۱۰ پاسخ

ب نظرم بر خلاف نظر های مامان های دیگه بچه اتون دیگه پنج سالشه باید نظم و قانون خونه کم کم یاد بگیره، مثلا دو سه تا اسباب بازی بیار بازی کن نخواستی باهم جمع میکنیم میری بعدی میاری، نمیتونی همزمان هر چی دلت خواست بیاری خونه رو بترکونی نمیتونی خونه کثیف کنی ، نمیتونی مثلا رو دیواررخط بکشی رو کاغذ بکش، باید مواظب باشی لیوان آبت چپ نشه باید مسئولیت حداقل چیزای مربوط ب خودش رو برعهده بگیره ، حوصلش اگه زیاد سر میره نمیدونه چی میخواد حتما با کلاس های مختلف سرشو گرم کن، بعضی بچه ها اصلا انگار مال خونه نیستن بمونن خونه نه درست بازی میکنن نه سرگرم میشن، مثلا هر وقت از بیرون میایم باید تو اتاق لباس در بیاریم نه وسط خونه.... دختر منم اینجوره، ولی من و باباش داریم سعی میکنم کم کم یادش بدیم قرار نیست مثل دو سالگیت سه سالگی فقط بریزی ما جمع کنیم، دیگه سال بعد میخواد بره مدرسه، باید یاد بگیره کارای کوچیک مال خودشو انجام بده

دختر منم خیلی بهم میریزه متاسفانه ...
مرتب بهش یاداوری میکنم ببر بذار سرجاش
خودم داغون شدم از بس تذکر دادم ... از بس تذکر دادم لجباز شده
بلکه بیخیال شی خونه همیشه بهم ریخته باشه

نکن عزیزم به فکر سلامتی خودت باش
منم همینجوری وسواس تمیزی داشتم.خونه جارو میکشم اسباب بازی هاشو جمع میکنم میبینم یه ور دیگه ترکونده..دیگه حساس نیستم پارسال یکدفه بدنم آلرژی پیدا کرد به گرد خاک دیدم چه کاریه
خودم و سلامتیم مهمه.

خب خواهر ول کن حساس نباش رو خونه ی مدت ذیگه بزرگ میشن عاقل میشن .تن خودت رو خسته نکن

بابابیخیال. بزارشیطنتش بکنه شکرخداکن ک سالمه. شیطونی میکنه
من. اصلا. گیرنمیدم. الانم تو گوه میغلطم خخخ انقد ریختوپاشه خخ. بخودم وبچم سخت نمیگیرم

سلام خودت دیوونه میکنی می خوام ملت بگن کثیف هس بگن‌مهم خودت بچه ات هس کم کم یادش بده تا وسایل نیار جمع. کنه. من پسرم خودش جمع می‌کنه بدش میا چی بریز

هعی خواهر چ میشه کرد زیاد حساس نشو بخدا فقط خودمون مریض میشیم من هم پسرم شلخته ست هم باباش😞

آره امان ازدست وروجکها

من دوتا پسر دارم خونمو ببینی شتر با بارش گم میشه پسر اولم منم مثل شما بودم ولی دومی که اومد گفتم فدای سرم خودم مهمترم بزار بقیه بگن خونش کثیفه

من انقد سر این شیطنت های پسرم گریه کردم. ولی خب بچه ان....🤕

سوال های مرتبط

مامان دردونه مامان دردونه ۵ سالگی
سلام روزگارتون خوش
اول بگم قضاوت نکنید....من واقعا از دست پسرم کلافه ام...امروز رفتم دنبالش مهد کودک میبینم بینیش قرمزه میگم چی شده میگه خاله زده به مربیش گفتم زنگ زده میگه خودش جدبدا خودش رو میزنه موهاش میکشه گلوش فشار میده‌.. دمپایی شو گاز میگیره میگم تو خونه اینجوری نمیکنه شاید از کسی توی مهد یاد گرفته میگه نه بخدا کسی اینجوری نکرده...ی پسر شیطون هست اونم به شدت بچه شما نبوده....هیچ روشی روش جوابگو نیس اینو خودمم میدونم از کسی هم ترسی نداره ... نمیدونم چه کنم اومدم کلی باهاش حرف زدم شروع میکنه فحش دادن مثلا میگه زهرمار و اینا ...حالا خودم گفتم اینو تو عصبانیت ولی این از دم همون حرفی که نباید بزنه رو درجا تکرار میکنه اونم هر روز....این بماند شلوارش در اورد شروع کرد خندیدن و رقصیدن دیگه زدم سیم اخر لباسمو پوشیدم لباس اونم پوشیدم بغلش کردم گفتم دیگه نمیخامت هی مبخام باهات منطقی باشم اروم باشم کنترل کنم ‌.....جایزه تشویق.بی توجهی...محبت...حرف ..‌قصه اینا همه رو رفتم حتی مشاوره که اونم اصلا راضی نبوددم همون جلسه اول شروع کرد به تجریه تحلیل زندگی من ...همسر من زیاد خونه نیس و وفتش با بچه ها نزدیک به صفره....مشاور هم میگفت تو قربانی هستی تو این زندگی تو شاید پذیرفتی اما بچه نه تو باید جور پدر رو بکشی،😒 من هم در حد توانم متوسط براشون وقت میزارم همه چی هم براش فراهمه چه کنم دیگه