خانومای رشتی تجربه من از سونوگرافی بصیر جعفری
۲سری اخری ک پیششون رفتم بینهایت افتضاح و تندتندی و بدون دقت انجام دادن ک این سهل انگاری باعث کلی استرس بمن و اطرافیانم شد
سونو بیوفیزیکال داشتم گفت بچه حرکت داره و نفس نمیکشه ک بعدش رفتم بیمارستان nstدادم بعد کلی معطلی و سختگیری و دقت بیمارستان گفتن خوبه برم خونه
برای اینکه امروز خیالم راحت بشه پیش ی دکتر دیگه ای رفتم وبا کلی دقت گفت همه چی خوبه و نگرانی نداره حتی وزن بچه هم دکتر بصیر اشتباه گفته بود و ماما بیمارستان بهم گفته بود ک نمیشه۴۰۰،۵۰۰گرم خطا داشته باشه و معمولا۱۰۰تا۲۰۰گرم خطا طبیعیه
وزن بچه بصیر گفت۳۲۵۸مثبت منفی۴۸۲گرم
ولی این دکتر ک رفتم۳۷۵۳مثبت منفی۷/۵٪
حتی از نظر هزینه هم بصیر۱۱۷۰گرفت
این دکتر۹۹۰گرفت
و بدتر از همه این بود ک تاکید داشت۲۰دقیقه اس ک سونو انجام داده و توی این۲۰دقیقه بچه تنفس نداشته و بعد اینکه من فیلممو نگاه کردم کلا۱۰دقیقه بود
خواستم تجربمو بهتون بگم ک حواستون باشه بعد مثل من کلی استرس نگیرید و ضرر مالی نبینید،من سر همین قضیه هم کلی استرس کشیدم هم باعث تصادف ماشینم شد کلی خسارت روی دستم موند چون عجله داشتم برم بیمارستان

۵ پاسخ

خدا لعنت کنه کسی و که باعث استرس و دلنگرانی زن باردار میشه.

آخرسر کجا رفتی سونو؟

بصیر ک دقتش خوب بود
دکترش عوض شده بود؟؟؟؟

خداازشون نگذرع انشایی خوبه عزیرم

وای دقیقا
سونو ی هفته پیش من وزن بچه ۲۴۴۰ بوده
امروز ۳۱۰۰ 🤦🏻‍♀️
اینقد استرس داشتم از هفته پیش

سوال های مرتبط

مامان mehrab مامان mehrab ۷ ماهگی
پارت دوم
خب من یکشنبه عصر بود که از دکتر اومدم و کلی استرس داشتم به خاطر این دفع زیاد پروتئین و باید تا چهارشنبه صبر میکردم برا دکتری که دکترم معرفی کرده بود ۲شنبه ۳شنبه هم هم تعطیل بود من دیگه از اسنپ یه ویزیت آنلاین گرفتم که بهم چیری نگفت گفت باید سونو کلیه انجام بدی و برام نوشت منم دیگه گفتم خوبه فردا یه جایی پیدا کنم برم سونو چون احتمالا پیش اون دکتر کلیه هم که میخوام برم اونم سونو میخواد دیگه شبش درست نخوابیدم و کلی استرس داشتم هی دنبال جایی بودم که باز باشه روز تعطیل و اینا دیگه صبح که بیدار شدیم من یکم صبحونه خوردم گفتم یکم کم تکون میخوره بچه البته پیش میومد که کلا کم تکون بخوره دیگه ولی شوهرم گفت که بریم همون بیمارستان سینا که قرار بود زایمان کنم که احتمالا سونو هم داره توی راه هم یه آبمیوه خوردم ولی همچنان خیلی کم تکون خورد ولی من میگفتم اوکیه شاید خوابه دیگه تا رسیدم بیمارستان پرسیدم گفتن سونو که نیست بعد شوهرم گفت برو تست بده خیالمون راحت بشه من همچنان مردد بودم دیگه رفتم زایشگاه گفتم میخوام تست بدم کم تحرکی گفت از کی گفتم از صبح !
مامان دریا🌊❤️ مامان دریا🌊❤️ ۳ ماهگی
خاطره زایمان
پارت ۱
خب اول از همه بهتون بگم ک من از اول بارداری خیلی فعالیت داشتم ، خونم طبقه ۴ بدون آسانسور هروز بیرون بودم میرفتم بازار کارای خونه رو خودم میکردم رابطه ام ب صورت مرتب داشتم ، استراحت نداشتم. از ۲۵ هفته افتادم دنبال انتخاب ماما همراه و بیمارستان چون خیلی استرس داشتم ک همه چی خوب پیش بره، و بنا ب دلایلی (ک پزشکی نیست و شخصیه)😂 انتخابم طبیعی بود
با این شعار ک لگنم خوبه تحرک دارم و مادرم راحت زاییده منم مثل اونم ,دردش ی روزه ، تا ۵ سانت قابل تحمله ، روش بی دردی هس و .....
دلم ب اینا خش بود ک حتمن حتمن میتونم و از پسش بر میام
و بزرگ ترین اشتباهی ک کردم این بود دکترم مال اون بیمارستانی ک میخاستم برم نبود (من خیلی دکتر عوض کردم تا یکی و پیدا کردم ک خوب بود)و دیگ نمیشد عوضش کنم ، و میگفتم اگ‌مشکلی پیش بیاد و ی درصد بخام سزارین بشم دکتر شیفت بیمارستان هست دیگ پس نیازی نیست دکتر بگیرم تنها امیدم ب خدا و بعد ماما همراه و بعد روش های بی‌دردی بود
منو تا آخرین لحضه زایمان ندادن ینی تا ۴۱ هفته کامل نی نی تو دلم بود
ی هفته آخر هم کارم شده بود هرووووز برم سونو و آن اس تی .
اینم بگم ک از ۳۶ هفته رفتم‌ پیش ماما. ورزش میکردم دوش میگرفتم و ...
و همه اون کارایی ک ماما میگه و انجام دادم
شیاف ۳ تا میزاشتم ب جا یکی
پیاده روی و ۳ یا ۴ ساعته میرفتم
این مقدمه رو داشته باشید تا بقیه اشم بزارم 🙂🙂🙂
مامان مهرانا مامان مهرانا ۷ ماهگی
تجربه زایمان من
من اول دلم با طبیعی بود ورزش میکردم پیاده روی میرفتم ابزن زایمان استفاده می‌کردم تا ۳۹هفته و ۳روز دریغ از درد و حتی یه سانت هم باز نشده بود رحمم
و بچه وارد لگن نشده بود ب گفته دکترم لگنم محدودیت داشت
دیگه تصمیمم این شد ک خودم برم سزارین الکی درد طبیعی رو نکشم آخرشم سزارین شم
دکترم اذیتم کرد هفته اخری من بدون دکتر موندم درحالی ک از اول تحت نظر خودش بودم وظیفش بود با اینکه ۳تا بیمارستان میاادبرای زایمان یجوری برام جور کنه ک اخرش گفت ایشالله زایمان خوبی داشته باشی و من موندم بدون دکتر!دکتری ک ذره ای مسئولیت نداشت چون من هفته اخر فشار گرفته بودم و استرس خفگی بچه!
گفتم برم بیمارستان میلاد ویزیت شم شاید قبول کردن بخاطر محدویت لگن ک یه دکتر خیلی مهربون بودن گفتن میدونی ک دولتی اینطوریه خواستی بعد از ظهر بیا بیمارستان مصطفی خمینی من بیام برای سزارین (بدون زیرمیزی) منم فکرامو کردمو ساعت ۱۲ از پیش دکتر اومدم یهو تصمیم گرفتم ک آماده شم برم راه افتادیم ساعتای ۳رسیدم بیمارستان گف برو بگو کاهش حرکات دارم و درد با تنگی لگن(بهم نامه داده بود ببرم)
رفتم و قبول کردن ان اس تی انجام دادن و بدون هیچ اذیت و معاینه ای گفتن اوکیه و لباسای اتاق عمل و پرونده باز کردن ساعت حدودا ۴رفتم اتاق عمل
با دکتری ک هیچ شناختی ازش نداشتم و یه دکتر سن بالا ولی حاذق و کاربلد
میدونستم از اول میرفتم میلاد پرونده باز میکردم پیشش
ادامه..
مامان لیام مامان لیام ۱ ماهگی
#تجربه nst و چهار روز حرکت ضعیف نی نی😐
تقریباً چهار روز میشه ک حرکت بچمو خیلی اروم داشتم حتی وقتی چیز شیرین و بستنی میخوردم
دیگه امروز صب طبق تجربه یکی از خانمای گهواره ک همشهری هم بودن دلم شور افتاد گفتم برم ی ان اس تی بدم خیالم راحت شه ک چیزی نیست
از ساعت نه بیمارستان ارجمند بودم تا دوازده دو دفعه گرفتن بینشم آبمیوه خوردم ولی خوب نبود جوابش
دیگه زنگ زدن دکترم گفت برم راضیه فیروز بستری شم😐
خانمه گفت خونه نری سریع برو بیمارستان
من زنگ زدم شوهرم با گریه مرخصی گرفت سریع اومد دنبالم
رفتم راضیه فیروز گفتن ما هم باید با دستگاه مون بگیریم. اول نتیجه ش خوب بود ولی بعد بازم مشکوک بود
دیگه فرستادن مهرگان 😐 سونو بیوفیزیکال بگیرم
ک اونجا مشخص شد مشکلی نیست و همه چی خوبه
اینو نوشتم برای خانمای همشهری ک مثه من تا مرز سکته نفرستنتون سریع استرس نگیرین

از بیمارستان ارجمند و راضیه فیروز توقع نداشتم سونو بیوفیزیکال نداشته باشن
اگه تجربه ان اس تی از این بیمارستانا یا جای بهتری دارید ممنون میشم راهنمایی کنید برای دفعات بعد من سه تا بیمارستان نرم بخاطر ان اس تی 🫤
مامان آوا ُ آرشا🧿❤️ مامان آوا ُ آرشا🧿❤️ ۳ ماهگی
سلام خانوما خوبین من امروز رفتم سونو وزن ک دکتر گفت سن جنین ۳۵ هفته و ۲ روز هستش وزنش هم ۲۶۴۰ گرم ضربان قلبش ایناهم همه اوکی ب جر کیسه آب ک گفتش آبش کمه باید مایعات زیاد مصرف کنی بعد تو سونو زده ک جفت گرید یعتی چی
رفتم پیش دکتر زنان خودم گف ک جفت نسبت ب چیزی ک باید باشه بزرگتر و باعث شده کیسه آبت بیاد پایین . بعد برا کیسه آبم هم تست نوشت ک از داروخونه بگیرم صب برم برام انجام بده ببینیم کیسه آبم نشتی داره یا ن
بعد طبق سونو ۱۴ هفته ک حساب کرد سن بارداری‌ها گفتش ک الان باید ۳۶ هفته و ۳ روز باشی . بعد گف وزن بچت هم کمه
کلی بهم استرس داد
حالا صب تو بیمارستان از یه متخصص زنان دیگ وقت گرفتم ک برم هم برام تست کیسه آب رو خودش انجام بده هم کل مدارک و پرونده رو ببرم ببینه حساب کنه ک گ ببینیم واقعا سن جنین چقدرع و زنش نرمال یا ن
اگه آن تی رو انجام می‌دادم دیگ خیال م از بابت سنش راحت بود متاسفانه درست زمانی ک باید میرفتم آن تی پدربزرگم فوت شد رفتم شهرستان تا برگردم وقت سونو آن تی نگذشته بود
نمیدونم واقعا چیکارکنم فکرم خیلی درگیره
تا الان خداروشکر مشکلی نداشتم الان اینجوری شدع
مامان 🩷☃️🌨️ مامان 🩷☃️🌨️ روزهای ابتدایی تولد