۱۲ پاسخ

دقیقا همینطوره :)
فقط همسرم ❤️

حرفت حقه عشقم...ای جان خدا حفظشون کنه 🌷🌹🌷

منم فقط و فقط همسرم و خواهرای خودم پدر مادرمم فوت شدن ..🥺

دقیقا همینطوریه☹️

آره دقیقا خوش به حالتون ک همسرتون و خانواده تون هواتون رو دارن من چی بگم ک حتی شوهرم و مامان و بابام اینقدر ک اشک منو در آوردن از بارداری و این زندگی بیزار شدم کاش منم کسی رو داشتم ک باهاش حرف بزنم 😭

دقیقاااا.
من جاریام تافهمیدن باردارم قهرکردن باورت میشه؟
بعدم حرف درست کنن.
گفتم بیاین رو در روکنیم میگن ن شرمیشه منم فقط خندیدم.
ولی اخرش رفتاراشون روم تاثیرمیذاره...ازحیوون بدترن..

من فقط و فقط همسرم کمک حالم بوده و لاغیر هیچکس
یکبار پیش خواهرم یکی هم نیست بگه دلت چی میخواد واست بپذیم بیاریم
گفت مگه بقیه بیکارن واست هی غذا درست کنن بیارن بابیان کاراتو انجام بدن

من فقط و فقط همسرم کمک حالم بوده و لاغیر هیچکس
یکبار پیش خواهرم یکی هم نیست بگه دلت چی میخواد واست بپذیم بیاریم
گفت مگه بقیه بیکارن واست هی غذا درست کنن بیارن بابیان کاراتو انجام بدن

من هم خانواده همسرم از اول بارداری اصلا نه زنگ‌زدن نه پیام هیچی نگفتن یه عروس داریم حامله هست اصلا چیزی لازم داره دلش چیزی میخاد بریم احوالش رو بپرسیم ببخشیدا شاشیدم بالا همشون فقط خانواده خودم 🥲😐🤗

من سر بارداریامو آنقدر ازحرفا و کارا همسرم ناراحت واذیت میشم که همیشه پشیمون میشم ازبارداری،همیشه ناشکری میکنم و میگم کاش باردار نمی‌شدم اصلا،حالت عادی رفتارش قابل تحمل تر تا تو بارداری😔

من خودم شوهرم عزرائیله😂😂

من اونقدری خونواده شوهرم اذیتم میکنن که هر ماه بارداریمو برام زهر کردن
فقط خونواده خودم هوامو دارن

سوال های مرتبط

مامان 🌹رز مامان 🌹رز هفته سی‌ام بارداری
شده تو بارداری دچار افکار منفی بشی با موضوع ترس از دست دادن عزیزانت؟
میدونی چرا این فکر ها رو داری؟
چون مغزت داره سعی می‌کنه تو رو از خطرهای احتمالی حفظ کنه، حتی اگه این خطرها واقعی نباشن. توی دوران بارداری، سطح هورمون‌هایی مثل استروژن و پروژسترون بالا می‌ره و باعث می‌شه احساساتت شدیدتر بشن. علاوه بر این، حس وابستگی و مسئولیت جدید که نسبت به بچه‌ات داری، باعث می‌شه ترس از دست دادن عزیزانت بیشتر بشه.

از نظر علمی، مغز انسان ذاتاً منفی‌گراست. یعنی برای بقا، بیشتر به خطرات و مشکلات توجه می‌کنه تا چیزای مثبت. وقتی یه فکر منفی میاد، مغز اون رو مهم‌تر از بقیه‌ی فکرها در نظر می‌گیره و بهش گیر می‌ده. مخصوصاً وقتی تحت استرسی، این افکار بیشتر و شدیدتر می‌شن.

اما واقعیت اینه که این فکرها کنترلی روی اتفاقات واقعی ندارن. فقط بهت استرس می‌دن. تو می‌تونی با تمرین‌های ذهنی، مثل تمرکز روی لحظه‌ی حال (مدیتیشن)، نوشتن فکرها و بعد تحلیلشون، یا حتی گفت‌وگو با همسرت، این فکرها رو کمتر کنی.

یه تمرین ساده:
هر وقت یه فکر منفی اومد، از خودت بپرس:

آیا این فکر 100٪ حقیقت داره؟
قبلاً چند بار این فکر اومده و هیچی نشده؟
اگه دوستم این فکر رو داشت، چی بهش می‌گفتم
اینجوری میفهمی که اینا فقط یه خطای ذهنی هست و باید بهت بگم این شرایط رو خیلی ها تجربه میکنن
مامان پناه مامان پناه هفته بیست‌وچهارم بارداری