۶ پاسخ

منم ۱ ماه گرفتمش از پستونک
گفتم گم شده و هر وقت بهونه میکرد میگفتم نیستش برو پیداش کن کم کم از سرش افتاد
پسرم موقع خواب میخورد و تا پستونک نبود خواب نمیرفت

بسلامتی دوسه روز اول یکم سخت میگذره

من این مرحله نداشتم خدارو شکر 😉😂😂😂

شبا هم نميدى؟دختر من خيلى وابسته هست يكم راهنمايى كن چيكار كردى بهانه نگيره

چ اسم زیبایی داره همراز خانوم البته مث خودش😍🧿

با چه روشی گرفتی؟
موقعه خواب روزای اول سخت نبود؟

سوال های مرتبط

مامان هَمراز🧚🏻‍♀️⛄️ مامان هَمراز🧚🏻‍♀️⛄️ ۲ سالگی
سلام از مامان همراز 🤗شبتون بخیر مامانای مهربون کسی منو یادش هست یا ن ؟ 😅بعد مدتها گفتم بیام یه سر بزنم اینجا.خوبید خوشید ؟ نی نیاتون خوبن؟ داشتم تاپیکا رو میخوندم فصل سرما و سرماخوردگیه و بیشتر نی نیا مریضن 🥲مراقبشون باشید ایشالا همشون زودی بهتر شن و همیشه سلامت باشن 🥰دلم تنگ شده بود برای تا نصف شب تاپیک خوندن تو اینجا ،دوران بارداری،وقتایی که نی نیامون کوچولو بود🥲چقدر زود ولی در عین حال دیر میگذره نه ؟روز به روز دغدغه هامون فرق میکنه ،چالشامون،بعضی روزا سخت میگذره بعضی روزا آسون ولی خب به هر حال میگذره.گذشته و از این به بعدم میگذره🙂دلم تنگ شده بود با مامانای عزیز حرف بزنم گفتم یه تاپیک بذارم و یکم درد و دل کنم.همراز گلی ما هم روز به روز جلوی چشامون قد میکشه و بزرگ میشه ۲۹ این ماه هم میشه دو ساله🫠الان دیدم تولد کلی دختر پسرای قشنگ و خوش تیپم بودن تولد همشون کلی مبارک باشه سلامت باشن همشون خدا براتون نگهشون داره 😍🩵🫶🏻 میدونم تک تکتون چقدر دارید زحمت میکشید برای بچه هاتون ، حال خوب خودتون ، زندگیتون،تلاش می‌کنید خواستم بگم بهتون افتخار میکنم و از ته دلم خسته نباشید میگم و کلی بغلتون میکنم🫂
یکم گرفته بودم امروز همرازم این روزا بشدت شلوغ و شیطون شده و داره چیزای جدید یاد میگیره،دارم روی از شیر گرفتنش کار میکنم‌.دوست داره همه کاراشو خودش انجام بده خودش غذاشو بخوره،عاشق اینه فقط بشینم باهاش بازی کنم،غذا بپزیم خاله بازی کنیم نقاشی بکشیم شعر بخونیم و و و ..این روزا سخت ولی شیرین میگذره ، برای هممون .امیدوارم به خوبی بتونیم پشت سرش بذاریم و هیچ پشیمونی ای تو دلمون نداشته باشیم 🌱ببخشید که حرفام طولانی شد مرسی از کسایی که تا اینجا خوندن☺️روی گل نی نیارو ببوسید💋شبتون آروم 🌙
مامان هَمراز🧚🏻‍♀️⛄️ مامان هَمراز🧚🏻‍♀️⛄️ ۲ سالگی
حقیقتا فکر نمیکردم این روش جواب بده ولی داد . همراز این اواخر بشدت وابسته ی پستونک شده بود مخصوصا شبا بدونش نمیخوابید و خیلی وقتا تا خود صبح تو دهنش بود حتی اگه درش میاوردی میذاشتی اینطرف نصف شب قلت می‌خورد پیداش میکرد میذاشت دهنش. چند روز پیش تا از خواب بیدار شد پستونک تو دهنش بود گرفتمش یواشکی بردم گذاشتمش کمد و یکی از قبلیا رو با همون رنگ آوردم دادم دستش(اون یکیو نگه داشتم چون فکر نمیکردم این روش جواب بده و بعدش قطعا سراغ پستونک و میگیره)گفتم همراز بیا پستونک و دیگه بندازیم بره اَخِ 😂 خندید گفت باشه بغلش کردم رفتیم تراس گفتم بندازش اون پایین جوجو بیاد ببره انداختش پایین تو حیاط اومدیم خونه بهش توضیح دادم که مامان تو دیگه نی نی کوچولو نیستی بزرگ تر شدی نباید پستونک بخوری ..الکی گفتم انداختیم اونجا جوجو بیاد ببرتش برای شاهان(پسر دوستم که کوچیکه) گفتم شاهان پستونک نداره داره گریه میکنه و فکر می‌کنم گرفت چی میگم . بعد اون من هر ده دقیقه یکبار هی ازش میپرسیدم پستونک و چیکار کردیم؟ اونم توضیح میداد. هی یادش مینداختم تا یهو یادش نره و وقتی بهونشو گرفت و من توضیح دادم اذیت کنه مخصوصا شب موقع خواب.خلاصه این چند روزه دهن من سرویس شد از بس هی بهش یادآوری کردم .هر کی میومد خونمون همراز یدور توضیح میداد چه بلایی سر پستونک آورده😂شب اول یکم اذیت کرد دیر تر خوابید سرشو گرم کردم ولی گذشت و خوابید حتی نصف شبم بیدار نشد تا بهونه شو بگیره. روز بعد و شب بعدش بهتر بود.شبا که کلا سراغشو نمیگیره مثلا امروز چند ساعت پیش اومد گفت پستونک منم خندیدم گفتم مامان یادت رفت چیکار کردی ؟سرشو تکون داد رفت پی بازیش.. ادامه ی تاپیک پایین 👇🏻