اگه جای من بودین چیکار میکردین؟🥲 من میرم خونه مامانم هفته ای یک روز ،بعد امروز گریه میکنه میگ من خستم کار دارم میاین اینجا به من فشار میاد،بچتو جمع نمیکنی🤐در حالی که من بچمو جمع میکنم بچم وقتی اونجاست دوست داره بغل مامانم باشه،پسرم خیلیییی مامانمو دوست داره
خب من ک بزور بچه رو‌نمیتونم نگهدارم
بعد بهش گفتم اروم تر کار کنه بچم بیدار میشه(تا بچم میخابه مامانم شروع ب کار میکنه بیدار میشه)میگ تو‌چقد خودخواهی خب بیدار بشه مگ چیه
بچه ای ک‌من با بدبختی خابوندم ک کای گریه کرده
من شاغلم البته از توخونه کار میکنم میگ کار نکن بچتو نگهدار🥲من بچه بغل کار میکنم بخدا
هیچی برا بچم کم نمیزارم همشم پیش خودمه باباش سرکار شبم باشگاهه
بعد کلی ناراحت شده ازمو میگ نمیبخشمت😢فقط برااین ک گفتم سروصدا نکن بچم بخوابه
میگم مادرشوهرم نگه میداره بچمو بی منت میگ اون بخاطر پسرش نگه میداره تو ک برا ما هیچکار نکردی
واقعا دلم داره میترکه....من کل شبو نمیخابم کل روزم کار میکنم بچمو هم نگه میدارم ی روز در هفته حقم نیست یکم استراحت کنم؟؟
بخدا من میبینم همه بچه هاشونو مادراشون بزرگ میکنن
ما کل بچگیمونو خونه مادربزرگم بودیم چون کار بابام شهر دیگه بود،یک بار اعتراض نکرد..
واقعا دیگ بهم بر خورده ،سر میزنم ولی عمرا دیگ بمونم خونه بابام

۱۳ پاسخ

چرا کار میکنید وقتی بچه کوچیک دارید مگه شوهر چه کارست یه زن چقدر ظرفیتشه ک هم مادر باشه هم اشپز هم معلم هم کارگر هم بچه دار هم شوهر دار هم خدمتکار والا بخدا همین بچه نگه داشتنمونم انگار تمام زحمت های ادم و عالم گردنمونه خب کار نکن عزیز من بچتو نگه دار

من بودم دیگ نمیرفتم حتی سر ام نمیزدم

ای وای عزیزم
خیییلی سخته ، میفهممت
راستش من بابام این مدلیه
منم چند روز دیگه باید برگردم سره کار 😥واقعا غمم گرفته ک چیکار باید بکنم
اما خب من یجورایی گوشیو دادم دست بابا مامانم
که اگه الان شماها به داد ما نرسید
بعدها هم نباید انتظار داشته باشید که ما به دادتون برسیم !
و فکر میکنم این تاثیرگذار بود خیلی
بنظرم شما هم صحبت کن با مادرت

شایدم چون میدونه درامد داری توقع داره بهش از نظر مالی کمک کنط و بچتو نگه داره

به دل نگیر بلاخره اونم ادمه ممکنه کاراش بمونه یا بخاطر سنش و شرایط زندگی اذیت بشه برو خونشون ولی خیلی نمون و حواست به بچت باشه
مامانت که نمیتونه کار نکنه بچه بخوابه پس کی میخواد به کارا برسه؟

کپی مادره منه ولی من اصلا خونش نمیرم اگه بیاد اون میاد من نمیرم اصلا

😞😞😞😞

عزیزم نرو بمون دیگه فکر کن یه شهر غریب افتادی تک و تنها همون ی روزشم روی پای خودت وایسا فقط برو بهشون سر بزن نمون

منم تنهام بادوتا بچه شیرب شیر
گاها شده خواستم برم خونه مامانم اینابهونه میاره ک نرم یااون هفته شوهرم پنجشنبه گفت ناهاربریم اونجا زنگ زدم گفت غذا درست نکردم و خوابیدیم
سرزذه رفتم دیدم ناهارماهی گذاشته باسبزی پلو انقدر ناراحت شدم منم کم میرم به اصرارشوهرم میرم
همش تنهام و همه کارای بچه هام باخودمه

عزیزم شاید مادرت مشکلی داره ،ناراحتی چیزی،افسرده ست شاید اعصابش نمیکشه،اصلا باهاش حرف زدی ببینی چشه؟

بیخیال حرفا منم واقعا خسته میشم تنهایی بچمو نگه میدارم شهر غریب

منم میرم خونه مادرشوهرم بچمو میگیره نمیذاره بیاد پیشم گریه میکنه برام ومیگه نخوابونش

عزیزم مادرته هرچی باشه ناراحت نشوازش

سوال های مرتبط

مامان زینب و امیرعباس مامان زینب و امیرعباس ۱۱ ماهگی
با کسی که حس ناکافی بودن بهتون میده چجوری برخورد میکنین؟ هروقت اسم رسیدگی ب بچه ها میاد مادرشوهرم میبینه من صبح تا شب درگیرم شبا از درد شونه خابم نمیبره مدام دارم به خونه زندگیم و بچه هام میرسم ( من با بچه کوچیک دوروبرم مرتبتر و خیلی تمیزتر از اونه) حالا یکسره میگه من وقتی خواهرشوهرت نوزاد بود براش عدس میزاشتم لای دستمال جوانه بزنه پودر میکردم بهش میدادم (حالا شاید یه بار کلا اینکارو کرده هاااا یکسره میگه) خداوکیلی من با دوتا بچه کوچیک بع جوانه درست کردن نمیرسم بهش میگم شوهرم اون موقع 17 سالش بوده بچه کوچیک نداشتی میگ سرکار میرفتم ( البته منم کار انلاین میکنم ولی انگار کار من کار نیست!) میگم من شبا دو میخابم واقعا بدنم نمیکشه صبح زود پاشم میگ منم شب قبل نمیخابیدم اصلا ( اصلا ب حزفاش مطمئن نیستم) ولی خیلیییی بهمم میریزه انگار همه خستگی ادم میمونه تو تنش منم اخر اعصابم خورد شد گفتم حالا اینهمه زحمت کشیدی موفقم نبودی که !!!! اومدم خونه کلی گریه کردم چون این همه زحمتتو نبینن بچتم نگه ندارن یکسره بشینن اُرد الکی بدن خیلی زوره خداوکیلی☹️