۱۰ پاسخ

ببخشید این حرفنیزنم ببین تصویری صدای از رابطه شما نشنیده یا تو مدرسه معلمی یا سرویس مدرسه یا پدرومادری ادیت نکرده این ریشه داره تو مدرسه یا راه مدرسه

کاش به جای زدن باهاش حس امنیت میدادی و صحبت میکردی شاید کسی اذیتش میکنه برید بشینید باهاش صحبت کنید اگر باهاتون حس راحتی نکرد با معلمش صحبت کنید باهاش حرف بزنه من دانش آموزایب داشتم که باخام راحت بودن با مادرشون حرف نزدن ولی با من راحت صحبت کردن

میگن و ول کن. ببرش مشاور کودک نوجوان

بشین باهاش حرف بزن با مهربونیت تا برات تعریف کنه چشه

ببین شاید مشکلی داره شاید مسئله ای داره
خواهر منم همینطور یه مدت داستان داشت مامانم خیلی کلنجار رفت تا فهمید
متاسفانه یه آدم مریض تو راه مدرسه اذیتش کرده بود حسابی ترسیده بود
ببین چیه مشکلش گناه داره مشکلشو پیدا کن آروم میشه

از ۵ و ۶سالگی هم با کسی دوست و همبازی نمیشد؟۷ سالگی چطور؟

ببرش مشاوره ببین ب مشاوره میگه چی شده

خب معلومه مضطربه.....زدن چه رفتاریه آخه؟ببخشید میپرسم عزیزم ،شما سواد داری؟

از قدیم گفتن زبون خوش مار از لونه بیرون میکشه چرا دعواش میکنی یه هفته وقت بزار باهش بامحبت صحبت کن ببین چرا ناراحت با زدن کار درست نمیشه اینطوری بیشتر تو خودش میره

عزیزم همه چی به بچگی به روابط خودت وهمسرت به نوع تربیت و مهم تر ازاون به خودت بستگی داره.دخترت دچار افسردگی واضطراب شده.روان پزشک نه روان شناس کودک باید ببری.

سوال های مرتبط

مامان یسنا مامان یسنا ۴ سالگی
حالم خیلی بده دخترم خیلی احساساتیه امروز کلی گریه کرده
دخترم خیلی اجتماعی مهربون و دلسوزه خوراکیاش و همیشه با دوستش تقسیم میکنه اسباب بازی هاش و هم ب دوستاش میده و خیلی ابراز محبت میکنه
یه رفتارش که باعث ناراحتیه من و خودش شده اینه که خیلیییی حرف دیگران روش تاثیر میزاره مثلا دوست صمیمیم خونمون بود که اون یه پسر داره همسن دخترمه پسرش خیلی لجبازه و با دخترم نمیسازه دخترم خوراکی داشت آوردن خوردن با اسباب بازی ها بازی کردن بعد ک تموم شد پسر دوستم همش حرف هایی میزد که یسنا بغض میکرد یا رفتار خشنی از خودش نشون میداد مثلا میگفت من یسنا رو دوست ندارم یسنا هم بغض میکرد میگف مامان ببین چی میگ منم میگفتم برات مهم نباشه و ناراحت نشو من دوست دارم اما دخترم جیغ نیزد پسرل نیگفت آخیش الان از خونتون میریم دیگ نمیبینمت یسنا بغض میکرد و جیغ میزد
پسره میگفت من بابام برام دوتا کیک گرفته اما به تو نمیدم یسنا میگف اما من شکلاتم و بهت دادم و گریه میکرد دخترم از صبح تا الان بخاطر اون رفتار ها عصبیه و با کوچیکترین تلنگر گریه میکنه
چرا انقدر دلنازکه؟نیازه با روانشناس حرف بزنم؟نگرانشم