آخرین شبی که منتظر بودم تو گهواره وارد هفته جدید بشم،این هفته نمی‌دونم چرا خیلی ذوق نداشتم

وای یادش بخیر روز شماری میکردم تا هفتم بره بالا تر

من انقدر مهمون دارم و خسته و بی جون میشم ک یخو میام تو گهواره میبینم هفته جدیدم🥺کاش اطرافیان زن حامله رو درک کنن

کاش زودتر زایمان‌کنیم وراحت بشیم این ماه آخر هم‌کند میگذره هم خسته کنندست هم سنگین شدیم من که روزا رو میشمارم تمام بشه فقط

دعا کنید سه شنبه میرم دکتر نامه سرزاین بده

نوبت من کی میشه برای زایمان 😔😭😭😭😭😭

دقیق منم همینطور خسته شدم واقعا

انشالله عزیزم به خوبی و خوشی زایمان کنید،از همین الان براتون بهترینها رو آرزو میکنم ...
انشالله بسلامتی نی نی هاتون رو بغل کنید وهر لحظه اش با عشق بگذره💚💚💚

من دوست دارم تموم بشه اما دلمم برای حاملگی تنگ میشه با تمام استرسهاش بازم دوران قشنگیه،اما از اینکه بچه بیاد و زندگی کلا تغییر میکنه به اونم فکر میکنم استرس میگیرم به زایمانم فکر میکنم. استرس

چون داره سخت میگذره یادمه ماها عوض میشد ذوق مرگ میشدم ولی الان نمی‌گذره اصلا

من ۲ اسفند زده طبیعی ولی سزارینم و ۲۵م زایمانمه واسه تورو کی زده؟؟

طبیعیه این حالی ب حالی بودن.بارداری اواخرش فشار بیشتره روی آدم.من خیلی حالی ب حالی شدم...منم۵اسفندزده برام

چون دیگه استرس و ترس داری
انشالله بسلامتی زایمان کنی و کلی ذوق کنی

چرا ذوق نداری؟؟؟
من خیلی خوشحالم اما میترسم😂

من ۶ اسفندم🥹🥰

ایشالله به سلامتی زایمان کنی عزیزم