سلام مامانا خوبین من میخام تجربه ها مو از ختنه تو سن بالا اینجا بنویسم براتون چون خودم برا پسرم خیلی استرس داشتم
اول از هزینه اش بگم ک برای پسر من چون سنش بالا بود دوبرابر ازم گرفت بجای ۲ تومن ۴ تومن حساب کرد من مطب خصوصی رفتم
مورد بعدی نحوه بی حسی بود ک برای بچه های کوچیکتر فقط شربت دیفن میدادن بعد بی حس میکردن ولی برای پسر من اول قرص داد چون دید تاثیر نداره یه آمپول خواب آورم زد و بعد بی حسی زد
برای خود عمل هم دیگه اصلا اذیت نکرد چون بی حس بود در حد یه رب طول کشید منم کارتن گذاشتم پسرم ببینه ک تکون نخوره
برای بعدش از شب اول درد داشت تا فردا صبحش بعدش دیگه تقریبا درد نداشت یا خیلی کم
روز اول اصلا بلند نشد از جاش منم چون عاشق کتاب بود با کتاب و کارتن سرگرمش کردم از روز دوم به بعد راه رفتن و بازی و شروع کرد ولی با احتیاط خودمم خیلی حواسم بود بهش
امروز ک روز چهارم هست دیگه راحت راه میره درد نداره فقط موقع پماد زدن یکم خودش از لحاظ تحرک و بازی مشکلی نداره ولی فعلا خودم نمیزارم زیاد تحرک داشته باشه
اینم از تجربه ختنه بالای دو سال

۳ پاسخ

چ نوع ختنه ی کرده

منم پسرمو هنوز ختنه نکردم اردیبهشت ماه میخام ختنه ش کنم هوا گرم بشه ک دیگه چند روز شلوار نپوشه سردش نشه لااقل

خب چرا اینقدر دیر ختنه کردین بهترین زمان زیر چهل روز قنداق میکنی خیلی راحت بچه

سوال های مرتبط

مامان فرحان مامان فرحان ۳ سالگی
سلام مامانا روزتون بخیر باشه
ما امروز ۶ روزه که پوشک و ترک کردیم
من اولش خیلی استرس ترک پوشک و داشتم شدید واقعا وحشت داشتم ولی خدا کمکم کرد راحت گرفته شده تا الان هم پسرم همکاری کرد هم خودم از یه دو ماه پیش درگیر آموزشش بودم با نقاشی قصه یا اینکه میرفتم دستشویی اعلام میکردم
و اینکه از اول میرفتم دستشویی چون تنها بود میومد نگام می‌کرد شاید اشتباه بود ولی الان نتیجه اش خوبه
سشنبه صبح که بیدار شد شروع کردیم تا امروز
شب اول و با شورت آموزشی خوابوندم نصف شب پاشا آب خورد بخوابه گفتم بریم دستشویی گفت نه منم گفتم هنوز اولشه اذیت نشه بعد دیدم جیش کرد بیبی کردم تا صبح
صبح دوباره بردم دستشویی
دیگه بیبی نکردم تا امروز شبا هم جیش نمیکنه خداروشکر
روز دوم هم یکم بد همکاری کرد میرفتیم دستشویی جیش نمیکرد میومد بیرون شورتش خیس بود دیگه باهاش صحبت کردم
از اون روز اصلا شورتش خیس نشده
گاهی خودش میگه جیش
خودمم کامل حواسم هست میبرمش
تو دستشویی ماژیک بردیم نقاشی می‌کنیم رو دیوار
عروسک و موتور و ماشین هم روز اول دوم بردیم
تو این حین ترک پوشک بیرون رفتیم نگه داشته جیش رو
مهمونی خونه مامان ‌ مادرشوهر رفتیم
فعلا خوب بوده
دعا کنید از این به بعدش هم خوب پیش بریم
مامان کیهان مامان کیهان ۲ سالگی
اگر بعضی قسمت های روز بچمون خیلی لجبازیش زیاد شده یکی از دلایلش سطح بالای انرژی توی بدنشه... در پسر بچه ها این موضوع بیشتره چون سطح تستسترونشون بالاتره، این زمان ها بچه به بازی های جنب و جوشی بسیار نیاز داره تا سطح انرژی به تعادل برسه و کودکمون آروم بگیره... توی تصویر امروز بعد از ظهر من و کیهان رو مشاهده میکنید و بعد از تخلیه کامل انرژی اینچنین بیهوش شد🥺😍البته منم اینشکلی🫠🥴 شدم ولی خب چه میشه کرد بچه ها به تحرک نیازمند هستن و کلی یادگیری در همین راه نهفته هست.
بازی های تصویر: اول شروع کرد به بالا رفتن از من منم بهش دامن زدم گفتم برو بالا وایستا حالا دستاتو ول کن،حالا دست بزن،حالا برقص و در نهایت سقوط آزاد توی دستهای من (بالشت جهت ایمنی گذاشته شده بود) این بازی حفظ تعادل،استقامت و هماهنگی نیمکره ها رو تقویت میکنه. بازی بعدی چون بدنم دیگه درد گرفته بود:بالشت ها رو چیدم و گفتم از روشون راه بره و بپره(به توانایی فرزندتون برمیگرده چجوری راه بره اکر میترسید حتما اول دستشو بگیرید) تخیل هم حتما قاطی بازی ها بکنید. اینجا رود های پرآب وجود داره و نباید توی آب بیوفته چون خیس میشه و هیجان بازی اینجوری میره بالا و کلی میخندن. بعدش دیدم داره تکراری میشه بازی،برج رنگی رو براش آوردم و این دفع هر رنگ رو بهش میدادم تا بپره و ببره بندازه سرجاش، هدفاش هم که علاوه بر تحرک و تعادل و استقامت بدنی آموزش رنگ ها و اندازه ها رو هم داشتیم. بعدرفت سراغ کامیونش، با حرکت بشین و پاشو کامیون رو به جلو حرکت میداد و من دوباره هلش میدادم عقب،آخر هم خودش پیاده شد و کامیون رو برای هم هل میدادیم. بالاخره گرسنه شد و نون خواست و در حین خوردن روی مبل بیهوش شد😁 شما هم بگین از بازیهاتون و اکر عکس دارین بفرستین.❤️❤️❤️
مامان اهورا مامان اهورا ۳ سالگی
من یه سوالی دارم تا حالا به این مورد برنخورده بودم نمیدونم عکس العملم باید چی باشه
من امروز پسرمو بردم پارک بعد یه دختر بچه بود که از پسرم هم کوچیک تر بود. مامانش اونور نشستخ بود واسه خودش حرف میزد. این از پله ها رفت بالا پسر منم پشت سرش. دو پله رفته بود بالا دختر وحشی بازی دراورد پسرمو هول داد افتاد. حالا بچه م کاریشم نداشتا اون میگفت تو نیا هولش داد اینم توقع نداشت هولش بدن هم از دوتا پله با باسن افتاد هم توقع نداشت خیلییی گریه کرد. من فقط بغلش کردم قربون صدقه ش رفتم به بچه هم فقط همون موقع که پسرمو هول داد گفتم چیکار میکنی عصبانی همین. بعد دیگه بچه م پنج دقیقه گریه کرد دیگه نرفت سرسره. بعد دیدم مامانش داره نگام میکنه میخواستم برم بگم توگه میدونی بچه ت دست بزن داره لااقل ولش نکن به امون خدا برو. خیلی از خودم عصبانیم که هیچی نگفتم. من اگر باشم قطعا یه تذکر به بچه م میدم و اصلا بچه این سنی رو ول نمیکنم برم بشینم تازه بچه ش خیلی از پسر من کوچیکترم بود
به نظرتون اگر میگفتم کار درست تری بود یا الان؟ من کاری ندارم بچه ها بعضیاشون میدونم رفتار زدن رو دارن و حالا اقتضای سن شونه ولی اینکه به مامانش هیچی نگفتم از خودم عصبانیم. چندبارم نگاش کردم برم بگم باز بیخیال شدم