چجوری قدیما اینقدر بچه میاوردن
ی‌بچه نیم ساعت نمیمونه رو زمین ک من ی ناهار بخورم
قدیما امکانات الان نبوده رفاه نبوده چطور اینقدر بچه پشت هم میاوردن یعنی گریه نمیکردن بچه ها ؟

چرا مینداختن یه گوشه بچه انقدر گریه میکرد تا میخوابید
یا میدادن دست بچه های بزرگترشون
بعد اونوقت همونا برای ماها تز بچه داری میدن

عزیزم اونا حساسیت مارو نداشتن.ما تا بچه گریه میکنه خودمونو میکشیم اونا بیخیال بودن میگفتن خودش ساکت میشه دیگه..وگرنه ۱۴تا بچه چجوری میاوردن.ینی همشون ساکت بودن؟

من خودم دهمین فرزندم.پدر مادر تربیت و بزرگم نکردن.دست خاهران بودن،ب بهترین نحو هم خوردیم پوشیدیم گشتیم و تربیت و بزرگ شدیم.پدرم خرجیمو میداد،مادر هم غذامونو،بقیه کارا ب عهده خودمون بود،کاملا اجتماعی وقت سرخاروندن هم نداشتیم،جدا از خاهرام ک همه دختریم دوستامون و دختر پسرای فامیل هم همشون تو خونه ما بودن،قدیما لرزونی بود،خونه برکت داشت،من مامانم هرشب برنج میپخت اش درست مکرد.چون رهگذری هم رد میشد میومد مگف بوی غذاتون تا سرخیابون میاد.تلوزیونا باحال بود.همه چی ادبی بود،اهنگا قشنگ بود،تصویری بود.الن اهنگا جز رپ و فحش چیزی نیس.غذا ها همه امادهو کارخانه ای.ی قالب پنیر ۶۰ت ک مال س روز صپونه میشه.اونم برادونفر.نون ک نگم.برنج و روغن شده حسرت حیلیا حتی کارمندا.پوشاک مد در مد هر لباسی رو نمیشه پوشید هررنگی نمیشه پوشید.کفشت یذره کثیف باشه مسخره میکنن ولی ما تا پاره نشه برامون عوض نمیکردن.پرتوقع کردن جامعه الانو.ولی من خودم بشخصه تو زندگی متاهلیم هم خودم هم همسرم توقعاتمونو اوردیم پایین،اراسته میپوشیم ولی کم میخریم،مثلا سالی یبار.بچمون رو هم همونطور داریم بار میاریم ک یخورده بزرگ شد یا دوست پیدا کرد هرچی دید و اونا داشتن نگه منم میخام.مورد نیاز خودمون خرید مکنیم.

من که صبحونه رو فقط یه تیکه نون قندی با چای اونم در جوارش خوردم
اگه خیلی حال بده اجازه بده ناهارم میخورم
فعلا رو‌پام خوابه بذارم زمین بیدار میشه
غذا درست کردن که اصن نمیتونم مگه شبا همسرم بیاد نگهش داره

منم امروز در حالی که بغلش کرده بودم و روی پاهام پیتیکو پیتیکو میکردم براش، ناهار خوردم، تازه بازم وسطش نق میزد 🤣

وای منم همش همینو میگم
بخدا اگه بچه هاشون مث الان بودن عمرا اینقدر میاوردن. فکر کنم همش بخور و بخواب بودن.

همین الان که دارم پیامتو میخونم بچه بغل بدو بدو دارم غذا میخورم تا اومدم بکشم گریه کرد دستمو سوزوندم 😅😅😅 همه همینیم قدیمیام یک اینکه میدادن بچه قبلی و بعدی بزرگ میکردم دو اینکه مث ماها اصلا حساس نبودن و میگفتن بچه خودش بزرگ میشه گریه برای بچه خوبم هست یه نفر به من گف چرا نمیزاری گریه کنه گریه هنجره بچرو باز میکنه تازه خیر سرش بهداشتیم بود

منم مشکل شمارو داشتم با اهورا اسلیپ که پزشک متخصص داد راحت شدم

ارومتر بودن بچه ها
بنظر من قبلا استرس مادرا اینقد نبود
مواد غذای سالمتری میخوردن مادرا
بچه ها صبورتر بودن
الان همه چی شیمایی شده
مامان خودم 8بچه اورد همه پشت سر هم منو میبینه میگ 8بچم 1درصد پسرتو اذیت نکردن کلا بچه های ای زمونه عجیبن هرچی میگذره بچه ها بدتر میشن

قدیما بچه ها گریه م میکردن برشون نمیداشتن..
انقد تو شکم مامانشون بودن کار میکردن خسته بودن آرزشون دنیا اومدن بوده ک بیان استراحت کنن😂😂😂
کلا این بچه ها خیلی زرنگن خوابن خوابن خوابن هم سفرع پهن میکنی بیدار میشن جمع میکنی باز ادامه خواب😂🤦‍♀️
بزار وعده من و مهرسام شده واکسن 4 ماهگی😂🤦‍♀️گفتمش انقد بگم محکم بزنن دلم خنک شه بهت😁

وای همین اومدم ناهار بخورم بیدار شد یعنی اینقدر تند تند خوردم ک معده درد گرفتم🥴🥴

وای نگو
بخدا سوال منم هست