سلام مامانا همسرم صبح تا شب سرکار شبم ک میاد خسته میخابه امشب زودتر اومد ک بهم کمک کنه و بچه بگیره و باهاش وقت بگذرونم اما تا بچه بغل کرد بچم اول بهش ذل زد بعد جیغ زد و گریه هیج جوره هم ساکت نشد داشت از حال می‌رفت بغل کردمش فوت کردم صورتش طول کشید تا آروم شد الآنم تا باباش نزدیکش میشه بچم صورتش برمی گردونه و محکم من بغل می‌کنه یعنی از باباش می‌ترسه یا چی چرا اینطور می‌کنه بچم دلم بحال همسرم سوخت طفلک کلی ناراحت شد🤕

بچه مادر رو جدا نمیدونه با اولین نفری باید ارتباط بگیره پدر هست چون همسر شما خونه نیست ارتباطی نگرفته باهاش حالا هر موقع که وقت داره بیشتر باهاش وقت بگذرونه و حرف بزنه و بازی کنه تا رابطشون خوب بشه

حس حسادت داره حتما

شاید بد بغلش کرده چون معمولا توی سه ماه هنوز حتی غریبه ها رو تشخیص نمیرن

الهیییی
بزار آروم ک شد
همسرت اسباب بازی بهش بده
باهاش بازی کنه
تا عادت کنه

سلام عزیزم خب اون طفل گناهی نداره وقتی فقط شمارو میبینه و پدرش رو ن همین میشه تو این سن دیگه بچه‌ها شروع میکنن ب درک کردن محیط و ب آدما خو میگیرن انشاالله تن همسرتون سلامت باشه ی مدت ک باهاش وقت بگذرونه درست میشه نگران نباش

غریبی میکنه چون باباشو کم دیده

نکنه غریبگی میکنه