منم همین حس رو دارم با اینکه بچه ی دومه خدایی کار ما مادر ها خیلی سخته یه شب حالم خیلی بد بود پسرم همش گریه میکرد و کلافه بودم اتفاقی یه متنی رو خوندم و چقدر آروم شدم باخوندنش پسرم رو بغل کردم کلی بوسیدمش ...این متن بود..
کمکی نداری کسی کنارت نیست کمکت کنه ب کارات برسی خوب تنهایی سخته
من همه کاراشو خودم میکنم از همون اول بچم بستری بود کلا پیشش بودم وقتی روزا خوابه ب کارای خونمم میرسم فقط مشکلم اینه ک شبا همش تا صبح بیداره گریه میکنه اصلا نمیخوابه هم رفلاکس داره هم کولیک شب خیلی اذیتم میکنه با این حالم فقط خودم ارومش میکنم ک بهش میرسم شوهرم ک اصلا بیدار نمیشه به بقیه هم نمیگم ک مثلا بیان کمکم فقط دلم میخواد یکم بخوابم همین🤣
اره کم کم عادت میکنی فقط بغلیش نکن ک من از کمر افتادم🥲
طبیعی این احساسات .خیلی کار سخت و بزرگی داری انجام میدی
منم الآنم همین فکر رو دارم اصلن حریف نمیشم ک
من خیلی بدترم
اره عزیزم من شدیدا دلم یه خواب عمیق میخواد غذا خوردن راحت میخواد و…. ولی درست میشه همین روزاشم شیرینه
من تا ۱ ماه همین فکر و داشتم شدیدا که حالا چیکار کنم و چجوری برم خونم تنها شم ولی وقتی رفتم دیدم اونقدرام که فکر میکردم وحشتناکه نبود و قابل تحمله🥲
من ک کل نظم خونه بهم ریخته حالا من دوتا بچه دارم
روزانه پیام مشاور، متناسب با سن کودکتون دریافت کنین.
سوالاتتون رو از مامانای با تجربه بپرسین.
با بازیهایی که به رشد هوش و خلاقیت فرزندتون کمک میکنه آشنا بشین.