۷ پاسخ

اخرشب سیر کن بچه رو نصفه شب که بیدار میشه بهش آب بده جای شیر

باید حوصله بخرج بدی من بچم سینه دهنش نمیزاشتم ساکت نمیشد ولی شب اول سختبوو بیدار شد داخل شیشه آبمیوه جاکردم دادم چای یکم تو بغل بعد درازش میکردم تپ تپ بخوابه شب دوم هم بیدار شد گریه ولی چون گفته بودم بو شده از ته دل یه گریه میکرد ولی ساکت کردم بازم بهانه جویی ها هست اسمشو نمیاره میدونم سر همون ولی تحمل میکنم نا کامل فراموش کنه دیگه

عزیزم ولی شب که گرفتی تا ۴۰ روز صبوری کن؛ نق و‌نوق رو تحمل کن؛ داد اینا نزنی چون طبیعیه بچه بعد دو سال سختشه

دختر منم همین بود .۵ ۶ روزه از شیر گرفتم.شب اول خیلی خیلی خیلی سخت بود.ولی بالاخره با هر بدبختی بود خوابید.شبهای بعد بهتر شد.بالاخره که چی؟تا کی؟باید بدون سینه خوابیدنو یاد بگیرن.با اینکه‌میدونم خیلی سخته.هم برای مادر هم برای بچه.برای بچه که فاجعس.منبع آرامش دوسالشو ازش گرفتی دیگه.باید یکی دو شب اول تحمل کنید .شبهای بعد راحتتره.نمیگم نق و بهانه گیری ندارن ولی کمتر میشه

من ک هم روز قطعکردم هم شب راحت شدیم جفتمون خودشم راحت میخوابه حالا دیگه استرس اینو ندارم ک مبادا دندونش رو خراب کنه

منم پسرم با شیر میخوابه نمیدونم بعد چیکارش کنم. شوهرم همینجوری خیلی با پسرم بازی میکنه ولی موقع خوابش که میشه کلا آدم دیگه ای میشه.نمیدونم با این اخلاق شوهرم شبا چجوری پسرمو بخوابونم

وای پسر من شبا اصلا بدون ممه نمیخوابه نمدونم چ کنم

سوال های مرتبط

مامان یسنا مامان یسنا ۱ سالگی
سلام، تجربه ی خودمو در مورد از شیر گرفتن، من اول سوره ی یاسین و بروج خوندم و ب دخترم فوت‌کردم، بعد با توکل ب خدا شروع کردم،اول حدود دو روز میان وعده هاشو حذف کردم،یعنی موقع بیدار شدن و موقع خواب بهش شیر میدادم، بعد شروع ب حذف شیر صبح تا ساعت 12 کردم،تا چهار روز، بعد شروع ب حذف شیر بعداز ظهر تا ساعت 18 کردم، یعنی از صبح تا قبل خواب ظهر بهش شیر نمیدادم،موقع خواب شیر میخورد و بعد دیگه شیر نمیدادم تا ساعت 18، البته حدود دو روز اول وقتی از خواب ظهر بیدار میشد بهش شیر میدادم، کم‌کم شیر شو حذف کردم،بعد چهار روز شیر شب شو حذف کردم تا موقع خواب،دبعد از اون شب موقع خواب بهش شیر دادم و دیگه شیر نصف شب شو حذف کردم، بعد فرداش دیگه در کل شیر شو حذف کردم و دیگه موقع خواب هم بهش شیر ندادم، امروز اولین روزی بود ک اصلا شیر نخورد، دخترم خیلی وابسته شیر بود، شیر ک نمیدادم کلی گریه و جیغ،ولی حوصله کردم،باهاش بازی کردم،بردمش بیرون،سرشو گرم کردم،خیلی بهش محبت کردم، دیشب نصف شب خیلی گریه کرد ولی کوتاه نیمدم و رو پام با لالایی خوابید، گریه ک میکرد میدید کوتاه نمیام اروم میشد،البته خیلی باید حوصله کرد، من هر روز از خدا کمک میخواستم، تو این مرحله فقط خدا میتونه کمک کنه،کمی سخت ولی با توکل ب خدا شدنی، اصلا هم ب تلخک و چسب برق نیاز پیدا نکردم،فقط موقع گریه و جیغ صبوز بودم و کوتاه نیمدم،امیدوارم همه موفق باشند، فقط محبت یادتون نره، من خیلی بهش محبت کردم ک خدای نکرده اعتماد ب نفسش پایین نیاد
مامان آنیسا مامان آنیسا ۱ سالگی
❌❌تجربه از شیر (خشک) گرفتن❌❌
سلام مامانا
درباره از شیر گرفتن انیسا (شیر خشک)
چون چند نفر پرسیدن چجوری گرفتی تایپیک میزارم تا بمونه شاید بدرد بعضیا بخوره..
.

دختر من فقط شیر میخورد...در روز شاید ۵ ۶ بار شیشه میخورد و غذا نمیخورد...
یکی دوبار سعی کردم بگیرم ازش اما همکاری لازم رو نداشت منم گفتم بعد ۲ سالگی میگیرم
تا چند وقت پیش ک یکم بی میل شده بود نسب به شیرخشک و شیشه
میخورد اما کم
دو هفته پیش تقریبا،مریض شد درحدی ک ۲ روز لب به هیچی نزد
هیچی
فقط اب میخورد ۲ روز کلا ۲ بار شیر خورد اونم ۳۰ تا
بعد اون مریضی اصلا دیگ میلی ب شیشه نداشت
همون ۲ بار در روز
دیدم اینجوریه یشب ک شیر درس کردم ت بخابه نخورد خابید تا صبح
منم دیگ روز بعد ندادم و شیشه رو قاییم کردم
انیسا روز اول براش فرقی نداشت و خوب غذا میخورد
روز دوم یکی دوبار گف جی جی ک حواسشو پرت کردم یادش رف اما روز دوم غذا کمتر خورد
و شبا هم پا نشد برای شیر و میخابید
امروز روز ۴م ک از شیر و کلا از شیشه گرفتنش
یکم غذا خوردنش بهتر شده
سعی کنین یک هفته اول ببرینش بیرون بازی کنین باهاش و... تا حواسش پرت بشه
شما میتونین تدریجی هم بگیرین من یهو قط کردم