۵ پاسخ

من همین الان انقدر فکر و خیال های وحشتناک میاد تو سرم که خدا می‌دونه

من که پنج ماهه روز شبم شده ترس و استرس و گریه و ناراحتی .الانم میگه بچه رو نمیخوام .

من حتی کسی بهم میگه بالا چشمت ابروع گریه ام میگیره اصن اینجوری نبودم مثلاً ساعت دو ب همسرم گفتم دلم کله پاچه میخواد گف عشقم بخوا بسته آن صبح ساعت شیش میبرمت یجوری بغضم ترکید همه چی قاطی شد تو ذهنم فقط‌گریه میکردم با این ک بنده خدا سه ماه نزاشته دست ب سیاهی سفید بزنم حتی آشپزی کنم ولی نمیدونم چرا اینجوری شدم اصن

منم خیلی ترس بهم‌میاد استرس 😔😔

من اوایل بارداریم همش افکار ترس داشتم

سوال های مرتبط

مامان هرچه خدا بخواهد مامان هرچه خدا بخواهد هفته هجدهم بارداری