۱۰ پاسخ

خب کمتر برو دو سه هفته ای یبار برو ، اینجوری اختیار تربیت بچتم با خودته .هرچی کمتر بری اعصابت آروم تره

باید قبل اینکه ا نجا بخوابه بیای خونتون

چند وقت نرو خودشون رعایت میکنن من پدر شوهرم همش گیر میداد چرا غذا جدا میدی چرا با هر بار تعویض میشوری یمدت نرفتم فعلا خداروشکر دخالت نمیکنه

نه این دفعه که رفتی همون اول بگو قشنگ ببینینش وقت خوابش ما باید بریم

من قبل تایم خوابش بلند میشم میگم بچه ام خواب زده میشه

پس من چی بگم که۱۴روزعیدبایدبرم اونجاجرات نیس بگی به بچت بشین بدشون میادیه سره هم میگن بخورانقدپسرم میخوره که بالا میاره منو واسه عیدحول گرفته

عزیزم مهمونی با بچه کوچیک سخته
حرص نخور با آرامش کامل بخوابونش
اونام کار اشتباهی نکردن دلشون میخواد با بچه وقت بگذرونن

خب شرایطو که دیدی از این به بعد فقط بعد از ظهر برو بعدم آرامش بچتون از هر حرف و حدیثی مهم تره اون بچه بجز شما کسی رو نداری پس رک و راست بگو ساعت خوابش مهمه نمیخوام اذیت بشه آسیب ببینه با تندی نمیگیم ولی هر کسی هم ناراحت شد به درک

دقیقا مال منم اینجوریع من بزور میگیریم بدون هیج رو درواسی

خب شما بیشتر روزتو بیرون میگذرونی و میگه شبا سرمون تو گوشیه خب به جای اون به کارای عقب افتادت برس یا ناهار فرداتو اماده کن

سوال های مرتبط

مامان گل پسر مامان گل پسر ۱۵ ماهگی
بعد من طبقه بالا مادرشوهرم اینام ، تا این بچه گریه میکنه زنگ میزنه به من که چشه ، خب بچه گریه میکنه دیگه ، میزم دسشویی گریه میکنه میرم یه کاری کنم گریه میکنه، میخواد بره سر گاز و اینا نمیزارم گریه میکنه ، گریه های وحشتناک میکنه انگار چی شده ، اینم زرتی زنگ میزنه به من که چشه بچه ، به خدا انگار شکنجه میکنمش
امروز دیگه همه چیزو گذاشتم کنار عصبانی بودم از دست بچم و این گریه های الکیش، بهش گفتم لابد میخواد یه کار بکنه من نمیزارم خطرناکه ، گریه میکنه ، میخوای من ایندفعه بزارم بره سر گاز یا دسشویی نرم اروم باشه بچه اره؟ شکنجه نمیکنمش که ، گفت نهههه گفتم شاید تب داره یا دندونش درد داره اذیتت میکنه ، میگم خب درد داشته باشه یا تب استامینوفن میدم بهش دیگه ، گفت باشه و خدافظی کرد ، اه خستم به خدا ، انگار من خودم دلم میخواد این گریه کنه ، خسته شدم به قران،‌گاهی از دستش یه دو دقیقه میرم تو اتاق فقط اروم شم و برگردم نمیفهمم چشه، فقط بهونه و غر ، دندوناشم تازه دراومده اخه
حالا اگه مادرشوهرم بنده خدا میتونست نگهش داره میگفتم یعنی میخواد یکم کمکم کنه ، ولی نمیتونه ، مشکلیم براش پیش بیاد ازش بپرسم میگه من نمیدونم ببر دکتر ، حالا تا گریه میکنه زنگ میزنه چشه😑😑