پایان استرسی که ۴ سال و نیم باهام بود ...
دخترم ۲ ماهه بود گفتن قلبش صدای اضافه داره ببریم اکو
شوهرم میگفت هیچی اش نیست نمیخواد .
شبا که دخترم میخوابید تازه حال خراب من شروع میشد درباره صدای اضافه قلب بخونم و اینکه میتونه وضع خیلی بد باشه
پیش شوهرم گریه کردم گفتم بیا ببریمش گفت تو باید استرس ات رو کنترل کنی
بعد از یکسال که چندتا دکتر ترسوندن راضی شد ببریم
دکتر گفت دریچه ریوی اش مقداری تنگه و آئورت
یک سال دیگه ببریم . سال دیگه دخترم اینقدر گریه کرد موقع اکو که باعث شد عدد تنگی رو زیادتر نشون بده
تا امسال ...
مثل خانوم خوابید تا دکتر اکو کنه بعدشم گفت تنگی خیلی کمتر شده و دیگه نیاز نیست بریم
شوهرم مدام میگه اینا فقط کیسه میدوزن برای مردم . از اولم چیزی اش نبود
حالا یه نفر برسه بگه یه بچه بیار
مگه دیده من یکسال چی کشیدم تا بچه رو ببره دکتر
مگه دیده ۴ سال و نیم گوشه ذهنم درگیر بود نکنه پیشرفت کنه
یکی دیگه بیارم و چیزی اش باشه که عمرا بعد از یکسال هم ببره دکتر
همیشه میگن نزدیکتر از مادر نیست . ولی مادرم هم ندید چی به من این سال ها گذشت و راحت میگه یکی دیگه بیار
خدایا شکرت که همیشه تو پناه من بی کس بودی💓

۱۰ پاسخ

انشالله دختر بسلامتی و خوشبختی بزرگ بشه خب الان که خیال کمی راحت شده یدونه خواهر یا برادر براش بیار از تنهایی در بیاد😁

نیاروقتی شوهرت اینجوریه بخدا قشنگ درکت میکنم بچه هام مریض میشن نمیزاره ببرم دکتر پریروز یواشکی به اینکه ببرمشون خرید بردم چشم پزشکی گفت پسرت بایدزودترعمل شع انحرافیش بیشترمیشه ولی دخترام خوب بودن

چقدر از خوندن این پیامتون خوشحال شدم امیدوارم همیشه تن خودتون و بچتون سلامت باشه
ای خدا ای خدا مهربونم میشه ی روزی کابوس من راجع به دخترم تموم بشه و بگن دیگه دخترم بهتر شده و نیاز ب هیچ مداخله پزشکی نداره
ای خدا صدای منم بشنو
همیشه بهت ایمان و اعتماد دارم ازت میخوام بهترین سرنوشت رو برا دخترم رقم بزن
من ب زمان بندی خدا ایمان دارم

خداروشکرسالمه عزیزم خداحفظش کنه
همه مرداهمینجورن

خانواده شوهر من همگی تا قبل از من با دهرو و دکتر اشنا نبودن،یعنی جون نیدادن دکتر نمیرفتن من ک از اول خودم تا مریص میشدم میرفتم همون اول زودتر خوب میشدم دخترمم همینطور چکاب سالیانه هرسال میبرم اوایل میگفتن بچه رو دکتری کردی با درمان خونگی همه کار میکردن وضعشونم بدتر میشد رو مخ شوهر منم میرفتن ولی جرات نداشت ب من بگه سر پستونک نوه های دیگ رو اجازه ندادن ک دهن و لب بچه بد فرم میشه و ...من سر هیییچ کدوم این چیزا ذره ای اهمیت ندادم و کار خودمو کردم الانم میگن تو بچه ها تربیت ایلین کلا فرق داره و پیش همن این بچه ی جور دیگه با ادبه،دندون جلوییا بچه خواهرشوهرم دوساله شکسته عفونت کرده بچه دهنت شو میده خون میاد نهاااایتا ایبوپروفت میماله میگه اینا شیریه مهم نیست ک،پای مادرشوهرم بخاطر قند زخم شده بود هرچی میگفتم گوش نمیکردن انقد زرد چوبه و آت اشغال زدن عفونت کرد راهیه بیمارستان شد،دیگ راه خودشونو از من جدا میدونن من ایلین و دندونپزشکی و چشم پزشکی بردم میگفتن پولتو فقط دور میریزی😐دختر بچه تو پارک دستشویی داشته باشه هرجا باشه میکشن پایین کارشو کنه ولی ایلینه من اگ ضروری نشه توالت عمومی هم نمیره اونم اگ بره قبلش من باید برم همه جاشو بشورم تا بشینه ،نمیدونم چرا این تابو ها و اعتقادای خانوادگی انقد سخت برچیده میشن

شوهرت چرا مخالف دکتر و داروعه ینی بچه اگه مریض شه باید از تب و سرفه عذاب بکشه؟ گناه دارن چکاب لازمه حتی اگه چیزیشون نباشه شوهرمن تا بچه یه سرفه میکنه میگه ببرش دکتر سه روز پسرم مریض بود شوهرم سرکار بود هر دقه زنگ میزد بردیش دکتر ؟ ببریش هاا .

خیلی سخته و اذیت شدید میدونم درکتون میکنم اما آخه یک بچه بعدا بزرگ بشه هیچ کسی رو نداره نه خواهر نه برادری هیچی براش حسرت میشه

از تا دل حداروشکر کن ک پایان قشنگی داشت بگو خدایا شکرت و اصلا ب فرعیات فکر نکن و اصلا ب تکرار دوبارش فکر نکن ولی ی سالی ب خودت فرصت بده ک ارامش داشته باشی

منم واقعا خوشحال شدم برات اخه مغز ادم خورده میشه از فکر و خیال روح و روان بهم ریختس

خدا و شکر انشااللا همیشه خوب و سلامت باشی خودتو دختر گلت

سوال های مرتبط

مامان نفس و تودلی💚 مامان نفس و تودلی💚 ۴ سالگی
سلام خانوما من به دخترم از اول شیرخودمو دادم با شیرخشک ولی شیرخشک روزی یبار بهش میدادم وزن گیریش عالی بود تا سه ماهگی دقیقا سه ماهگی اعتصاب شیر کرد هم سینه رو نمیگرفت هم شیشه رو دیگه من شیشه بهش ندادم و سینمو گرفت ولی خب دیگه خیلی شیر نخورد دکتر هم سر کولیکش گفت این خیلی شیرمیخوره دل دردش بیشتر میشه بهش پستونک بدید دیگه پستونک و شیشه و سینه من میخورد که وقتی اعتصاب شیر کرد من پستونک و شیشه رو کم کم قطع کردم ولی باز شیر خودمو دیگه مثل قبل خوب نخورد و وزن نگرفت خوب منم شیرم کم شد تا قبلش زیاد بود خلاصه این دخترمن خیلی لاغر موند نه با غذا خو گرفت نه با شیر. الان سر این بچه شوهرم میگه اولویتت شیر خشک باشه که تپول شه مثل اون لاغر نشه تو بخوای شیرش بدی مثل اون میشه لاغر
من خیلی دوست داشتم بچم شیر خودمو بخوره و خوب بخوره تا تپول شه حتی فکر میکردم شیرخشک با سرنگ بهش بدم نه با شیشه شیر که سینمو ول نکنه
حالا شوهرم اینجوری میگه من گفتم یه شیشه بگیرم سرشیشه پهن مشابه سینه مادر باشه که ول نکنه سینمو ولی شوهرم میگه مهم نیست فقط ضدکولیک باشه
نمیدونم چیکار کنم شما نظرتون چیه؟