سوال های مرتبط

مامان نیکی مامان نیکی ۱۷ ماهگی
سلام بچه ها
میشه اگه تجربه ای دارید بگید؟؟
نیکی از روز جمعه سرما خورد و دیروز صبح وقتی از خواب بیدار شد تب کرد...
با پاراکید و حتی شیاف تبش از بین نرفت و از ظهر دیروز تنش یکسری دونه ریخت بیرون، اول به آبله مرغون شک کردیم ولی بعد فهمیدیم آبله مرغان نیست...
دیشب ساعت ۴ تبش بالا رفت و بردیمش بیمارستان، اونجا ازش آزمایش گرفتن ولی ما نموندیم و با جواب آزمایش اومدیم پیش دکتر خودش، نظر دکترش این بود که این لکه ها ی روی پوستش ممکنه حساسیت به آنتی بیوتیکی که داشت مصرف میکرد( فارمنتین) باشه ، پس آنتی بیوتیکشو تغییر داد بهش زیتروماکس داد، ولی ظهر بعد از خوردن زیتروماکس یبار دیگه تبش بالا رفت و بدنش به شدت دونه و کهیر ریخت بیرون، طاقت نیوردم بردمش پیش یه متخصص پوست ولی تشخیص اون با توجه به جواب آزمایشش کوید بود، یسری دارو هم اون داد، آمپول بتامتازونم داد که یک سوم براش زدیم، الان موندیم نظر کدوم دکتر درسته،،، اون لکه ها و دونه ها به شدت خودشون باقین و تبش هم همچنان بالاس، الان ۳۸.۵ تبشه....
چیکار کنم؟؟؟؟ تو رو خدا راهنماییم کنید....
عکس دونه هاش رو هم میذارم ببینید
مامان کنجد مامان کنجد ۱۷ ماهگی
بچه ها امشب دخترم رو بردم دریا تقریبا میشه گفت اولین بار بود که بردم اینجوری بازی کنه
البته به قصد ساحل نرفته بودیم رفتیم پارک دیگه یهویی شد رفتیم کنار اب و رفت توی آب
لنا به حددددی ذوق کرده بود که نگو و نپرس هیجان زده بود قشنگ میخندید و میدوید و بازی میکرد هی میومد تو ساحل هی میدوییییید سمت اب کمرم شکست بخدا انقد گرفتمش
البته تمام لباساش خیس و شنی بود و پوشکش و منم به قصد ساحل نرفته بودم وسایل باهام نبود
همینطور لباسای خودمم خیس و پر از شن بودن
دیگه لباسای لنا رو در اوردم یه شلنگ اب بود یه کم بدنشو شستم شال خودمو پیچیدم دورش و اومدیم خونه مستقیم بردمش حمام
گریه کرد برای همون شال با شال رفت تو حموم و خلاصه شال هم خیس خیس
اومدیم بیرون هیچ جوره راضی نمیشد شال رو بده و پوشک و لباسش رو بپوشه خلاصه خیلی خیلی گریه کرد و یه کم شیر و سوپ بهش دادم و خوابید

خیلی تو فکرشم الان به نظرتون دریا رفتن مناسبش هست یا هنوز زوده؟
اونایی که میبرین دریا بگین چه وسایلی برمیدارین
مامان ارس مامان ارس ۱۶ ماهگی
"تجربه از ترک دادن پستونک"
پسر من پستونک خوردن جز روتین اصلی خوابش شده بود و در طول روزم شایدم یک الی دوبار به اندازه ی ۱۰ دقیقه استفاده میکرد ولی خب بیشترین استفاده اش موقع خواب بود یعنی اگه نبود نمیخوابید همیشه یه کابوس بود برام ترک این پستونک ولی به قدری راحت بود که هنوزم باورم‌نمیشه من پستونکشو سوراخ کردم چند تا سوراخ با چاقو و گذاشتم تو دسترسش اصلا ازش نگرفتم اتفاقا بهش دادم هی نگاه میکرد و میذاشت دهنش هی بازنگاه میکرد بعد دیدم پرتش کرد و دیگه نخواستش باز بهش دادم دوباره پرتش کرد دروغ چرا ۴ شب اول سخت بود بیدار میشد و هی بهونه میگرفت انگار ولی خب من براش پیش پیش میکردم و یا از تختش بلندش میکردم تاب میدادم و میذاشتم دوباره جاش خلاصه امروز اومدم پستونکو مجدد بهش نشون دادم باورم نمیشد که اصلا نگاهشم‌نکرد و خیلی بی تفاوت رفت با توپش بازی کرد درصورتی که مواقع دیگه هرطوری شده بود خودشو به پستونکش میرسوند و وقتی میکرد دهنش با ذوق و شادی بود.
تجربه ی من این بود که حتما به خود کودک امکان پذیرش رو بدید و بعد چیزیو ازش یگیرید انشالله که تجربه ام به درد بخوره🥰