مامانا از تجربه بچه داری روزای اول بگین ؟؟ من خیلی استرسی هستم چطور کنترل کنم 🙂 حتی خوابیده هم نگرانم یکسره نگاش میکنم

سلااام مامان آیهان مامان قوی
بعداون همه استراحت مطلق وسختی بارداری وزایمان خیلی هم مامان خوبی هستی
تک تک نوشته هاتومن داشتم مامانای دیگه هم هرکدوم قطعأ یجورمشغله نگرانی واسترس داشتن
باورت میشه بخاطردلپیچه یاس یوقتاشباتاصبح دوتایی گریه میکردیم؟ هرچی میگذره اوضاع بهترمیشه ودرواقع مابه شرایط عادت میکنیم
الان4صبحه یاس روپامه همچنان باباش خیلی راحت خوابه
هیچکی مامان نمیشه برای نینی🙂
اولش بااون دردزایمان بفکر شیردادن وزردی نینی هستیم بعدش کولیک
من یهوبیدارمیشدم نگاه میکردم پتوروصورتش نباشه، یانفس میکشه؟، نکنه شیربریزه سرش پهلونباشه بچم خفه شه، وخیلی ازین فکرا
یادم نمیادبعد نینی خواب راحت داشته باشم
حتی یوقتایی انقددسشوییم دیرمیشه شکم دردمیشم ولی مجبورم بچموبخوابونم بعدبرم
بهشت هم برای ماکمه
ومرحبابهمه مامانای زحمتکش ازجمله خودموخودت💪👶💌

به مرور بهترمیشی....اوایلا کلن استرس همه چیش بیشتره

بچه هم بیشتر استرس حمامش دارم میترسم از این مورد و اینکه سیر بپره تو گلوش

والا من بیشتر استرس زخم خودم دارم ک‌باز و خوب نمیشه ایفدی ک درد کشیدم دیگه چشم نرسیده نکنه چیزی بشه خوب نشه فعلا رو‌بچه زیادی استرس ندارم معمولی

منم خاهرم تا 50روز بود، اما وسطش بستری شد بچم خاهرم رف خونه اش باز اومد
اولا یکم استرس داری اما تنهاشدی خودت قوی میشی... عزیزم همه تا یه ماهگی حتی نگران نوزاد خوابیده شون هستن.... تو دوماهگی بچه یکم جنب و جوش میگیره نگرانی کمترمیشه....

بیخوابی کل بدنمو مختل کرده

منم همینم تا صبح بیدارم از ترس تموم سیستم بدنم بهم ریخته😔😓

طبیعیه اولاش بعدش دیگ عادت میکنی ب بچع داری من انقد استرس داشتم بغل هیشکی نمیدادمش میگبتم سرش میکوبن یجا الانم همونطورم ولی کمتر شدع خیلی ... استرس و اضطراب و فکرای منفی و تنش تا روزی ک بچع هامون برن خونه بخت باهامونه