۶ پاسخ

منم گذاشتم بعد عید

منم فعلا موکول کردم بعد عید
از ظهر که پتو و عروسکش رو بردم که مثلا تشویق بشه برای دستشویی رفتن
کل عروسکاش رو دم در دستشویی چیده که نوبتی ببرم دستشویی
واقعا کلافه شدم 🤣😭🤦‍♀️

بهترین کارو میکنی. بچه خدایی نکرده مریض میشه. کار میدی دست خودت

منم دقیقاً همین شرایط رو دارم یعنی سرویس هامون سرد و خودمم که کلاس میرم معلمم، ایام تعطیلات ان شاءالله

من که میخام از فردا شروع کنم

اینجا زیاد سرد نیست. ولی شوهرم زیاد پوشک گرفته حیفم میاد😅😅😅😅

سوال های مرتبط

مامان آواز مامان آواز ۲ سالگی
تاپیک سوم: راه‌حل
کودک در 2 سالگی از لحاظ روحی نیاز داره روزی نیم ساعت با مادر بازی کنه، ولی نیم ساعت باکیفیت. یعنی تمام مدت فقط با کودک بازی کنی و حتی یه لباس تا نکنی (چون لباس تا کردن جزء کارهای خودت محسوب میشه نه بازی با کودک!). میتونی به شیوه میررینگ بازی کنی. یعنی از جملاتی که بچه میگه، یک جمله رو انتخاب و اونو تکرار کنی. مثلا بچه میگه: بیا با لگو قرمز خونه بسازیم. شما بگی: آخجون! میخوایم با لگو قرمز خونه بسازیم. اینجوری بچه میفهمه که همه حواس شما پیش اونه.
در رابطه با من، چون طلاق گرفتم و آواز نمیتونه هر روز پدرش رو ببینه، روانشناس گفت روزی یک ساعت بازی باکیفیت براش کافیه. حالا من چکار کردم؟
به ازای هر 1.5 یا 2 ساعتی که با آواز بازی میکردم، یه ربع میرفتم سراغ یه کار دیگه. مثلا از 5 بازی شروع میشد، من از ساعت 6:15 بهش میگفتم که دو تا دیگه بازی کنیم، بعد من میخوام ظرفها رو بشورم. این جمله رو چند بار تکرار میکردم، و ساعت 6:30 میرفتم سراغ ظرفها. بعد شستن ظرفها، دوباره برمیگشتم سراغ بازی با آواز.
آواز چکار می‌کرد ؟ جیغ میزد و گریه می‌کرد که بیا بازی کنیم. دفعه اول حدود 20 دقیقه گریه کرد.
حدود یک هفته ده روزی اوضاع همین بود. به مرور میزان کارها روبیشتر کردم. یعنی اگر روز اول یه ربع پیشش نبودم، به مرور این زمان شد نیم ساعت و به یک ساعت رسید.
اون یک هفته اول دهنم سرویس شد! به معنای واقعی کلمه نسبت به صدای آواز حساس شده بودم. انقدر گریه شنیده بودم که دوست داشتم سکته کنم، چند روز برم بیمارستان فقط برای اینکه دیگه صدای گریه نشنوم!!!

ادامه در کامنت
مامان حسین آقا مامان حسین آقا ۲ سالگی
مامان حسین آقا مامان حسین آقا ۲ سالگی
تجربیات من برای از پوشک گرفتن👇
قسمت چهارم
مورد بعدی همسرم بود که وقتی بچه کثیف می‌کرد خودشو خیلی ناراحت میشد و گاها دعوا می‌کرد و هرچی میگفتم نکن گوشش بدهکار نبود.
تا اینکه با مشاور صحبت کردم و گفت این بنده خدا ساعت کاریش خب طولانیه از ۶ صب تا ۶ عصر دیگه اعصابی نمیمونه واسش. باهاش صحبت کن وقتایی که کثیف شد اصلا وارد عمل نشه و با بچه برخورد نکنه فقط خودت برخورد کن و فقط موقع تشویق ها پدر دخالت کنه.
بهش گفتم من چی؟
من خسته میشم و فلان
گفت هر وقت خسته شدی پوشک آموزشی
باید بگم از وقتی این کارو کردیم رابطه پسرم و باباش خیلی بهتر شده چون بچه که نمی‌فهمه فقط دوست نداره دعوا بشه و اینا
مورد بعدی روز اوله
روز اول سخت ترین روز بود.بیچاره شدم قشنگ😂🤒 چون من قبلش هیچ وقت پسرم رو باز نمیذاشتم و دائم پوشک بود.با اینکه تو دستشویی جیش می‌کرد خیلی خطا داشت و گاها هر یک ربع یا نیم ساعت خیس می‌کرد.
یادمه به شوهرم گفتم فقط دو روز صبر میکنم اینجوری بمونه مجدد پوشک میکنم.
تقریبا فردا یا پس فرداش ورق برگشت و شرایط خیلللی بهتر شد