بنظرم بگو نیاد
چون شاینا داره اسیب میبنیه و اعصابش خوردمیشه
ولی خب اگه یکی باشه ک شاینا باهاش سازگاری داشته باشه
اتفاقا خوبه
خب بچه ات ازش خوشش نمیاد بگو نیاد
بجاش با بچت برو خانه کودک و کارگاه مادر و کودک تا با بچه ها همبازی بشه
نه گلم ول کن بچه ت وقتی ناراحت میشع ولشون کن
بخدا رد دادم دیگه .همین الانم اینجا بود .خونه هامون رو ب روی هم هستن از بس ک رفت و اوووومد .سرد درد گرفته
چرا نمیبریش خانه بازی؟کم کم با بچه ها آشنا میشه و سمت بچه ها میره برای بازی ارتباط مبگیره
کلاس مادر و کودک ببر
بگو نیاد دخترتون ببر پارک یا محمد کودک منم غریبم 18 سال تو این شهر کوفتی چه ها که نکشیدم پی ناراحت نباش دخترتون راه میافته حرف زدنش
من شهر خودمم بچم دوسال خورده داره تو این دوسال و خورده هنوز یک نفرررر حتی یک نفر نیومده دیدنش
حتی مادرشوهر پدرشوهرم یا خواهرشوهرام یا برادرشدهرام هیچکدوم هممون تو یک کوچه و خیابونیم. خانواده خودمم ک تک فرزندم. هیچکس نیست. هیچ کس نیومد منم هیچ جا نمیرم. و بچه من خیلی خیلی تنهاس. ن با همسایه رفت و. امد داریم ن چیزی
اما خودم خیلی باهاش حرف میزنم. مث خودمون صحبت میمنه بچم
اره واقعا منم دغدغه ام اینروزها تنهایی بچه مه . دقیقا پسر منم کم حرف میزنه همه میگن چون تنهاس برای همونه
خوب تو این سن طبیعیه که رو اسباب بازی هاش حساسه
همرو جمع کن بذار تو اتاق درم قفل کن دو تا بادکنک بذار اون وسط با هم بازی کنن
هر بارم طوری برنامه ریزی کن که مثلا فوقش یک ساعت بمونه و بعدم بره
به بهانه اینکه میخوام ببرمش حمام
یا اینکه شاینا گریه کرد گفتم شاید کوچولوت اذیت شه و ...
دختر دوست منم یک سال ازپسرم بزرگتره دقیقا وقتی میومدن همین وضع بود همش جنگ اعصاب بود دیگه دوستم خودش فهمید ازاون روز دیگه بچه هامون نمیزاریم کنار هم باشن من و دوستم قرار کافه اینا میذاریم دونفری میریم بیرون ولی میدونیم که بچه هامون با هم کنار نمیان
راش نده بابا دخترت عصبی میشه خودت بهم میریزی چه کاریه
من حوصله بچه کسی یا همسایه رو ندارم خونه قبلیمون دوسری پسر همسایمون اومد خونمون اسباب بازی پسرمو برمیداشت نمیداد دیگ رو نشون ندادم دیگ نیومد
ودخترم خوب بابقیه بچه هاارتباط میگیره ودوس داره باهاشون بازی کنه
چقد شرایطم مشابه شماس وپسرم تنها
منم مثه شماتوشهرغریبم ودقیقامثه شمادوهفته یه بارخونه مادرشوهرم میرم،ولی ماشالادخترم کامل صحبت میکنه چون دوتایی باهم زیادبازی میکنیم وشعرواسش میخونم داستان میگم
ببین من تو شهر خودمون هستیم ی عالمه هم فامیل داریم ولی شاهان هر بچه ای ای رو میبینم جیغ و گریه میکنه بنظرم اون دوست داره آرامش داشته باشه کم کم هوا بهتر شد ببر پارک
منم شرایطم مث شماس
ولی خب با این تفاوت ک همسایمم بچه نداره
خاستمم بزارم مهد انقد مریضی بود پشیمون شدم
کلا با بقیه هم سخت ارتباط میگیره جای بریم
روزانه پیام مشاور، متناسب با سن کودکتون دریافت کنین.
سوالاتتون رو از مامانای با تجربه بپرسین.
با بازیهایی که به رشد هوش و خلاقیت فرزندتون کمک میکنه آشنا بشین.