۱۳ پاسخ

من یهویی شد. ساکم هم نبسته بودم، خیلی استرس ریه‌شو داشتم اما خدا رو شکر دستگاه نرفت فقط ۲۸۵۰ بود و قدش بلند بود اما لاغر بود اما یه ماهه بود وزنش خوب شد. شد ۴ کیلو و دویست.

دیگه کیسه آبم پاره شد زنگ زدم شوهرم اکمد ساکو بستیم تند تند، رفتیم دکتر معاینه کرد گفت کیسه ات پاره شده برو بیمارستان بهت آمپول ریه بزنن تا بیام. رفتم چون دوست داشتم طبیعی چند ساعت وایسادم اما رحمم بسته بود کامل دیگه رفتم سزارین.
استرس داشتم فشارم زیاد بود یک ساعت بیشتر ریکاوری موندم ولی اتاق عمل اصلن درد نداشت سوزن بی حسی و بچه رو نیم ساعت کمتر دراوردن.

فقط بعدش رفتی توی بخش اصلن نخند، بیچاره میشی. پسر من یه حرکتی کرد من خندیدم دیگه اینقدر درد داشتم به گریه افتادم بعد خنده و خیلی بد بود. ولی گذشت.
هرگز خاطره زایمانت از یادت نمیره.

من یهویی شد فشارم رفت بالا
دچار حمله قلبی شدم
اصلا نفهمیدم فقط سوند رو وصل کردن متوجه شدم میگن خیلی درد داره ولی نداشت دردش در حد یه سوزن معمولی بود
بعد زایمان هم که استراحت مطلق بودم ولی نمیتونستم سرفه یا عطسه کنم جا بخیه درد میکرد
اما با وجود فشار بالا و مشکل قلبی و استراحت مطلق بودن از روز ششم خودم پاشدم کارهام رو میکنم خدا رو شکر از سزارین راضیم

تا شد ۱۲ ساعت تموم و اجازه حرکت داشتم ..البته نباید وقتی از اتاق عمل میای اصلا تکون بخوری نه سرت نه گردنت نه دستو پات تا جایی که میشه صحبتم نکن ... من صحبت کردم گردنمو تکون دادم تا چند روز اثر بی حسیا ریخت تو گردن و سرم ... دردی فرای تصور.... اما با مایعات گرم دفع شد با نسکافه و چایی و این چیزا ...از تخت پاشدن شب اول اونقدی مه میگفتن سخت نبود ...درد داشتی اما چند قدم که راه میرفتی اروم میشدی مثل اولش نبود دیگه ...خونریزی برای من تو همون ۱۲ ساعتی که بی حرکت بودم زیاد بود بعد از اون تای و گذشت شب اول خیلی کم شد در حد روز ۳ ۴ پریودی و اصلا زیاد نشد دیگه ....
همه اینا قابل تحمله اصلا به خودت سخت نگیر و نگرانش نباش شب اول میگذره روز دوم خیلی بهتر میشی هر چی زودتر مرخص بشی بیای خونه هم بهتره روزی چند بار بخیه هاتو بشور مراقبشون باش و اصلااااااا کار نکن ... من کار کزدم متاسفانه اندازه یه عدس یکی از بخیه ها هنوز جوش نخورده و درگیرشم ....
شما مراقب خودت باش امیدوارم به خوبی و‌خوشی زایمان کنی و کوچولوتو بغل بگیری

سلام عزیزم
اول از همه بگم که تجربه هر کسی متفاوته چون بدن ها و استانه تحمل هر کسی هم باهم متفاوته....
من یه روز قبل رفتم بیمارستان بستری شدم از ۱۲ شب سرم وصل کردن تا اماده بشیم برای فردا صبح
صبح ساعت ۶ اومدن سوند وصل کردن
برای من درد نداشت حس عجیبی داشت انگاری جیش داشتی ولی نمیاد ... یکی دو ساعتی یه حس عجیبی داری بعد عادی میشه برات ....
بعد از این گان پوشیدم و اماده اتاق عمل شدم و رو تخت خوابیدم و رفتم اتاق عمل
بی حسی رو میزنن تو مهره کمر برای من خوب نبود چون بار اول بی حس نشدم و دوباره این کارو برام انجام دادن که طبیعتا هم استرس زیادی بهم وارد کرد هم خب دردم اومد
اما فضای اتاق عمل رو دوس داشتم یه حس عجیب غریبیه هم مظربی هم مشتاق .. بعد از اینکه مطمئن شدن بی حس شدم دکترم اومد و عمل رو شروع کردن و تقریبا ۴۰ دقیقه بعد رفتم ریکاوری ...تو این مدت هیچی حس نمیکنی طبیعتا ....رب ساعتی بیشتر ریکاوری نبودم همونجام بچمو اوردن که شیر بخوره ...بعد رفتم بخش ...تا ۱۲ ساعت اجازه حرکت و خوردن و اشامیدن نداشتم بی حرکت خوابیدن برای من خیلی سخت بود ...تقریبا دوساعت بعد عمل بی حسی رفت و کم کم دردام شروع شد اما درد بخیع ها قابل تحمل بود امااااا امان از درد کمرم ! به خاطر اینکه دوبار بی حسی گرفتم کمرم به شدت درد میکرد اینقدی که بخیه ها به کلی فراموش شده بودن..من از درد کمز مینالیدم بقیه از بخیه هاشون .... اما یه مسکن زدن به پام دردم تا حدودی اروم شد قسمت رون پام از شیاف هم استفاده نکردم برای درد ... پمپ درد هم نگرفتم ... چون بچه شیر میدی خیلییییی تشنه میشی من زیاد تشنم شده بود التماس میکردم برای اب ....

چجوری وزن بچت بالا رفت

درد نداره نترس 😊 بی حس میشی فقط وقتی بی حسی تاثیرش میره شاید یکم درد داشته باشی که اونم تو بیمارستانی بهت مسکن میدن اروم میشی چیز وحشتناکی هم نداره چون پرده جلوته تو چیزی نمیبینی تو اتاق املم باهات همش حرف میزنن نمیفهمی کی بچه بدنیا اومد خیلی سریع بچه رو در میارن

منم استرس داشتم همش فکر میکردم برنمیگردم ولی به خوبی و خوشی گذشت. الانم نی نی م کنارم خوابیده😍

من تجربه ی خوبی ندارم خیلییی بدبود

دردش فقط موقع بلندشدن هس مدامم شیاف بزن هر چهارساعت نگو درد ندارم نمیخوام تا دو روز بزن حتما نگران نباش عژیزم اسون بگیر اسون میگذره

منم استرسشو دارم🥺

من حاضرم ۱۰۰بارسزارین کنم ولی طبیعی نرم که معاینه کنن عوضیا

بدن با بدن فرق میکنه گلم
من با دوستم دو روز فقط زایمان کردم اون هنور ک هنوزه زیر شکم میگیره اوه و ناله میکنه ولی من
من تنها استرسی ک داشتم این بود ک وقتی میخاستم ببرن اتاق عمل دم در اتاق عمل زدم زیر گریه بقدری ترسیده بودم 🥲 ک اونم تمام شد
فقط و فقط نترس
تنها کاری ک می‌تونم بگم تو ۲۲ سال ام
نجام دادم فقط زایمانم بود
فشار شکمی درد داره ولی تحمل کنی بهتره
یکبار تو اتاق عمل فشار دادن واسم یبار تو ریکاوری یبار تو بخش اونم نفس عمیق بکشی تمام‌ میشه
درد داشتی از شیاف استفاده کن
تا میتونی راه برو راه رفتن گزینه خوبیه

من باز امروز رفتم بیمارستانو‌ دیدم استرس گرفتم🥺

سوال های مرتبط