بچه ها خیلی سخته دوتا بچه کوچیک داشتن ی روزایی مثل امروز بدجور کم میارم دیشب بچه ها از ۳ تا ۵ صبح بیدار بودن باز از ساعت ۷ بیدارن دارم میمیرم از خواب و خستگی فردا هم واکسن مانلیه روز سختی در پیش دارم
مانی هم یکسره مانلی رو اذیت می‌کنه ناخن میزنه ب دست و پاشو زخمیش می‌کنه میزندش وسیله پرت می‌کنه دارم پارهههه میشم مامان بابام برعکس بارداری ک خیلی هوامو داشتن الان مریض احوالن حتی هفته ای یکبار خونشون هم نمیتونم برم مامانم همش میگه حالمون بده بنظرتون هفته ای یکی دوروز برم خونه مادرشوهرم؟ ک اونجا بلکه یکمی بتونم استراحت کنم
رابطه جالبی ندارم باهاشون ولی واقعا حس میکنم ناچارم

اره عزیزم اگر خونشون نزدیکه حتما برو ازشون کمک بگیر بذار کمکت کنن سخت نگیر که خودتو داغون کنی همیشه که قرار نیس پدر و مادر دختر حمایت کنن الان ک بنده های خدا نمیتونن حتما حتما برو پیش مادرشوهرت
منم اگر مادرشوهرم اینجا بود با این که سنشون بالاس ولی حتما سعی میکردم کمک بگیرم

به نظر من اگر رابطه ات خوب نیست نرو بذار همسرت از مادرش بخواد که بیاد دو روز خونه شما کمکتون باشه ولی اگه میدونی رفتنت رابطتون رو بدتر نمیکنه برو

خدا قوت عزیزم...اره به نظرم برو یه کم کمکت بدن نذار بدنت کم بیاره چون رو اعصابتم تاثیر میذاره