دیگه دارم دیوونه میشم از دست همسایه... تا صدای بچه رو میشنون زنگ میزنه میگه میخوایم‌بیایم پیش بچت باهاش بازی کنیم هرسری هم میان میخوام بخوابونمش هی میگه اروم‌تکونش بده روی پا نزار بزن پشتش خودش بخوابه... میخوام غذا بدم میگه فلان چیز نده اینجوری بده اسباب بازی میدم میگه اینو نده فلانه... واااای خدااا
بعضی وقتام بهونه میارم یا میگم داره میخوابه یا میگم مهمون دارم یا میگم حالش خوب نیست باز فرداش میگه دارم میام... من چیکار کنم‌اخه اختیار بچمو ندارم اصلا وقتی این میاد... الیارم اصلا خوشش نمیاد ازش تا میبیندشون میزنه زیر گریه تاحالا از هیچکس گریه نمیکرد ولی اولین‌باره اینارو میبینه گریه میکنه لج بازی میکنه تا میرن خوب میشه بچم

من یکی از اقوام اینطوریه🥴 وای اکثر روزا اینجاست چندبار فهموندم شوهرم دوس نداره باز میگه شوهرت نیست میام تو همچی دخالت میکنه خیلی حرف میزنه خودم و بچه رو کلافه میکنه چندبار بحثم شده باهاش باز دوباره ول کن نیست انقد زنگ میزنه پیام میده میاد جلودر
ی سری خیلی جواب ندادم زنگ همسایه پایین زد اومد دم واحدمون هی در میزد و صدا می‌کرد دیدم زشته جلو همسایه ها باز کردم😭

خدا بهت صبر بده

زنگ زد جوابشو نده در زد درم باز نکن چن بار اینجوری کن دیگه نمیاد

بسم الله یه بار جوابش رو بده

جواب زنگشو نده خب،منکه کلا همسایه هامو نمیشناسم،خوشم نمیاد همسایه بیاد خونه

وا عجب آدمای سِرتقی پیدا میشن🙄🙄😬😬