خداروشکر کن یبار سختی میکشی ولی تموم میشه
بهتر از دوبار سختی کشیدنه
بعد اینکه هدیه خدارو کسی پس نمیفرسته
نمیدونم چطوری از حرفم برداشت کنین. اما اون دیگه قلب داره یه موجود زندس
خواهر من نذاشت بچش بمونه از روزی رفت ی روز خوش دیگ ندید
لیاقت داشتی خدا دوباره بهت فرشته داده
ارزو کن خدا ب تمام کسای ک ندارن کوچلو بده
سلام گلم به کسی چه که به پیشگیری شماگیربده ،،منم دخترم ۱۶سالش بودکه فهمیدم ۴ماهه باردارم ،پیشگیری هم داشتم ولی چون قرص ضدمیکروب معده خوردم قرص ال دی راخنثی کرد ،،باردارشدم
توعمل انجام شده قرارگرفتم نه اعصاب دارم نه دل وحوصله
ولی خب هدیه خداست روچشمام میزارمش
واقعا تو این زمونه خیلی سخته خدا بهت کمک کنه تصمیم درست بگیری
فقط توروخدا اگه شرایط اقتصادی مناسب داریم بچه بیاریم نسل فقیر تحویل این جامعه ندیم 😔😔😔
منم دو روزه شب روز گریه میکنم آخرشم تصمیم گرفتم سقط کنم
عزیزم تو تنها نیستی منم مثل توام تازه با شرایطی به شدت بدتر. پسرم یک سال و پنج ماهشه و چهار ماهه باردارم و نی نیم دختره. ویار سختی دارم طوری که صبح و شب بالا میارم و تهوع امونمو بریده عمل سرکلاژ کردم و اومدم خونه مامانم خوابیدم تا بتونم یکم استراحت بیشتری داشته باشم شاغلم و دفترم روی هواس و… اما باز هم خدارو شکر میکنم با اینهمه سختی ازش میخوام بچه سالم باشه و انشاالله همین دو تا رو برام حفظ کنه دیگه بسمه. سخته ولی دو تاش با هم بزرگ میشه و بعد از اون بقیه تازه گرفتار بچه دوم میشن ما دیگه آردمونو بیختیم الکمونم آویختیم و میتونیم بیشتر به خودمون بپردازیم.
خدا خاسته ها همیشه عزیزترن مطمئن باش بد نمیشع
من دخترمو خدا داد هرچیم خوردم سقط نشد ولی خداروشکر خیلی روزیش خوب شد ۶ماهش بود خونه خریدبم
من دقیقا ۱ ماه بعد یک سالگی پسرم فهمیدم باردارم
ازاین طرف قبلش از پله ها افتادم کمرم ترک برداشت دکتر گفت استراحت
ولی سقطش نکردم هدیه خدا بوده
الان شرایطم خیلی سخته باکمر شکسته ۷ ماهه باردارم ولی دوستش دارم
گلم دیگه گذشت ازین حرفا چی به من میگی من دس تنهام اذیتم دستشویی هریک دقیقه راه رفتن که نمیتونم بزورپامیشم خیلی خستم بخدا 😓😓😢😢
آویسا خیلی اذیتت کرده ک ایقد بهمریخته ایی اخه بعضی بچه ها مث گل دختر من خیلی داستانشون زیاده اتفاقات و مشکلات باعث میشه بترسیم از بعدی
قشنگم خدا بهت صبر بده
عزیزم الان درسته خیلی ناراختی ولی باور کن یکم که بگذره اینقدر این بچه برات شیرین و عزیز میشه که نگو
دور و اطراف من پر از بچه های خدا خواسته ان که اتفاقا همشون در دونه خونواده ان
حتی خود من هم خدا خواسته ام
مامانم خیلی تلاش کرد که سقط بشم ولی خدا خواست و موندم
وچقدر ته تغاری و عزیز شدم تو خانواده
توکل به خدا کن بسپارش به خودش حتما کمکت میکنه
اگه دوتا بچه می خواستی که خوب دیگه اشکال نداره
می دونم سخته ولی خوب دیگه سختیش یک دفعه است
منم اصلا هیچ حسی نداشتم ولی بزرگ ک شد لگد ک زد هر چند نخوای ناخواسته باشه بازم از وجود خودته نمیتونی نخواییش
عزیزم منم نمیخواستم سقط کردم ولی دقیق بعد دوماه بازم باردار شدم هر دو رو با جلو گیری باردار شدم دیگه هدیه خدا بود با اینکه اصلا اصلا اصلا نمیخواستم شرایطشو نه روحی نه جسمی نه مالی نداشتیم ولی نگهداشتیم دیگه اول آخرش باید یکی هم میاوردیم الآنم ب زایمانم حدود دوهفته مونده خدا خودش کمکم کنه
یعنی هرکسی تو شرایط من بود کلا نمیزاشت بچه دار بشه از لحاظ مالی نه ها بخاطر شرایط خونه ای ک هستیم با خانواده شوهر و جاری و اینا ولی دیگه شد 😥
ببین دختر خوب
من دوتا دارم با فاصله 4ونبم سال
اگه فکر میکنی برای من دیگه سخت نبوده،،، باید بگم اشتباه میکنی
دهن منم که اینقدر فاصله دارن صاف شده
هرروز بهم سخت میگذره
اما.......
بخدا که عاشق هردوشونم
بخدا که اگه برگردم به گذشته باز دوتاشونو میخوام
بخدا که با تمام خستگیم، وقتی میبینم باهم بازی میکنن و میخندن خستگیم در میره
سخته ولی خیلی شیرینه
قسمت اینجوری بوده که دوتا داشته باشی
پس ذهنت رو آروم کن و آماده شو برای اومدنش
خدا لعنتشون کنه، میدونم مشکل اصلی همه ما، بیشتر تامین مالی بچه س
ولی خدارو چه دیدی
شاید آنقدر با خودش برکت آورد که بی نیاز شدی
منم اویلش خیلی گریه میکردم اما ب مرور گزشت الانم خیلی فکر میاد سراغم یا همه میگن زوده بچت کوچیکه اما چ کنم
بنظرم خیلی خدا میخوادت که بهت یه فرشته دیگه بهت داده من سر بچه اولم 5سال فاصله انداختم بشدت پشیمونم که چرا اینقد فاصله سنیشونه
منم چند روزه اعصابم ریخته بهم مثل اوایل بارداریم سر دخترم شدم
همش میترسم
چون الان قصدشو ندارم حداقل تا ۴ سالگیش نمیخوام باردار شم😭
چهل و دو روز گفت
چند وقتشه؟
روزانه پیام مشاور، متناسب با سن کودکتون دریافت کنین.
سوالاتتون رو از مامانای با تجربه بپرسین.
با بازیهایی که به رشد هوش و خلاقیت فرزندتون کمک میکنه آشنا بشین.