دوتاتوت فرنگی🍓 مامان دوتاتوت فرنگی🍓 ۱ سالگی
سلام مامانا
من بچه هامو از اول زیاد بیرون نبردم زیاد هم مهمون نمیاد خونمون و کسی رو نداریم...از آبان هم که دخترم راه افتاد خودم سرکار میرفتم وقت نمیشد بچه هارو حتی ببریم بیرون با ماشین...الان اومدیم مسافرت تازه تازه داریم می‌بریم بیرون چندین بار بردیم تو حیاط مادرشوهرم اینا حتی بعد دو سه ساعت هم با گریه پسرم رو میترسم داخل...دخترم هم بتو حیاط با پارک هم که میریم فقط میاد می‌چسبه به پاهام.... چقد خودم می‌خوام برم وسط حتی باهاش توپ بازی کنم اصلا پاهام رو ول نمیکنه که راه برم...اونروز بردیم دارم دستش رو ول کردم خودش راه بره هرکاری کردم قدم برنمیداشت...آخر سر دستش رو گرفتم یکم باهاش راه رفتم یهو حواسش نبود دستش رو ول کردم دیگه خودش راه افتاد کاریم نداشت...اما چندین باره میریم حیاط خونه مادرشوهرم اینا همش میچسبه به پاهام...داداشش هم با بقیه بازی می‌کنه ....الان من دوتا مشکل دارم از یه طرف هرچند ساعت بیرون باشیم آخر سر با گریه و دعوا باید بیان خونه....بعدش دخترم که همش میچسبه بهم....کسی بیاد خونشون یا بیرون کسی رو ببینین دخترم همش میچسبه به پاهام تو خونه هم مهمون میاد براشون دخترم چسبیده بهم از بغلم تکون‌ نمیخوره نمی ذاره منم به مهمونا نزدیک شم بعد چهل دقیقه تا یه ساعت میتونم تو بغلم ببرمش یکم نزدیک مهمونا .... و رویه آشناییش کلا خیلی خیلی طول می‌کشه چندین بار باید یکی رو ببینه تا بهش عادت کنه‌..الان یه هفته هست اومدیم حتی بغل پدرشوهرم بغل عمه اش هم بزور می‌رفت!! کیا بچه هامون اینجوری بوده چقدر طول می‌کشه تا سازگارتر شن؟؟
مامان نارگُل مامان نارگُل ۱ سالگی
مامان ها یه مسئله ای هست خیلی ذهنم رو درگیر کرده و حس میکنم اشکالی در اون هست
دختر من یه دختره بسیار بسیار باهوش و در عین حال آرومه
حرف زدنش خیلی عالیه
بازی کردن هاش
کنجکاوی هاش
روند تکاملش بسیار عالیه
تو خونه خودمون یا با خانواده خودم هیییچ مشکلی نداره
اما به محض اینکه بیرون از خونه میریم پارک مرکز خرید یا کلاس های مادر و کودک خونه اقوام

در مرحله‌ی اول غریبی و گریه میکنه بعد هم ساکت و آروم میشینه تو بغل من و باباش و کل مجلس اخم داره شاید یه ربع نیم ساعت آخر یکم فعال میشه در حد اینکه بلند میشه سر جاش و مثلا یه میوه ای برداره


اصلا شیطنت نمیکنه اصلا تحویل نمیگیره دیگران رو
دیگران با خوشرویی باهاش صحبت میکنن ولی دخترم اصلا تحویل نمیگیره میگن بای بای کن نمیکنه
میگن بگو فلان چیزو اسمش رو بگو نمیگه
مثلا بوس میفرسته برای خودمون ولی بیرون نه

در ظاهر این رو نشون میده که استعدادی نداره درصورتی که در واقعیت عکس این قضیه هست

من خیلی نگرانم نمیدونم باید چکار کنم طبیعیه یا نه با روانشناسی در میون بزارم یا نه
کسی مشکل من رو داره🥺
مامان زینب👧🏻وحسین👶 مامان زینب👧🏻وحسین👶 ۱ سالگی
بعد از یه غیبت طولانی سلام😊
خوبید دوستان؟؟
امیدوارم سال خوبی رو شروع کرده باشید و تا آخرش هم براتون بهترین ها رقم بخوره 🥰
دیر اومدم ولی دست پُر اومدم!!
دوستان، اومدم تجربه خودم از چالش های اختلاف سنی ۲ سال و نیم بین فرزندان رو بگم😃
درسته که من این یک سال و نیم دست تنها با وجود دوتا بچه کوچیک که هرکدوم نیازهای جداگانه دارن و هیچکدوم حرف متوجه نمیشدن و من نمیتونستم هیچکدومشونو قانع کنم که اون لحظه از خواسته شون کوتاه بیان!! و گاهی همزمان دوتایی شروع میکردن به بهانه گیری و غرغر و گریه و... و گاهی خود من هم همراه اونا گریه کردم، حرررررص خوردم، معده درد گرفتم، موهام سفید شد...
خلاصه خیییییییییلی اذیت شدم خیلی!
ولی میخوام این نوید رو بدم به کسایی که شاید الان تو شرایط یک سال پیش من باشن و تحت فشارهای زیادی باشن، ولی میخوام بگم امیدوار باشین که جدا از هرچی حرف شعاری هست اینا بزرگ میشن و همبازی های خیلی خوبی باهم میشن(البته اگه دعواهاشونو نادیده بگیریم🙈)
ولی خب شیرینی هاشم خیلی زیاده از حق نگذریم😜
خلاصه که امیدوار باشید، همین دیگه روز و روزگارتون خوش!😊🌱