مثلا مامانه من نزدیکمه چ بدردم خورده
موقع زایمان منو شوهرم بودیم الانم خودمونیم
پس من سنگم تو واکسن چهار ماهگی تنها بودم شوعرم زندان بود الان سه ماه هست زندانه و من تنهام واکسن شیش ماهگی هم نزدیک میشه بعضی وقتا خواعرم نامزده میاد پیشم باز تنهام مادرمم قربونش بشم سنش بالا هست بعضی وقتا میاد اصلا شبا بخاطر گریه بچه نمیخوابه کمکم میکنه ولی زود میره
منم مریض شدم کل بدنم درد میکنه.حتی نمیتونم واسه خودم راه برم و با خودم میگفتم کاش مامانم یا خواهرام بودن
چجوری عکس پرتره میگیری
دقیقا الان همچنین حسی دارم اما مادرمم نمیتونه بیاد نه من برم یعنی نمیشه استراحت کرد
دلم میخواد گریه کنم انگار یه کوه روشونمه
فاطمه اصالتا کجایی هستی؟
خواهر جان ما هم همانیم
عزیزم این روزا هم میگذره💙
باز خوبه یه دونست واسع من دوتاست😢
همه ما این روزها رو گذروندیم بدتر از این روزها هیچ کس خود مادر نمیشه به روزهای خوبش که بزرگ شه فکر کن طفلکی ها گناه دارن عیبی نداره صبور باش من چه روزهای وحشتناکی رو گذروندم و میگذرونم صبور باش
وای من ک خونم انگار بمب هسته ای انداختن از بس بهم ریختس ی ثانیه نمیتونم کاری بکنم ناهار و شامم یکی شده صبحونه هم ک نمیخورم
دقیقا مثل من منم از خانواده ام دوره دلملکزده برای اینکه بعضی روزا برمپیش مامانم بچه هارو بزارم استراحت کنم از خونه بزنم بیرون 😥
عزیزم خدا قوت
البته ما هم که بهم نزدیکیم خودمون بچه رو نگه میداریم دیگه باید صبور بود و مادری کرد
هی خواهر. من چی بگم ک زایمانمم تنها بودم هیشکی کنارم نبود تا الان ۵دقیقه استراحت نکردم و برای خودم نبودم
شوهرت کمک نمیکنه درکت میکنم♥️
کاشششش من هم پریود میشدمممم عقب افتاده و احساس میکنم باردارمممم😭😭😭
روزانه پیام مشاور، متناسب با سن کودکتون دریافت کنین.
سوالاتتون رو از مامانای با تجربه بپرسین.
با بازیهایی که به رشد هوش و خلاقیت فرزندتون کمک میکنه آشنا بشین.