سلام خانم ها دیشب خونه مادرشوهر بودیم خواهر شوهر پسرش دو ماه هستش بچه رو زمین بود منو خواهرشوهرام داشتیم ظرف میشوستیم پسرم دست زد تو صورتش هیچی نشد بعد یهو گریه کرد که مادرشوهرام داشت خودشو جز میداد خواهرشوهرمو جز داد من نمیخوام ظرف بشوری بچت رو برداره خیلی ناراحت شدم پسر من کاری نکرد گوشی از بغل اش افتاد گریه کرد شوهرام گفت گوشی افتاد آنقدر عصبانی شد که اره اریا شلوغه میره این ور اون ور بچه های من آرومم بودن فلان و بیسار خیلی ناراحت شدم دلم شکست چیکار کنم خیلی بچه دخترشو دوست داره اصلا انگار از منو و بچه ام بدش میاد انتظار داره بچه ام یه گوشه بشینه به هیچی دست نزنه شوهر ام که هیچی نمیگه

بنظر من رابطه ها رو قطع نکن اما ازاول تا آخر پیش بچت باش هیچ کار نکن بشین قشنگ ازت پذیرایی کنن 👍😁

یمدت نرو تا دلش تنگ بشه وقتی گفت بگو بچه ام اذیت میکنه نمیتونم بیام

اون لحنش بد بوده
ولی خواهرانه ب شما وهمه مامانا میگم اول بچتون بعد کار
فردا روزی اتفاقی برا بچه خودتون یا بقیه بیفته نمیگن داشت ظرف میشست تهش میگن کارش واجب بود یا بچش...

خب عزیزم وقتی تو و بچت اذیتین چرا میرین خونشون ک ن دلخوری پیش بیاد ن دعوایی ن حرفی

ببین لحنش بد بوده میتونسته بهتر صحبت کنه اخع بچه توام مقصر نیست که نمیفهمه باید شما یا بقیه مراقب باشن

عزیزم لطفاً بچتو بگیر
من عید بود همه جمع شدیم دور هم خواهرزادم ۴ماه بزرگ تره من اشپزخونه بودم ابجیمم بیخیال همه داشتن ح میزدن اومدم بالا سر بچم دیدم خواهر زادم انگشتشو کرده تو چشم بچم داره می‌کشه ب سمت بالا وای خدا بچمو برداشتم دیدم کلا همجاش جای چنگه بخدا گناه دارن


ادمی ک بچش بزرگتره باید حواسشو جم کنه فردا زبونم لال چیزی شه تا اخر تو شرمنده ای


حواستو بده ب بچت

تصور کن بچه ات دو ماهشه یه بچه شیطون هم دور و برش برا تو هم میگه بشین نمیخواد ظرف بشوری گوشی بیوفته رو صورتش میدونی چی میشه؟

نه بابا ناراحت نشو .ولی کمتر برو اگر گفت چرا نمیای بگو بچه ام اذیت میکنه مزاحمتون‌نمیشم