۸ پاسخ

عزیزمم ناراحت نشو.خدا بزرگه بالاخره هر بچه ای ی جوره و ی مشکلی داره.من هرکی دیدم بچه داره از ی حرکت و کمی بچش میناله.خودمم همینجور .دخترم اصلا غذا نمیخوره.فوق العاده لجبازه و بیش فعاله .
اما خب پذیرفتم و تلاش میکنم خودم اذیت نکنم و سعی کنم به نگاه مردم هم توجه نکنم.یه جایی که بریم میگن وای خدا بهت صبر بده دخترت خیلی فضوله یا میگن وای بچه تو هیچی نمیخوره ها.من اصلا توجه نمیکنم تصمیم گرفتم ببرمش پیش مشاور.توهم دقت نکن به حرف مردم.اما اگر متوجه میشی احتمال داره بچت مشکلی داشته باشه حتما دکتر ببرش.

ما یه فامیلی داریم اونم پاهاش به سمت داخل بود بردن دکتر نمیدونم چی گفته بود دکتر الانم هیچ مشکلی نداره اگه اشتباه نکنم یه مدت کفشاشو برعکس میپوشوندن بهش شماهم یه دکتر نشون بده ایشالا هیچ مشکلی نیس عزیزم

نگران نباش ایشالا حل میشه برادر من ۳_۴سالگی شروع با حرف زدن کرده بود،به حرف مردم هیچ توجهی نکن خودتم ناراحت نکن به مرور زمان همه چی حل میشه مطمئن باش

با نشستن و غصه خوردن و نادیده گرفتن مشکل چیزی حل نمیشه عزیزم باید همون م‌قع که خودت حس کردی زود پیگیر میشدی
برای حرف نزدنش هم حتما ببرش پیش روانپزشک ارزیابی بشه حتما بد غذا هم هست که وزنش کمه ممکنه یه مشکلی مثل بیش فعالی یا مشکل حسی یا اوتیسم داشته باشه که اگر مداخله به موقع بشه همه شون قابل حله ولی اگر پیگیری نکنی رفته رفته بدتر میشه

ارتوپد کودکان ببر حتما چیزی نیست انشاالله با کفی حل میشه

اگ واضح ک پاش مشکل داره حتما ارتوپد کودکان ببر هرطوری شده منم هی میگفتم بچه م قدش کوتاهه میگفتن ژنتیکه دکتریش نکنو... حتی متخصص اطفالم گفت اوکی بردم فوق تخصص غدد کودکان ازمایش داد هورمون رشدش پایینه کم خونه کمبود کلسیم داره ولی خوشحالم قبل ایک دیر شه بردمش زیر نظر متخصص خودمم خیالم راحتتره

دختر منم الان چند ماهه همش مریضه . یه روز خوبه یه روز میلنگه . نمیدونم چیکار کنم
منم مثل شما یه نفر میگه چرا میلنگه اعصابم میریزه بهم

یکی از دخترای منم پاشو رو ر داخل میزاره و کف پاش صاف بردم ارتوپد کفی طبی داد ولی در کل تاثیری نداشت

سوال های مرتبط

مامان آسنا و آرتین مامان آسنا و آرتین ۴ سالگی
بعد از یک سال و نیم کاردرمانی و گفتار درمانی و انواع و اقسام دکتر و دارو. به این نتیجه رسیدم که واقعا دخترم اتیسم داره به هر دری زدم به هر ریسمانی چنگ انداختم که دخترم بهتر بشه نمیخواستم اصلا قبول کنم دخترم اتیسمه اما انگار واقعا همینطوره چون همه علایمشو داره بچه هایی بودن که وضعشون از دختر من خیلی بدتر بود اما با کاردرمانی و گفتار درمانی بهتر شدن اما دختر من لاک‌پشتی داره پیشرفت میکنه الان اونا کاملا خوب شدن اما دختر خیلی باهاشون فرق داره یه مدته کلاسلس خلاقیت و مادر و کودکم میبرم. اما فرق خاصی نکرده میبینم نه دخترم خیلی با بقیه فرق داره. ارتباطش ضعیفه. دوس داره تنها بازی کنه اصلا نمیتونه با کسی دوست بشه یا بازی کنه. کلام رو داره اماحرف زدنش با بقیه فرق داره نمیتونه چیزی رو تعریف کنه. احساسات رو درک نمیکنه و خیلی از مشکلات ریز و درشت دیگه. امروز تو کلاس بازی یخ کنی انجام میدادن کن به زور یکم دخترم رو بردم که بازی کنه اما باز فرار رد رفت سراغ کار خودش. اصلاً بازی کردن بلد نیس انقد دخترم رو بردم و آوردم کلاسای مختلف تو جمع. اما امروز دیدم چقدر خسته شدم. فهمیدم بیخود دارم درجا میزنم انگار دخترم قرار نیس دیگه یه بچه عادی باشه باید اینو قبول کنم اما چ کنم نمیتونم جیگرم کبابه. اگه خدایی نکرده زبونم لال دخترم رو از دست میدادم هم همینقدر ناراحت میشدم. با تمام وجودم خستم از زندگی. هیچوقت حتی یه درصد هم فک نمیکردم یه روزی برسه خدا منو با بچم امتحان کنه. منی که انقد ضعیفم تو این مورد گاهی میگم کاش هیچ وقت بچه دار نمی‌شدم که الان بخوام این همه غم بخورم
مامان نیلا مامان نیلا ۴ سالگی
پایان استرسی که ۴ سال و نیم باهام بود ...
دخترم ۲ ماهه بود گفتن قلبش صدای اضافه داره ببریم اکو
شوهرم میگفت هیچی اش نیست نمیخواد .
شبا که دخترم میخوابید تازه حال خراب من شروع میشد درباره صدای اضافه قلب بخونم و اینکه میتونه وضع خیلی بد باشه
پیش شوهرم گریه کردم گفتم بیا ببریمش گفت تو باید استرس ات رو کنترل کنی
بعد از یکسال که چندتا دکتر ترسوندن راضی شد ببریم
دکتر گفت دریچه ریوی اش مقداری تنگه و آئورت
یک سال دیگه ببریم . سال دیگه دخترم اینقدر گریه کرد موقع اکو که باعث شد عدد تنگی رو زیادتر نشون بده
تا امسال ...
مثل خانوم خوابید تا دکتر اکو کنه بعدشم گفت تنگی خیلی کمتر شده و دیگه نیاز نیست بریم
شوهرم مدام میگه اینا فقط کیسه میدوزن برای مردم . از اولم چیزی اش نبود
حالا یه نفر برسه بگه یه بچه بیار
مگه دیده من یکسال چی کشیدم تا بچه رو ببره دکتر
مگه دیده ۴ سال و نیم گوشه ذهنم درگیر بود نکنه پیشرفت کنه
یکی دیگه بیارم و چیزی اش باشه که عمرا بعد از یکسال هم ببره دکتر
همیشه میگن نزدیکتر از مادر نیست . ولی مادرم هم ندید چی به من این سال ها گذشت و راحت میگه یکی دیگه بیار
خدایا شکرت که همیشه تو پناه من بی کس بودی💓