سلام‌خوشگلا حالتون چطوره
عیدتون مبارک 🥰❤️
چه میکنید
شام‌چی دارین
من که انقدر روزا درگیر دوتا پسرام که گاهی وقت نمیکنم غذا بپزم واقعا🥴
ظهرا میمونم دیگه شوهرمم که تا عصر سرکاره دیگه مجبور میشم یا تخمه مرغی چیزی درست کنم یا غذا از بیرون سفارش بدم
طفلک ارسلان گاهی حتی وقت اینکه بهش صبحونه بدم رو ندارم بس که بچه کوچیکم گریه میکنه تا وقتی خوابه ک هیچی از وقتیم بیداره تا خواب بعدیش ی ریز نق نق و گریه ک من باید بغل باشم نه رو زمین😕
دیگه امشب ب شوهرم میگم بوه هارو‌نگه دار یه پیراشکی درست کنم بزنیم بر بدن هوس کردم بدجور خیلی وقته نخوردیم 😬
شما شام چی دارین

میگم هیچوقت فکر نمیکردم ارسلان نسبت به داداشش انقدر مهربون باشه بچم🥺😅چپو راست میاد میگه مامان داداش بده بغلم وقتی میدم بهش بعد دو دقه میگه مامان عکس بگیرازمون😍الهی من فداش بشم

یا گاهی ک مشغول کارای روزمره ام صدتشو میشنوم ک رفته جلو داداشش با ذوق میگه چقد تو‌خوشگلی
داداش مهربون ارسلان 🥺
یا ی روز ذیگه یواشکی نگاش میکردم از تو اشپزخونه میرفت کنار داداشش اسباب بازی میزاشت میگفت بعد صدام میزد میگفت مامان ب داداش اسباب بازی دادم
وقتی بیدار میشه داداشش با ذوق میگه اااااا مامان داداش بیدار شده
وقتی میخابه میگه ااا داداش خوابید

خداروشکر تاالان اصلا ضربه ای بهش نزده و مشخصه ک‌کاراش بوس کردنش از روی حرص و حسادت نیس الحمدلله
خدا کنه تااخرشم داداشا باهم خوب و خوش باشن و بسازن باهم😍
خلاصه هرچی اولا پشیمون بودم از بارداری و... الان واقعا خوشحالم انشالله بزرگتر میشن اذیتم نکنن😬😬😬😅😅😅

عکس پایین هم‌ همسری زحمت کشیده 🫠

تصویر
۹ پاسخ

ای جانم چقدر قشنگ و حس خوبی داشتم که میخوندم پستت
با اینکه گفته بودم نمیخام بچه بیارم دیگه ولی یهو دلم باز خاست😂

متنت طولانی بود نخوندم 😮‍💨😮‍💨

منکه هنوز شام هیچی نزاشتم استارت خونه تکونی رو زدم 🫠

هرچ میخونم ـتموم نمیشه ولش کردم😄

منم دوس دارم دوباره باردارشم ولی خیلی میترسم پسرم اذیتش کنه پشیمونم کنه

عیدسمام مبارک گلم،چقدخوبه ک اذیت نمیکنه،پسرکوچیکتون چن وقتشه؟

عزیزم خدا سلامتی بده توان بده اسم دومی رو چی گذاشتی

عزیزم چقدر عالی،وقتی برای بچه اولت زمان بزاری و درست تربیتش کنی
خشت اولو درست گذاشتی😍😍 قطعا اگر همینطور ادامه بدین به همین خوشی پیش میره
فقط بچه‌اتون اگر نق میزنه کولیکه، انواع قطرهای کولیکو بهش بدین چون بیقراریش اذیتش میکنه و شمارو هم خسته، پستونک هم یه مدت تا ۷ ماهگی بهش بدن
اگر شیر خودتو میدی شیرقهوه و قهوه‌اتو قطع کنید چون کافیین برای نوزاد اصلا خوب نیست بیقرارترش میکنه😍😍خیلی حس خوب داشتم وقتی پستتو خوندم

این اقا هم که بامن درگیر شده

تصویر

سوال های مرتبط

مامان دوتا پسرام مامان دوتا پسرام ۲ سالگی
سلام خوبین
میگم یه راهکارپیش پامن بزارین 🫠
ارسلان وقتی کسی میادخونمون یامامیریم خونه یکی انگار ی آدم دیگه میشه
اصلا دیوانه ب تمام معنا😐😐میشه میدونمم که کارش فقط واسه جلب توجه
ماتوخونه خیلی براش وقت میزاریم تاجایی ک بتونیم بازی می‌کنیم باهاش ب حرفاش گوش میکنیم
جوری نیست بگیم بی توجهیممم...
ولی یجا ک میریم یایکی میادخونمون ی کارای عجیب و یه اذیتهایی میکنه ن ماروهااااا بچه های مردم رو فرقیم نمیکنه بزرگن یا بچن هی باخنده اولا ک ادااصول در میاره نگاش کنن بعد ک ببینه باهاش بازی نمیکنن یا یسره میزنه یا چیزی بهشون پرت میکنه تا روشون میپره ینی یکی میاد ن طرف آرامش داره ن منه مادر
سعی میکنم حواسشو پرت کنم پرت نمیشه
ن با بازی ن با گوشی وقتی بچسبه دیگه ول نمیکنه ن با روی خوش میفهمه ن با دعوای تنبیه
کار الانشم نیست بگم چون داداشش اومده ن از ۲سالو۴ماه ب اینور اینجوری شده باخودم میگم بشینم تو خونه جایی نرم باز میگم شاید بازی بلد نیست بزار با دونفربازی کنه یاد بگیره
قبل و بعدشم توخونه همش بهش میگم زدن کارخوبی نیس ...زدن بازی نیست
بزنی دوست ندارن باهات بازی نمیکنن اول میگه چشم بعد دیگه نمیفهمه چی بهش میگی 😐😐😐
مامان دوتا پسرام مامان دوتا پسرام ۲ سالگی
سلام مجدد
اون سری از دوستانی که با من بارداربودن و زایمان کردن بیاین ببینم در چه حالین بچه هاتون چطورن اذیتتون نمیکنن؟؟
نوزادتون چطور ارومن یا نه ؟

من که بعد از ده روز امروز رو تنهایی سپری کردم با دوتا گل پسرم
خداروهزاران مرتبه شکر تاالان که اوکی بودیم نوزادم که معمولا شب کاره بیدار میشه روزا خوابه و‌من میتونم کارامو بکنم‌‌..
ارسلانم نسبت ب من واکنش و حساسیتی نشون نمیده البته من خیلی هواسم هست ک یوقت رفتاری نداشته باشم...
بیشتر روی باباش واطرافیان زومه تا میان سروقت نوزادم شروع میکنه ب نگاه کردن و چرت و‌پرت گفتن الکی‌حرف میزنه ک هواسشونو پرت کنه البته من به همه گوش زد میکنم ک هواستون ب رفتارتون باشه...
فقط ارسلان یه بدی ک داشت توی این ده روز این بود ک جیشوو با من نمیومد تا میگفت جیش دارم من بلند میشدم‌میگفت نه مامان معصومه (مامانم)
یا نه بابا
یا دایی ابوالفضل (داداش)کوچیکم که ۱۵سالشه اونم اینجا میموند
تا اینها دیر به هم میگشتن ارسلان جیششو تو شلوارش ول میداد😒
زندگیمون نجس بود تو این ده روز قشنک به کثافت کشوند ولی امروز ک باهم تنها بودیم جیششو میگفت و میومد باهام ....باز باباش ک‌اومد دوباره همون اشو همون کاسه....
مامان دوتا پسرام مامان دوتا پسرام ۲ سالگی
سلام و عرض ادب

اقا این بچه من بغلی شده چ‌خاکی ب سرم بریزم بخدا من فقط برای شیردادن‌و اروغ گیری بغلش میکنم یسره دهنش بازه بغلش میکنی ساکت میشه تو بغل میخابه رو زمین میزاری بیدار میشه
ینی من دوروزه نتونستم ب ارسلان طفلک صبحانه بدم همش شیر و کیک و موز بهش میدم صبحها بس ک این بچه نق نق میکنه یا شیر میدم یا جیش عوض میکنم یا اروغ میگیرم دو سه روزه ساعت یک و نیم ظهر وقت میکنم غذا درست کنم من همیشه غذام تا ساعت یک و نیم حاضر بودو خورده بودیم😕🥴
خدایی خیلی سخت داره میگذره بیشتر ازاین بابت سحته برام ک وقتی برای ارسلان نمیمونه هرچند ک خیلی خیلی خیلییی زیاد دارم تلاشمو میکنم ک براش کم کاری نکنم و وقت بزارم ولی بازم حس ناکافی بودن دارم🥲😕
حالا جدای از این همه ناله امروز وسط این درگیری هام داشتم به این فکر میکردم
که چقدر از زمانی که بچه دوم اومده عمیقا دارم احساس خوشبختی میکنم نمیدونم اونهایی ک تو شرایط منن هم همین فکرو میکنن یا نه
هیچوقت فکرشو نمیکردم بتونم کارای دوتا بوه رو هندل کنم
یا به سرو وضع زندگیم برسم من فکر میکنم ی خوبی که بوه پشت سرهم داره اینه ک تو ب بی خابی های شبانه عادت کرذی و الان بیدارخوابی برات سخت نیست و اینکه خیلی با تجربه تر از بچه اول شدی و میتونی راحت از پس کاراش بربیای و بیشتر از بزرگ کردن بچه سر درمیاری و بهت لذت میده ...بچه اول ادم همش در استرسه چون نابلده ..