حرفتو و حالتو متوجه نمیشم چون به نظرم اگه ادم بچه ای رو نخواد باید ماه های اول سقطش کنه نه بزاره تو ۸ ماهگی بگه بهش حس ندارم
اون بچه درسته تو شکمت هست ولی حس های شمارو میفهمه
طفلی گناه داره
البته که بعد به دنیا اومدنش ۱۰۰درصد حست عوض میشه ولی کاش الانم حستو نسبت بهش مثبت کنی
❤️
نا خواسته باردار شدی؟
من بچه اولم به قدری حس داشتم .هر روز شاو خندون
وقتی دنیا آمد شد هوو من
اصلا بوسش نمیکردم همش دنده لج داشتم باهاش
الانم همینجوری هستیم رابطه ام باهاش خوب نیس
دومی اصلا بهش حس نداشتم زمان بارداری
حتی تاریخ هفته بارداریمو نمیدونستم
وقتی دنیا آمد دنیا من شده بود
انقد امید زندگیم شد خدا میدونه
روزی هزار دفعه بوس میکنمش
ب این فک کن فردا مونس و همدمت میشه رفیق میشه برات این حس و حالتم خواهشا ب پایان برسون گناه داره طفلی نمیگم ناشکری میکنی ولی خدا قهرش میاد الان همسایه مامانم میلیونی داره خرج میکنه تا خدا بهش یه فرشته بده هزینش هیچی بیچاره پاره پاره شده یکماه رفت تبریز طب سنتی هزینه هواپیماه و و....اینا هیچ چنتا جراحی انجام دادن بیچاره ۳ بار رفت اتاق عمل این همه عذاب بدبختی میکشه خدا بهش بده حالا ک خدا ب شما داده تا اینجا هم رسیدی ب امید خدا بگو خدایا شکرت ایشالا سالم و صالح باشه خود منم بد ۱۴ سال خدا دخترمو بهم دادفقط می گفتم خدایا حالا ک دادی سالم باشه چون ۲ دز کرونا زدم باشگاه میرفتم ورزش های سنگین سیاتیکم گرفته بود همش آمپول میزدم خدا امام پیغمبر نمونده ک نذرش نکرده باشم تا عمر دارم بدهکارم بهشون باید نذرمو ادا کنم فقط میگم خدایا شکرت ک دادیش سالمه الانم میمیرم براش عمر و جونمه
من دوتا دختر دارم
من دوسداشتم این پسر بشه که خدا نخواست
منم مثل تو بودم همش گریه میکردم شوهرمم اخلاقش عوض شده بود حتی وقتی به دنیا اومد حسی نداشتم بعدش کم کم همسرم عاشقش شد دخترمم باباش رو بیشتر از من دوست داره
میدونی الان از این حسی ک تو داری اون قشنگ متوجه میشه چقد غصه میخوره منم همینجوری ک شما باردار شدین در ناممکن ترین حالت باردار شدم حالا شما بدون جلو گیری بودین من با جلوگیری شدم اویل خیلییی غصه میخوردم خیلی ها چون حسی نداشتم ترس داشتم میگفتم چکار کنم پسرم هنوز بچس وقتی دنیا بیاد پسر من تازه دوسال یازده ماهه میشه میدونم قرار خیلی چالش داشته باشم ولی نهایت آدم هفته ای دوبار کمکی میاره غیر از اینه ؟نهایت ماه های اول ک بچه دوم همش خوابه تمام تلاششو میکنه اولی رو محبت کنه ن پذیرفتم راستش سنو انتی مهرش کلا به دلم نشست الآنم پسرمو دارم آماده میکنم از نظر ذهنی قصه میگم دستشو میزارم روی شکمم میگم اینجا ی نی نی داریم
ما تو فامیلمون داشتیم ناخواسته باردار شد میخواست سقط کنه نکرد کلی هم دردسر کشید میگفت اصلا به این بچه تو شکمم حس ندارم وقتی دنیااومده دوماه بعدش عااااشق این دومی هم شد دیدمش گفتم حالا دوسش داری گفت وااای خیلییییی جونمو براش میدم هیچ فرقی با اولیه نداره
الان بخاطر شرایطت بهم ریخته ای خوب میشی عزیزم نگران نباش
به خاطر تغییرات و تحولات هورموناس عزیزم
تابدنیامیادمیشه همه چیزت من حتی توبارداری باهاش حرفم نزدم اماتادیدمش شدهمه وجودم همه زندگیم اماخب امیرعلی بچم ضربه بزرگی خوردوآب شدم بچم بااینکه هیچی کم نمیزاریم براش
ازفردا بهش دل ببند براش لباس بخر.خداهم شکرکن ک این تواناییو تو شمادیده ک بهتون ی دختر داده.خیلیا منتظرن خدا ی بچه بهشون بده.مطمئن باش وقتی دنیابیاد حتی از این بچتم بیشتر دوسش داری
تا بغل نکنیش متوجه حست نمیشی و کاملااا طبیعیه
فاطمه دقیقا منم همین بودم هیچیم نخریدم اصلا نمیدونم چرا ذوقی نداشتم اما الان همه زندگیمه تمام احساسم که نسبت به جانا هست به هانا هم هست
من دقیقا شرایط شما داشتم بچم الان دوماهشه و باید بگم واقعا زجر آوره و من نتونسم هنوز کنار بیام بچه اولمم دو سال ونیمشه و اصلا دوس نداره و مدام لجبازی و اذیت امیدم ب آینده اس دیگ نمیدونم درس میش یا ن
این طفلی که گناهی نداره قشنگم خودشم که نیومده دنیا همینطوری تلخ هس تلخترش نکن نه برای خودت نه برای تو دلیت گناهه عزیزم خیلیا تو حسرت بچه ان
عیبی نداره
خودتو عذاب نده
همین که داری به ماها میگی یعنی عذاب وجدان داری
کاراشو شروع کن حتی اگه به دلت نیست
کم کم ذوق میاد تو دلت
به دنیا بیاد اونم میشه عزیز دلت
چون ناخواسته بوده یکمی این حس رو داری و طبیعیه
ترس از آینده ترس از اینکه نتونی از پس دوتا بر بیای
ترس از اینکه به اولی آسیب نرسه
همه اینا باعث شده این حس رو داشته باشی
همه چیز رو به راه میشه
فقط بعد تولد سفت و سخت جلوگیری کن
که سومی یهو نیاد
روزانه پیام مشاور، متناسب با سن کودکتون دریافت کنین.
سوالاتتون رو از مامانای با تجربه بپرسین.
با بازیهایی که به رشد هوش و خلاقیت فرزندتون کمک میکنه آشنا بشین.