۲خوابیدم یهو با صدای گریه وحشتناک پسرم از خواب بیدار شدم شیر پادم بهش نخورد دیدم ساکت نمیشه بغلش کردم دیدم اروم نمیشه اوج میگیره انگار ترسیده بود وسط شام دادمش بغل همسرم زد زیر گریه وحشتناک ک انگار ترسیده بغلش کردم اروم شد دخترمو دید دوبار زد زیره گریه وحشتناک الانم ک از خواب بیدار شد صحبت ک میکردم باهاش میزد زیر گریه وحشتناک برق رو روشن کردم انقد راش بردم تا خوابید بدون سدا یعنی چی از صدای من میترسه؟؟؟چی شده یعنی دارم دق میکنم

دختر منم یه روز دوبار اینجوری کرد من خیلی استرسی شدم گفتم چرا بچه ام از من می‌ترسه مامانبزرگم گفت نه چون مامانشی ازت انتظار داره سریع بفهمی چشه چون متوجه نمیشی بیشتر گریه میکنه

دخترمنم بعضی وقتا همینجوری میشه طوری ک نصف شب ازترس مردیم چنان گریه ای میکرد ک نگو گذاشتمش ک شیرش بدم آروم بشه یهو یه بادی درکرد خوابش برد فکر کنم ازنفخه واسه شماهم

امشب دلم واقعا گرفت گفتم نکنه از صدای من ترسیده بثه ک داره سفت میکنه دیشب خیلی بی قرار دندون و لثه بود از درد

پسر منم دیشب بالا آورد آروم بود یکم بعد گریه کرد مگه تموم میکرد

گلم شاید نفخ داره
پسر منم امشب همش گریه کرده تازه خوابیده