من یه چالش بزرگ با دخترم دارم که نمی‌دونم چیکار کنم ، دخترم در کل خوش رفتار هست اما هر گاهی به معنای واقعی به سرش می نه و حسابی قشقرق به پا می‌کنه مثلاً امروز در پنج صبح بلند شده میگه مامان بیا پیشم ، میرم میگه نه برو ، میرم گریه و داد که بیا ، و این چرخه با گریه و فریاد ادامه حدود یک ساعت طول کشید ، من اصولاً آدمی هستم که دیر عصبانی میشم ، اما بالاخره کلافه کننده است ، امروز توی این یک ساعت با ملایمت بهش گوش دادم رفتم اومدم بارها این کار تکرار میشه ، جواب نمیده بی محلی کردم بدتر شد جیغ های بنفش ، عصبانی شدیم بهش با جدیت گفتم کافی کن خیلی بدتر شد اینقدر گریه و بهونه گیری می‌کنه تا آروم میشه به نظرم دیگه خسته میشه ، بعد یک ساعت که آروم میشه میگه مامان بغلم کن و می‌خوابه ، من واقعا نمی تونم از پس این ماجرا بر بیام . شما تجربه مثل این دارید ؟ راه حلی دارید؟

دختر منم اینجوری واقعا لجبازی میکنه
ولی وقتی کارای بی ربط انجام میده مثل اینی که شما گفتی خوابش میاد و قاطی میکنه
منم وقتی میبینم این شکلی میشه سعی میکنم حواسش رو پرت میکنم مثلا میگم میخوای برات قصه بگم اولش میگه نه
میگم باشه هروقت خواستی بگو
ی وقتایی خودش دوباره میگه آره قصه فلان رو بگو
ولی ی وقتایی گریه راه میندازه بعد من میگم یادته رفتی پیش دوستت چکار کردی چندتا این مدلی سوال انحرافی میپرسم واقعا جواب میده
بعضی مواقع هم واقعا میگم باشه دخترم من میرم گریه کن نمیتونم کاری برات بکنم

دقیقا پسرمن اینطوری شده چند روزیه

بچه منم همینه بخداخیلی روان پاک شده ازکاراش هرکاری ازم میخاداول زارمیزنه بعدمیگه وبعدک اروم شدمثلن بخادبازخودش میگه مثلن این اسباب بازیااونجابزاربعدتامیزارمیزنه زیری گریه چرااونجاگذاشتی

خلاصه که خیلی فیلم بازی میکنند ، خیلی سر کارمون میزارند ، الان خانم تخت خوابید شکر خدا من بی‌خواب شدم تازه باید انرژی هم داشته باشیم برای بقیه روز،

اوووه هنوز خیلی صبوری من نصف شب بیدار میشه گریه تا یکم راش ببرم تا بخابه سرش داد میزنم منم
الانم یساعت پیش بیدارشد گریه نمیکرد اما بهانه میگیره هم نمیخابه فعلا چسبیده اب یخچال میگه بزار بریزم تو پارچ