۱۴ پاسخ

اینم ازجینگولک ها دخترپسند که دخترای غریبه انتخاب کردن🥰

تصویر

مبارکش باشه عزیزم😍♥️
پک براش و کش موشو چند خریدی عزیزم؟

پک آینه داره وسایلش چی هست ؟؟

مبارکش باشه کار خیلی خوبی کردی ‌.

چه کار خوبی کردی عزیزم .مبارکش باشه

کارخوبی کردی مبارکش باشه

چقدر عالی و چه خوبه که اینطوری بها میدی و وقت میزاری،اینکه برات مهمه و اینکه ارزش میزاری به شخصیت دخترت خیلی قابل ستایشه
تو این دورو زمونه محدود شدن خانواده هایی که برا بچه هاشون اینطور که باید وقت بزارن
من دیدم که میگم مادره دوتا بیشتر حرف بار دخترش میکنه اصلنم براش مهم نیست که این یه دختره روحیش از گل لطیفتره
شما هر طور که صلاح میدونی انجام بده
هیچوقت رفاقتتو با دخترت کمرنگ نکن
به بهانه های کوچک هدیه بگیر
اونا که لباس و وسیله کلی لازم دارن سعی کن بعنوان هدیه براش تهیه کنی

چقدر قشنگ آفرین😍😍😍😍

خوشبحال دخترت که همچین مادر فهمیده ای داره مامان من یکمم میزاره روش بهم زور میگه الهی سایت همیشه بالا سرش باشه

ای جانم آفرین کار خوبی کردی، دخترتون چندسالشه؟

افرین به تو مامان خوب و دانا 😍😍
اتفاقا منم خیلی دوست دارم بقیه از وسایل جدید و خوردنی و دکوراسیون خونه یا هرچیزی عکس میزارن
ادم هم انگیزه میگیره هم یاد میگیره و میتونه یه ایده نو براش باشه 😍
موفق باشی بانو❤

کار خیلی خیلی خوبی میکنی مطمعنم دختر گلت خیلی خوشحال میشه امیدوارم همیشه جشن وشادی داشته باشید 😍😍

ای جونم آفرین به شما مادر فهمیده
چند سالشونه دخترتون

انشاالله همیشه به خوشی براجشن بگیری عزیزم❤مرسی بابت ایدت منم بایدبراپسرم اینکارانجام بده خوشحال میشه

سوال های مرتبط

مامان فاطمه مامان فاطمه ۱۵ ماهگی
تقریبا دو هفته اس دخترم راه افتاده. وقتی به راه رفتنش نگا می کنم خیلی لذت می برم. قند تو دلم آب میشه. هی می گم خدایا شکرت که شیرینی داشتن فرزند رو بهم چشوندی.
هی با ذوق و شوق قدم های زیادی رو می ره بعد تالاپی می افته زمین. ولی دوباره بلند میشه و ادامه می ده. مقصدشم که همیشه جاییه که من هستم.

بعد فکر کردم...
به اینکه می گن عشق مادرانه ما تجلی از عشق خداوند به بنده اش هست. اصلا هروقت می خوان عشق خدا به بنده اش رو مثال بزنن از عشق مادر به فرزندش می گن. از اینکه یه مادر با وجود اذیتای بچه اش هیچ وقت ناراحت نمیشه. صبر می کنه مدارا می کنه منتظر می مونه تا بچه اشتباهشو بذاره کنار. مدارا می کنه با همه سختی ها و تندی ها. چون بچه اشو می شناسه.

خدایا وقتی به فاطمه نگاه کردم دیدم منم توی زندگیم بارها قدم به قدم اومدم سمتت اما باز خوردم زمین.
فاطمه ی من وقتی می خوره زمین دست از تلاش برنمی داره بازم بلند میشه. اما من وقتی خوردم زمین ناشکری کردم قهر کردم؛ وایستادم و حتی یه جاهایی برگشتم به عقب....
اما تو بازم صبر کردی. بازم مثل یه مادر که به بچه اش می گه بیا منتظرم بیا به سمت من... منو دعوت کردی بارها بارها.

خدایا میشه کمکم کنی وقتی زمین خوردم ناامید نشم. میشه کمکم کنی مثل فاطمه که عشق منو حس می کنه و میاد سمتم؛ منم عشقتو بیشتر و بیشتر درک کنم؛ حجاب ها از جلوی چشمم برداشته بشه؛ تاریکی های قلبم با نور وجودت بیشتر و بیشتر بشه تا بتونم قدم های بیشتری به سمتت بردارم.
خدایا میشه کمکم کنی مثل دخترم همیشه مقصدم مشخص باشه. به سمت تو و به سمت کسایی که دوس داری...

ادامه 👇👇👇
مامان فاطمه مامان فاطمه ۱۵ ماهگی
سلام مامانای گل. امروز داشتم با دوستام که بچه های همسن داریم در مورد چالشایی که با بچه هامون داریم صحبت می کردم و این متنو براشون نوشتم. اینجا هم می فرستم شاید بتونه بهتون کمک کنه.

همه ما وقتی مادر میشیم غصه هامون چند برابر میشه. همیشه اینجا از چالشای مختلفی که مامانا با بچه هاشون دارن می خونم. می دونم چه قدر مریضی بچه غذا نخوردن بچه و مشکلات دیگه ناراحتمون می کنه
اما مطمئنم همش می گذره. و حتی یک ذره هم شک ندارم که در آینده ای نزدیک این مشکلاتی که الان دارین کمرنگ تر میشن. مثلا بچه هامون غذا می خورن خوابشون بهتر میشه و غیره.
اما از اون ورم می دونم باز مشکلات دیگه اضافه میشه.
اصلا پروسه مادری همینه. همش چالش و دغدغه هست. هیچ وقت تموم نمیشه.

برای همین می خوام بگم اگه براتون مقدوره هر از گاهی به ذهنتون استراحت بدید و رها کنید هرچی که هست‌. اگه تونستید کمتر غصه بخورید. بخدا ما خانوما مگه چه قدر توان جسمی روحی داریم که نشخوار فکری هم بهش اضافه بشه. مهم اینه شما تلاشتونو می کنین و پیش خدا شرمنده نیستین که مادری نکردین. من دارم هر روز توی تاپیکا می بینم چه قدر تلاش می کنید و همین مهمه واقعا. اگه تلاشتون‌ جواب نداد دیگه ولش کنید. چون اون بچه هم خودش باید در مسیر رشدش کم کم با همه چیز کنار بیاد و یاد بگیره. اون دغدغه هایی که ما داریم رو تا حدی می فهمه اما تا حد زیادی رو خودش باید تجربه کنه و اصلا خودش نیازای خودشو درک کنه و یاد بگیره چه طوری و در چه زمانی به این نیازاش پاسخ بده نه اینکه طبق میل ما رفتار کنه.
مامان آنیسا خانوم🍩👶 مامان آنیسا خانوم🍩👶 ۱۵ ماهگی
زمانی که فرزندانمان کوچک اند، نسبت به رفتار های اشتباه آنها صبرمان بیشتر است و در کنار خنده هایش، اشک هایش را هم تاب می آوریم،
در کنار تمیزی و عطر و بویش، کثیفی و بوی تعفن کهنه یا پوشکش را تحمل می کنیم و در کنار سلامت و شادابی اش، بر بیماری و ناخوشی او صبر می نماییم و...

اما وقتی بزرگ تر می شود، به جای اینکه صبرمان بیشتر شود برعکس اندک میشود و دیگر آن ها را بر نمی تابیم.
وقتی مرتکب اشتباه می شوند با تندی به آن ها می تازیم و سرزنش و توبیخشان می کنیم، در حالی که وقتی کوچک بودند و روی لباسمان خرابکاری می کردند در عین ناراحتی می خندیدیم و بعد از تمیز کردنش، لپش را محکم بوسیده و نوازشش می کردیم.

چرا با بزرگ شدن آن ها صبر ما کمتر می شود؟ علت آن است که وقتی کوچک اند تقریبا همه ی اشتباهات آن ها را غیر عمد و سهوی می دانیم و مقصر قلمدادشان نمی کنیم، ولی از سنی که زبان باز می کنند کم کم بیشتر اشتباهاتشان را عمدی و اختیاری می دانیم و زمانی که به نوجوانی می رسند، تمام رفتار هایشان را برنامه ریزی شده و عمدی تلقی میکنیم و بر آن ها برچسب توطئه گر و حیله گر می زنیم.
خطای ما در این است که رشد عقل را در فرزندانمان دلیل بر این می دانیم که آن ها نباید خطایی مرتکب شوند و مانند فرشته ها پاک و بی عیب باشند

قاب امروز
اولین های دخترم رو تو یه جعبه خوشگل نگه میدارم
اولین کلاه اولین دستکش اولین پستونک اولین کفش اولین شمع تولد
نه که وقتی بزرگ شد بفهمه چه قدری بوده و چه قدر واسش زحمت کشیدم ، که زحمتی نبوده ، مادری بوده
واسه اینکه بفهمه خالق مهربون از وقتی کوچولو بوده تا اون موقع که خانوم جوونی شده همیشه هواشو داشته ، پس از این به بعدم داره 🌈☘️💚☺️♥️