مامانا اگه کسی رو دارین که تو بارداری و زایمان و بچه داری کمکتون هست واقعا قدرش رو بدونین و ازش تشکر کنین. من که دیگه از بی کسی خسته شدم. مادرم مریضه و بابام همش باید پیشش باشه. خودم سرکار میرم. پسرم رو مهد میذارم. از روز زایمان فقط خودم بودم و خودم. همسرم هم از صبح تا شب سرکاره. هیچ کس نیست یه ساعت بچه رو نگه داره . از بی خوابی کلافه ام. مادرشوهر و پدرشوهرم حالا که پسرم ده ماهه هست اومدن تهران. فکر کردم میمونن سر ۴ روز رفتن. اون ۴ روز هم فقط دنبال مهمونی رفتن خودشون بودن. نه غذایی درست کرد نه کمکی. انگار نوه شون نیست. الکی ادا درمیارن که دوسش دارن هر روز تماس تصویری میگیرن ولی نموندن. خیلی خسته ام خیلی😭

منم مادرم پیشم نیست مامانم یک ماه آمد رفت خودمم شاغل هستم بچه میذاشتم مهد از اول دی مادرشوهرم بچه میگیره ولی خیلی اذیتم می‌کنه ضخم زبون میزنه زیاد تو زندگی نظر میده دخالت می‌کنه کارش ب جایی رسیده روبروم تو جمع توهین می‌کنه به خانوادم منم هیچی نمی‌گم اصلا نباید ناراحت هم بشم میسپارمش ب خدا خدا خودش جوابش بده روی روم حرفایی میزنه که نباید بزنه قصدش هم آزار و اذیت هست بازم میسپارمش ب همون خدا

من همسرم حق مادری به گردن پسرم داره خیلی خیلی کمکم کردتوبچه داری اگه اون نبوداصلا ازپسش برنمیومدم بعدمادرم میرم خونشون ۱۰روزمیمونم نگه میداره سرگرم میکنه

سلام عزیزم
من داخل تایپیک ها نظرهاتون رو خوندم برای چندماه پیش
برای صافی پشت سر نی نی تون
میشه جوابمو بدین؟
سرش الان چطوره؟
گرد شد؟
دختر منم یه طرف سرش صاف شده
میخوام بدونم شما چیکار کردین؟

تو مهد الان اوکی هست؟
من یک ماه بردم چندبار مریض شد.اما بعد عبد میخوام بزارم
بنظرم برای پسر من که بد غذا هست و کم حرف نمیزنه با بچه ها خوبه باشه

خانواده شوهرمم که اصلا قبول ندارم که بزارم پیششون و پسرمم کلا خوشش نمیاد ازشون شهرستان هستن بریمم نمیمونه اصلا پیش اونا

ببین خیلی خوبه کسی کمک کنه ولی اعصاب خوردی خودشم داره
من پسرم پیش مادرم میموند به خدا هرکار از دستم بر میومد براش میکردم بهترین هدیه هارو میدادم هرچی شرکت بهمون غیر نقدی میداد میبردم خونه اونا کارت هدیه هایی که میدادن همرو میدادم بهش کلی براش وسیله میخریدم اینقدر غر میزد سرم که داشتم به مرز سکته می‌رسیدم بچه عصبی شد داد میزد حرف گوش نمیده خیلی از رفتار های پسرم نتیجه اون دورانه یهو تصمیم گرفتم بردم مهد دیگه بی منت خیلی سخته دلم همش پیشش هست که مهد میمونه ولی بازم بهتره حالم تا اون زمان شده گاهی با خودم سرکار بردم یا مرخصی گرفتم موندم خونه بخدا یه لیزر نمیتونم برم چون بزارم میخواد کلی غر بزنن منم وسطش ولش کردم نرفتم ارایشگاهم یدونه برای ابرو میرم که میبرم با خودم

اره واقعا من طبقه بالای مامانم و مادربزرگمم کمکم میکنن یروز تاحالا بدون اونا نبودم و الانم نمیتونم بقول پدر شوهرم پسرم سه تا مامان داره

سرکار نرو از واجبات که نیست بچه گناه داره با ایندهمه ویروس و اینا

منم تنهای تنها دوتا بچه بزرگ کردم

من شوهرم کمک اصلیمه واقعا اگه ی روز نباشه تنها نمیتونه