۴۰ پاسخ

من که بی صبرانه منتظرم

انشالله اینده پرنوری درانتظارت باشه که همه ی تلخی های گذشته رو فراموش کنید

.بی صبرانه منتظر دیدن خوشبختی و ارامشت کنار شاهان جان هستم.ب امید روزهای بهتر و قشنگتر عزیزم

ما هم اینا عشق و حال مادر پسریتونو ببینیم و کیف کنیم😍😍
اینقدر حالم خوب میشه میبینم شاهان پیش توعه یه موقع هایی تو گهواره میبینم مادر و از بچه جدا کردن مادره اینجا درد ودل میکنه اعصابم بهم میریزه احساس میکنم بچه هم بی مادر تو عذابه هیچکس توی دنیا مثل مادر برای بچه نیس حالا هر سنی باشه بچه
مادر میتونه جای پدر و هم بگیره ولی هیچکس جای مادر و برا بچه نمیگیره

منتظرم شدیداً روز شماری میکنم که رنده بشم از ذوق و شوقت❤️❤️

الهی آمین الهام از ماشین چه خبر قرار چقدر بفروشی

حال دلت خوب باشه ،حال ماهم‌خوبه…الهام جون ی سوال شخصی بپرسم ناراحت نمیشی؟میگم بابای شاهان یا خانواده پدریش ازت سراغی گرفتن تا حالا؟

ان شاالله به امید خدا
ما که هممون دست به دعاییم بی صبرانه منتظر روزای قشنگی ک در انتظارته هستیم

انشالله آیندتون روشن روشنه و حال دلتون کنار هم خوش

فک کنم ما بیشتر از خودت لحظه شماری میکنیم

ای جانم
انشاالله تو همین ماه قشنگ
عیدی تو از صاحب الزمان بگیری
مشکلاتت یکی یکی حل بشن

کی میری توخونه خودت???

انشالله منتظرخبرای خوب وحال خوبت هستم عزیزممم

عزیز دلم موفق باشی گلم انشاالله روزای خیلی بهتری در انتظار خودتو گل پسرت باشه

اون عوضی جهازتونداد😡😡😡
الهی ک کونش بسوزه وقتی بشنوه توغرق درخوشبختی شدی

سلام عزیزم خوبی؟ الهام خونه رهن کردی؟؟:😍😍😍

سلام عزیزم. گمت کرده بودم نامرد. کجا بودی
بگردم پسرت روز به روز ژذابتر میشه. خدا بهت ببخشه
فک کن تو یه شهر بودیم با هم خونتو میچیدیم. این روزام میگذره چند سال دیگه وقتی داری چایی میخوری یاد این روزا میکنی و لبخند میزنی ❤

انشالله به سلامتی میری خونه خودت وزیباترین لوازم هارو میخری

ان شاءالله توزندگیت عاقبت بخیربشید وزندگیت پر ازبرکت وپول حلال باشه و به همه خواسته های قشنگ خودتو پسرقشنگت برسین ❤
از روزیکه باشما اشنا شدم همش دارم براتون دعا میکنم اللهی ک زودتر ب چیزیکه مخواین برسین

انشاءالله بادل خوش میرید خونه جدید وروزهای شادوخوشیو میگذرونیت

چه عالی ایشالا با دل خوش

عزیز دلم
انشاالله شب عید تو خونه خودتی 🙏🙏🙏❤️

مبارک باشه عزیزم

جوووونم تو برو خونت خوش باشی ما هم خوشحالیم 😍
اگه پیشت بودیم که بعد جا به جایی رو سرت خراب می‌شدیم 🤭

چه خوشگل وناز ماشاالله

ان شاءالله به دل خوش بشینین تو خونه عشقتون چقدر حس خوب گرفتم ازت🥰 عکسهای پراز حال خوی برامون بفرست از خونت

بی صبرانه منتظرم تا رنده بشم الهام قشنگم

انشالله عاقبت بخیر شدن شاهان جان رو ببینی وغرق در خوشبختی بشین بحق این روزهای عزیز🙏🤲🏻

انشاالله خوشیتو ببینیم دوست عزیزم🥰😘

عزیزم انشالله به سلامتی و با دل خوش

وای چقدر کیف داره 😍😍

آفرین به همت و ارادت آفرین به قوی بودنت قطعا یه روزی گل پسرت به داشتن مادری مثل تو افتخار میکنه

چه ناز خوابیده🥺😍

یادت نره تمیز کردی اول آیینه و قرآن ببری اسپند دود کنی

انشالله به هرچی که میخای برسی عزیزم❤️❤️

منکه بیشتر از تو ذوق دارم عشقم

پزیرا میشوم از دل و جان 😍

انشالله بزودی میری خونه خودت و با دسترنج خودت کل وسیله هاتم عوض میکنی به دل خوش♥️

هممون منتظریم تو خوشحالیات سهیم باشه گلم 🥰❤️
انشاالله بسلامتی

اااین آقاخوشکل قراربشه مردکوچک مامانش 😘😘

سوال های مرتبط

مامان پریناز مامان پریناز ۴ سالگی
قتتون بخیر مامانا گل میگن بچه های شیطون سالمن درست میگن بچه سالم باید از دیوار راست بالابره درست من دیگ به خودم قبولوندم هیچ مشکلی ندارم پریناز از دیوار راست بالامیره تو خونه کلی بریز بپاش میکنه من یکسره پشت سرش جمع میکنم جوری که جا نیس پا بزارم کغ خونه حالا اینا به کنار یک مشکلی که واقعا دیگ میخوام خودمو بکشم از دستش اینکه خیلی بچه هردمبیل یک سره زود حوصلش سر میره تو خونه ایم اذیت میکنه نق میزنه که بریم بیزون من حوصلم سر رفته میبریمش بیرون بازفاصله ای نمیشه پامونو گذاشتیم بیرون باز اذیت نق که برگردیم خونه من خسته شدم تا قبل از تو تلوزیون هم دیده بود هرروز اصرار اصرار که من حوصلم سر رفته منو ببر هرروز مهد من اونجارو دوس دارم یعنی از مهر تا اذر مخ مارو خورد که اذر بردمش مهد ثبت نام کردم حالا بماندبه جهنم که چقد ما هزینه مردیم الان باز مدتی که مهد دلش زده میگه نمیخوام برم مهد میخوام خونه باشم مثلا امروز من ویروس جدید گرفتم که از سرفه شدید زیاد دارم میمیرم از طرفی کاش میشد ویس بدم صدام درنمیاد امروز گفتم پریناز اماده شو برو مهد منو بابات هم بریم دکتر من حالم خوب نیس پیله پیله که نه مهد نمیرم مهد خوشم نمیاد شما برید دکتر من میرم پایین خونه مامان جون منم خیر سرم مبخواستم بزارمش مهد بعدم بیام خونه خودم استراحت کنم که نشد رفت پایین ساعت۱۰رسیدم خونه ساعت۱۱دیدم پریناز بدو بدو از پایین اومده بالا حالا باز تو خونه نزاشت استراحت کنم دائم اذیت کرد دائم نق زد حوصلم سر رفته تو خونه حوصلم سررفته یعنی امروز من رفتم دکتر انقد حالم خراب بود یک سرم چهارتا امپول خوردم کلیم دارو دوا داد دکتر چرک خشک کن قوی اونم بخاطر پریناز
مامان رادمهرورادوین مامان رادمهرورادوین ۳ سالگی
دوستای عزیز سلام خوبین؟خسته نباشید از همه مسئولیت هایی که دارین
بیشتراز یک ماه از آخرین باری که درمورد افسردگی م اینجا گفتم گذشته توی این مدت روزهای سخت وتلخی رو گذروندم،با تمامووجودم با افسردگی م جنگیدم یه مدت بهترشده یودم ولی به صورت یویویی حال بدم کم و زیادمیشه،ازهمه شمایی که برام کامنت میذاشتین ممنونم با اینکه دکترغددگفته بوددارونخورولی چندتایی آرامبخش خوردم جرات نکردم برم پیش روانپزشک که داروبگیزم اینجورکه پیداست یکی با این وصع من بایدداروی زیادی بخوره وامکان داره گیج و خوابالوبشه که خب اگه اینطوربشه کسی نیست که از بچه هام مراقبت کنه شوهرمم که زخم زبوناش بیشتر از این میشه،تازمانی که خودمومشغول میکنم تقریبا اوکی هستم وگرنه انگاریکی مدام توی سرم حرف میزنه،چرا دومی رو آوردی،تومادربی لیاقتی هستی چرا دومی رو کمتردوست داری،تواز عهده نگهداری اینا برنمیای.تو یه بی مغزعوضی هستی همه ازت فراری ان، بچه هارو افسرده کردی،توی زندگی ت هیچی نشدی،کسی دوستت نداره،بچه ت حتی تورو برای شیرخوردن نخواست واین فکرا ولم نمیکنه،دل ودماغ خرید ندارم دوست ندارم خودمو توی آینه نگاه کنم بیشترشبا باگریه میخوابم مگه اینکه گوشی دستم بگیرم اینستاگردی کنم تا خوابم ببره،به شدت فراموشکارشدم،خیلی سعی میکمم به خونه زندگی م برسم، مثه قدیما منظم غذامیپزم و دم به دقیقه قربون صدقه بچه هامیرم اما احساس میکنم نمیتونم بچه هارو نگه دارم از تنهاموندن باهاشون وحشت دارم میگم اگه یکی شون گریه کنه من چیکارکنم،دوست ندارم برم جایی مخصوصا جمع خانوادگی ادامه درکامنت