حرفام زیاده،اما لطفا بخونید و جواب بدید چون باعث دلگرمیم میشه نظرتون
من بارداریم تو اوج کرونا بود،کلا بارداری سخت داشتم ویار و فشار پایین و...
یه روز که نوبت ویزیت داشتم کیسه ابم پاره شد و دکترم گفت باید برم نزدیکترین بیمارستان وحتی نشد برم بیمارستانی که برنامه ریزی کرده بودم
همون روز وارد ۳۳هفته شدم و زایمان کردم
حتی پسرمو نزاشتن رو صورتم که حسش کنم فقط نشونم دادن و سریع بردنnicu منم فرداش تونستم برم nicu بچمو ببینم
هر موقع کلیپ زایمان بقیه رو تواینستامیبینم دلم میگیره
الان میگم کسی هست که ازبارداریش فقط هفت هشت تا عکس داشته باشه؟عکس بارداری نگرفته باشه؟بچسو بعد از بدنیاااومدن حس نکرده باشه؟کسی هست روز اول که بچش دنیا اومد ازش عکس نگرفته باشه؟
به غم عمیقی سه ساله باهامه😔

ای وای عزیزم چ چیزایی غمگینت میکنه
من ۴ شکم زاییدم هیچ کدوم نه عکس بارداری دارم نه کلیپ زایمان نه غیره برا من هم هر دفه که زایمان میکردم ی اتفاقی می افتاد یا بچم فوت میکرد یا بستری میشدم اما دیگه همه ی این غمها رو فراموش کردم بجز حسرت بچه ی از دست رفتم😞خداروشکر کن بچت صحیح وسالم پیشته

عزیزم این حسو تجربه کردم اما نه در مورد بارداری. درکت میکنم. شاید به ظاهر الکی باسه ولی واقعیت داره. منم عکس بارداری تو آتلیه ندارم چون برا زایمان رفتم خونه مامانم و همسرم به شهر دیگه بود و همیشه حیرت میخورم جالبیش اینه که همون عکساییم که با گوشی گرفتم تو یه فلش بود که گم شد😅😅 و همیشه دوست دارم زمان برگرده عقب و برم آتلیه.‌ و یه سری حسرتای دیگه.
خدا سلامتی و شادی بده انشالله

عزیزم نشده دیگه باید به چیزای مثبت نگاه کنی‌مثل اینکه میتونست اتفاقای بدتری برات بیوفته این‌چیزا فکر کردن نداره میتونیست واسه ی خودت فرزندت خطرهلی جدی پیش بیاد غصه اینچیزارو‌نخور خداروشکر کن‌تو‌رندگی‌غصه ای نداری که این چیزا شده غمت بخوای به این‌چیزا فکر‌منی دلچرکی برات پیش‌میاد ولش کن بزار همون پشت سرت بمونه

بنظرم مرور قسمت‌هایی ک باب میل آدم نیست آدمو دلسرد میکنه
حال خودتو خراب نکن
انشاالله بارداری بعدی😅😅

من یک عدد مادرم ک عکس بارداری نگرفتم
شوهرم میگفت به من مرخصی نمیدن خودت برو بگیر🥲🥲

منم عکس بارداری ندارم😐

منم سر دخترم به خونریزی افتادم ن عکسی ن چیزی البته هم سر دخترم هم پسرم حالم خیلی بد بود اشکال نداره الان نور چشم ادم میشن

عزیزم بچتون‌‌ چندروز nicu بود؟

عزیزم منم بارداریم تو کرونا بود با توجه به اینکه یک سال قبلش یه سقط داشتم،منم تا ۳ماهگی کلا تو خونه بودم و کاری نمیکردم و عکس بارداری هم قرار بود ماه هشت برم که اواخر ۳۳هفته کیسه آبم پاره شد دقیقا منم بیمارستانی که میخواستم نشد برم دکترم گفت سریع خودت برسون فلان بیمارستان بخاطر اینکه سن بچه کمه؛بماند که ۳روز بیمارستان بستری بودم و ۷روز تو خونه استراحت مطلق کل این ۷روز ماما میومد خونه ضربان قلب دخترم گوش میکرد که سالم باشه و پرستار هم میومد بهم آمپول دور ناف میزد بالاخره بعدش دکتر گفت برو بستری شو برای زایمان روزی که زایمان کردم از ترس اینکه بچه ام زنده نیست نمیتونستم لمسش کنم به زور دکتر دستم رو گرفت گفت ببین این بچه ات لمسش کن🙃
قشنگ یادمه اون دوران حتی بچه رو بعد زایمان نمیبردن به پدر نشون بدن تا اینکه بری تو بخش بچه رو با خودت ببرن بعد پدر ببینه