۳ پاسخ

دست خودش نیس

خواهر زاده منم اونجوری میکرد. حتی پی پی شو میکرد تو شورتش بعدش میگفت.آبجیمم خیلی حرص خورد خون دل کشید جاهای خاص پوشک میبست.ولی کم کم یاد گرفت و راحت شدن

عزیزم بردی ازمایش؟

سوال های مرتبط

مامان مهیاروامیرعلی مامان مهیاروامیرعلی ۴ سالگی
سلام خانماپسرمن ۱ سال و۱۰ ماهش که بود از شیرگرفتمش متاسفانه موقع غذاخوردن گوشی دستش میدادیم ۱ ماه بعد من شروع کردم گوشی هم بگیرم وچندوقت بعد هم شیشه آب را گرفتم دکترتغذیه خیلی دعوا کرد که چراهمزمان چندچالش ایجاد کردین براش ومتاسفانه بعد از گرفتن شیشه آب گریه های شبانه شروع شد ۴۰ روز هرشب گریه میکرد کم کم بردمیش شب ها بیرون گردوندیم بهترشد به خاطر اینکه میخواستیم خوابش تنظیم بشه ما مجبوری از جیش نگرفتیمش وگوشی هم بهش برگردوندیم الان بردمش یک دکتر تغذیه دیگه میگه کم کم گوشی را ازش بگیرید من وعده های شبانه را حذف کردم گوشی را ولی الان داره پاییز میاد به نظرتون چیکار کنم ظهرها را گوشی را ازش بگیرم یا ولش کنم برم سراز پوشک گرفتن ولیشب ها جیش نمیکنه ووقتی ازخواب بیدار میشه یه دفعه اینقدر جیش میکنه که نم میزنه لطفا هرکدومتون تجربه دارین بگین من سر پسربزرگم این چالش ها رانداشتم اون پسرم را۲ سال و۵ ماهگی از جیش گرفتم بااینکه حرف هم نمیزد فقط کلمه میگفت ولی الان چون داره سرد میشه سردرگمم چیکار کنم اما این دوروز اول صبح ها بردمش دستشویی به هزار زحمت جیش کرده ولی بعد خواب عصرش بردمش حتی نیم ساعت هم توی دستشویی نشستم جیش نکرد نمیدونم چیکارش کنم
مامان نیلا مامان نیلا ۴ سالگی
پایان استرسی که ۴ سال و نیم باهام بود ...
دخترم ۲ ماهه بود گفتن قلبش صدای اضافه داره ببریم اکو
شوهرم میگفت هیچی اش نیست نمیخواد .
شبا که دخترم میخوابید تازه حال خراب من شروع میشد درباره صدای اضافه قلب بخونم و اینکه میتونه وضع خیلی بد باشه
پیش شوهرم گریه کردم گفتم بیا ببریمش گفت تو باید استرس ات رو کنترل کنی
بعد از یکسال که چندتا دکتر ترسوندن راضی شد ببریم
دکتر گفت دریچه ریوی اش مقداری تنگه و آئورت
یک سال دیگه ببریم . سال دیگه دخترم اینقدر گریه کرد موقع اکو که باعث شد عدد تنگی رو زیادتر نشون بده
تا امسال ...
مثل خانوم خوابید تا دکتر اکو کنه بعدشم گفت تنگی خیلی کمتر شده و دیگه نیاز نیست بریم
شوهرم مدام میگه اینا فقط کیسه میدوزن برای مردم . از اولم چیزی اش نبود
حالا یه نفر برسه بگه یه بچه بیار
مگه دیده من یکسال چی کشیدم تا بچه رو ببره دکتر
مگه دیده ۴ سال و نیم گوشه ذهنم درگیر بود نکنه پیشرفت کنه
یکی دیگه بیارم و چیزی اش باشه که عمرا بعد از یکسال هم ببره دکتر
همیشه میگن نزدیکتر از مادر نیست . ولی مادرم هم ندید چی به من این سال ها گذشت و راحت میگه یکی دیگه بیار
خدایا شکرت که همیشه تو پناه من بی کس بودی💓