پسرم. خیلی اذست میکنه بخدا الان انقد حرص داده میخوام گریه کنم یذره ب حرفم گوش نمیده بی حد لجبازه چشاشو باز میکنه میره راه پله یچی میگم داد میزنه صداش راهپله رو برمیداره چنتا فحش یاد گرفته یسره میگ هرکار میکنم یادش نمیره بخدا یکیشو فقط یبار شنیده حالا ورد زبونش شده فقط کافیه یبار بگی یاد میگیره بزور میارم خونه درو قفل میکنم میره درو میکوبه همسایه ها شاکی میشن موندم چ غلطی کنم یذره آسایش ندارم از دست این بچه مربیش میگه اصلا ب حرفم گوش نمیکنه از هیچکسم یذره نمیترسه

پسر منم چندوقته ،خیلی خیلی عصبانی بشه ،میگه حرف زشت میزنم،بعد میگه کثافت و لامصب ، من اوایل واکنش نشون ندادم اما دیدم وقتی به بقیه یا تو جمع میگه بقیه زیاد واکنش نشون میدن و اینهم بیشتر میگه، برا همین چندبار مجبور شدم و تو جمع ،دعواش کردم ،ولی بیشتر شد . الان از دیروز هروقت حرف زشت میزنه ،میگم چرا خودتو صدا میزنی؟؟ باز ناراحت میشه میگه اسم من نیس، بعد میگم پس نگو ،چون همه فک میکنیم، داری خودتو صدا میکنی، چندبار اینو گفتم البته با مهربانی نه تندی نه دعوا نه صدای بلند ، با ملایمت و عادی باهاش حرف زدم،پسرم گریه و داد میزد اما من تن صدام اروم کردم که مجبور شد برا شنیدن حرفام صداش اروم کنه و خداروشکر خیلی کمتر شده ،و فک کنم این جوابه

منم دیروز تو همین وضعیت بودم.دلم میخاست خودمو بزنم.عیب نداره کاری نمیشه کرد فقط صبر صبر صبر